کرامات اولیاءالله
آیا کرامات، مخصوص اولیاء الله است از غیر آنها نیز سرزند؟
کرامات اولیاءالله
از مسائل مهمى که پیش روى ارباب سیر و سلوک وکسانى که راه تهذیب نفس و قرب الىالله را مى پویند قرار دارد مسأله «کرامات» است.
منظور از کرامت، کار هاى خارق العادهاى است که با اسباب طبیعى انجام آن میسر نیست. به عنوان مثال، بیمارى سختى را با یک اشاره درمان کردن و یا گمشدهاى را با تفکر و اندیشهاى پیدا نمودن یا از موفقیت و عدم موفقیت کسى در آینده خبر قطعى دادن و یا شر ظالمى را با دعایى به سرعت قطع کردن و امثال آن.
البته تفاوت کرامت با معجزه روشن است. معجزه همیشه همراه با ادعاى نبوت یا امامت و تحدّى است یعنى کسى ادعاى مأموریتى از سوى خدا مىکند و کار خارق العادهاى انجام مىدهد و مىگوید: هرکسى منکر است همانند آن را بیاورد ولى کرامت ها نه ادعایى در آن است و نه تحدّى اى.
در طول تاریخ زندگى صالحان و عابدان و مؤمنان راستین کرامات زیادى مى بینیم و قرآن مجید نیز اشاره به کرامات متعددى از صالحان و نیکان کرده است.
ازجمله آنچه درمورد حضرت مریم(علیه السلام) واقع شد که در کنار محراب او غذا هاى بهشتى آشکار مى شد و هنگامى که زکریا که کفالت او را بر عهده داشت از وى سؤال کرد گفت: این ها ازسوى خداست؛ «کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ».(1)
همچنین درباره آصف بن برخیا، وزیر سلیمان که قرآن از او به عنوان «الَّذِى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ» یاد کرده، آمده است که او توانست تخت بلقیس را در یک لحظه از محل حکومتش (جنوب جزیرة العرب) به شمال آن (شامات) منتقل کند: «قالَ الَّذى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْکَ طَرْفُکَ قالَ الَّذى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتابِ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ اِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرا عِنْدَهُ قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّى لِیَبْلُوَنى أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَاِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ رَبِّى غَنِىٌّ کَریمٌ».(2)
مرحوم علامه آیتالله مطهرى تحت عنوان «مراحل و منازل سیر و سلوک» به پنج مرحله اشاره کرده است. نخستین مرحله را تسلط انسان بر نفس خویشتن بر مى شمارد و مرحله دوم را تسلط بر اندیشههاى پراکنده یعنى نیروى مخیله خود؛ مرحله سوم را مرحلهاى مى داند که روح به قدرى قوى مىشود که در بسیارى از امور از بدن بىنیاز مىگردد و در مرحله چهارم، خود بدن از هر لحاظ تحت فرمان و اراده شخص در مى آید به گونهاى که در حوزه بدن خود، اعمال خارق العادهاى از او سر مى زند و در مرحله پنجم که بالاترین مراحل است حتى طبیعت خارجى تحت نفوذ اراده انسان قرار مى گیرد و مطیع او مى شود و معجزات و کرامات انبیا و اولیا مربوط به این مرحله است.(3)
* * *
آیا کرامات، مخصوص اولیاء الله و صالحان و مقربان درگاه اوست یا ممکن است از غیر آنها نیز سرزند؟
اعمال خارق العادهاى که از مرتاضان هند و جمعى از ارباب ریاضت در مناطق دیگر نقل مى شود نشان مى دهد که ریاضت هاى نفسانى ممکن است سرچشمه انجام اعمال خارق العاده گردد. به این صورت که ریاضت، قواى نفس را به اندازه اى متمرکز مى کند که مى تواند در یک لحظه کار خارق العاده اى انجام دهد.
نتیجه اینکه کرامات و کارهاى خارق العاده نمى تواند به تنهایى دلیل بر مقام و منزلتى براى آورنده آن باشد.
از سویى دیگر، اگر کسى مسیر عرفان الهى و سیر و سلوک را براى رسیدن به کرامات طى کند در واقع گرفتار حجاب ضخیمى شده است که او را از راه باز مى دارد زیرا محرک آن همان خود خواهى و رسیدن به مقامات عالى و کشف و کرامات است.
اصولاً رهروان این راه باید هر چیز غیر خدا و رضاى او را به فراموشى بسپارند؛ جز او نخواهند و جز او نبینند و براى جز او گام بر ندارند. این است راه و رسم رهروان راستین.
بدترین مانع این راه که بسیارى گرفتار آن مى شوند آرزوى نیل به مقامات است که آثار آن در زندگى آنها ظاهر گردد. این آرزو چیزى جز خودپرستى و نوعى شرک نیست. چگونه خود پرستى و شرک مىتواند مایه قرب الىالله و سیر و سلوک به سوى او باشد؟
از مرحوم محمدجواد انصارى که از عرفاى زمان ما بود نقل شده است که مىگوید: مکاشفه (همچنین کرامات) براى سالک از دو جهت خطر دارد: یکى تشخیص خدایى بودن یا شیطانى بودن آن، چون نفس قوه خلاقه دارد و تشخیص این دو مشکل است. و دیگر اینکه سالک را متوقف مى کند و به همین جزئیات مشغول مى سازد.(4)
اضافه مى کنیم: نه تنها سالک را متوقف مى کند بلکه گاه او را به عقب بر مىگرداند و در هواى نفس به طور ناخود آگاه غرق مى سازد. همان چیزى که عامل سقوط و تنزل مقام و موقعیت است.
مقالات مرتبط:
- بعضی از عرفان هاى کاذب و نوظهور
- عرفان و مسأله وحدت وجود
- مکاشفات رحمانى ومکاشفات شیطانى
- کشف و شهود و رؤیا
- شریعت، طریقت و حقیقت
- ریاضت های مشروع و نا مشروع در سیر و سلوک و تهذیب نفس
- جایگاه استاد و راهنما در سیر و سلوک
- اهمیت ذکر پروردگار در قرآن و احادیث اسلامى
- روش های قابل نقد در سیر و سلوک
- معیارهای عرفان راستین و هشدرها
- روش های پیشنهادی اساتید سیر و سلوک
- عرفان حلقه و شعور کیهانی
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.