سخنرانی آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع «انجمن قرآن پژوهی»؛ مجلّه پژوهش و حوزه، پاییز 1382، شماره 15.
سخنرانی آیت الله العظمی مکارم شیرازی در جمع «انجمن قرآن پژوهی»
«انجمن قرآن پژوهی» یکی از انجمنهای علمی حوزهی علمیهی قم است که به تازگی از کمیسیون انجمنهای علمی، مجوز فعالیت دریافت کرده است. نخستین جلسهی مجمع عمومی این انجمن با حضور آیت الله العظمی مکارم شیرازی تشکیل گردید؛ ایشان در این جلسه با ابراز خرسندی از تشکیل انجمن قرآن پژوهی، رهنمودهایی داشتند. آنچه پیش رو دارید متن گفتار ایشان در این جلسه است. گفتنی است پس از بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، اعضای هیئت مدیره و بازرسان انجمن انتخاب شدند.
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی سیدنا محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین لا سیما بقیة الله المنتظر ارواحنا فداه لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم. «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ * تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا».
ایام مقارن با میلاد مبارک ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(علیه السلام) است. به همین مناسبت، تبریک عرض میکنم و تشکیل این اجمن را در این ایام مبارک قطعاً مبارک میبینم. همچنین فاجعهی زلزلهی بم را که از جهات مختلف درس عبرتی برای همهی ما بود، تسلیت عرض میکنم. با این حادثه معلوم شد که انسان ممکن است ده ها یا صدها سال تلاش و کوشش کند؛ ولی در این دنیای بیاعتبار حداکثر در 12 ثانیه محصول همهی آنها از بین برود. میدانستیم این دنیا، دنیایی بیاعتبار است؛ اما چنین ملموس ندیده بودیم. درسهای فراوانی در جوانب این داستان نهفته است که فعلاً جای سخن از آنها نیست. به هر حال امیدوارم این جلسهی پربرکت، طلیعهی خیری در تلاشها و کوششهای قرآنی باشد.
قرآن مجید میگوید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ» در این که منظور از این کلمهی طیبه و شجرهی طیبه چیست؟ تفسیرهای گوناگونی شده است. تفسیرهایی که همگی بیان مصداق است؛ همهی آنها در یک عام و کلی جمعاند و منافاتی با هم ندارند. تفسیرهای روایی ما غالباً بیان مصداق است؛ از جمله در همین آیهی شریفه، شجرهی طیبه و کلمهی طیبه به اهل بیت عصمت پیغمبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) تفسیر شده است که «اصلها» هستند و فروعش خاندان پیغمبرند. حتی در بعضی از روایات دارد که برگهای این شجرهی طیبه شیعیان هستند و میوههای آن، برکاتی است که از وجودهای مقدس همیشه به سوی ما عاید و واصل شده است.
بعضی آن را به «ایمان» تفسیر کردهاند که اصولی دارد و فروعی دارد و میوه هایی. اصولش اعتقادات دینی، فروعش برنامههای دینی و میوهاش اخلاقی است که انسان از آن استفاده می کند. عده ای هم آن را به «قرآن مجید» تفسیر میکنند؛ زیرا اصلها ثابت و فرعها فی السماء است. کلمهی طیبه است؛ چون کلام خداست و از ذات خدا بالاتر و طیبتر نداریم. اصلها ثابت است؛ یعنی ریشه در وحی پروردگار دارد. بنابراین، چرا ثابت نباشد؟ فرعها فی السماء است؛ یعنی تمام عالم هستی را میتواند پر کند؛ برای این که کلام خداوند و ذات او است. میوههایی که از این کلام عاید میشود نیز تکامل انسان و جامعهی بشری، نزدیکی به خدا، اخلاق، فضیلت و انسانیت است.
همه چیز از این قرآن مجید که «اصلها ثابت و فرعها فی السماء تؤتی اکلها کل حین باذن ربها» است، استفاده میشود. من در تجربیاتی که طی عمری همراهی با قرآن، به دست آوردهام، این مسئله را لمس کرده و مثل چراغی برایم روشن است که هر زمان به قرآن نزدیک میشویم «تؤتی اکلها» میوهی تازهای عاید انسان میشود. هر چه انسان قرآن را میخواند، نکات تازهای پیدا میکند. به عنوان مثال دو مورد را که اخیراً به آن اعتقاد پیدا کردم، میگویم:
معمولاً وقتی فقها میخواهند دربارهی «مفسد فی الارض» و مجازات آن صحبت کنند، به سراغ آیهی 33 سورهی «مائده» که محارب و مفسد را با هم ذکر نموده میروند؛ ولی با توجه به آیهی 60 و 61 سورهی احزاب که میگوید: «لَّئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا * مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا»، مشاهده کردم که حتی مسألهی «ارجاف» را ـ که گاهی ممکن است به حکم قتل منتهی بشود ـ میگوید. یک فقیه وقتی این آیه را مطالعه کند، در مقابل آیهی 33 «مائده» دستش بازتر است؛ زیرا «المرجفون فی المدینة» کسانی را میگوید که جامعه را متزلزل میکنند، افکار را متزلزل میکنند، ناامنی فکری و فرهنگی ایجاد میکنند؛ اما معمولاً به این آیه استناد نشده است.
مسألهی دیگر، میزان مدارا با منحرفان و مخالفان است. آیا به زودی باید از آنها مأیوس بشویم و رهایشان کنیم یا تا آخر با آنها بیاییم؟ من با توجه به آیه 74 سورهی «هود» به مطالب تازهای در اینباره رسیدم. در داستان ابراهیم «فَلَمَّا ذَهَبَ عَنْ إِبْرَاهِيمَ الرَّوْعُ وَجَاءَتْهُ الْبُشْرَىٰ يُجَادِلُنَا فِي قَوْمِ لُوطٍ» من دیدم آلودهترین افراد جهان قوم لوط بودند. بزرگترین پیغمبران بعد از پیغمبر خاتم، ابراهیم است؛ در عین حال وقتی میبیند جمعیت فرشتگان آمدهاند و برنامهی عذاب قوم لوط را دارند (یجادلون فی قوم لوط) شفاعت میکند و اصرار میورزد؛ یعنی تا این اندازه امیدوار است که اینها برگردند. این آیه، به ما میگوید در مسیر هدایت، به این آسانی دست برندارید. فرمود: «يَا إِبْرَاهِيمُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا ۖ إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّكَ ۖ وَإِنَّهُمْ آتِيهِمْ عَذَابٌ غَيْرُ مَرْدُودٍ» مسأله اینها تمام است. اینجا، دیگر جای شفاعتشان نیست. ببینید سماحت قرآن تا چه اندازه است! یا مثلاًدر آيه 14 سورهی «جاثیه» می فرماید: «قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ» در تفسیر «لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ» گفتوگوهایی هست؛ ولی قدر مسلم کسانی اند که ایمان به قیامت ندارند و خدا سفارششان را به مؤمنان کرده است «قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ» این معنایش این است که نسبت به آنها فورا مأیوس نشوید.
بنابراین، قرآن به گونهای است که «تؤتی اکلها کل حین باذن ربها». از اینجا میخواهم یک نتیجه برای کار شما عزیزان بگیرم و آن این است که دامنهی فعالیت و کار علمی در علوم قرآنی از همهی گروهها بیشتر است؛ برای این که کار شما با قرآن مجید است و کسانی که کارشان با قرآن مجید است، دامنهی فعالیتشان از همه گستردهتر است. داستان «شهید بلخی» را شاید من برای عدهای از دوستان عرض کرده باشم. شهید بلخی یک مرد مجاهد و مبارز افغانی بود. او در یکی از مراکز علمی قم سخنرانی میکرد و میگفت: «14 سال در زندان حکومت سلطنتی افغانستان بودم. در این 14 سال بیش از هزار بار قرآن را دوره کردم و هر بار یک چیز تازهای از قرآن فهمیدم که دفعه قبل نفهمیده بودم».
با ایمان قوی و محکم به پژوهش در قرآن اقدام کنید. برادران عزیز بسیار فکر خوبی کردهاند؛ آن شب که جناب مستطاب حجت الاسلام و المسلمین آقای رضایی، حجت الاسلام و المسلمین آقای فاکر و بعضی از دوستان راجع به این مسأله با من صحبت کردند، خیلی خوشحال شدم. به عقیدهی من دیر شروع کردهاید؛ ولی بالاخره از هر کجا جلوی ضرر را بگیرید سود است و منفعت. اولین خدمتی که این انجمن شما میتواند به قرآن و حوزههای علمیه بکند این است که جلوی انجمنهای قلابی و کاسب کار را در این زمینه خواهد گرفت. اگر شما تشکیل ندهید یک افراد ناصالحی میآیند و برای اغراض فاسدی انجمنهایی را با نام قرآن پژوهی تشکیل میدهند. بسیاری از شما را که از قدیم میشناسم و افرادی باهوش، با استعداد، مستقیم الفکر و ثقه هستید، این شرایط را دارید. امیدوارم این برنامههای شما با سرعت پیش برود.
من تجربه کردهام کارهای قرآنی خیلی با برکت است. انواع برکتها را شامل حال انسان میکند. ملموس و محسوس است. ان شاء الله در سه جبهه پیش بروید:
جبهه اول: توفیق کسب علم بیشتر از علوم قرآنی است. در این جا دستتان پر است؛ اگر زحمت بکشید همیشه یک چیز تازهای از قرآن نصیب شما میشود.
جبههی دوم: نشر اینهاست؛ فکر کنید از چه راههایی باید این را نشر بدهید.
جبههی سوم: این است که کاری بکنیم قرآن در زندگی مردم پیاده بشود. قرآن در جلسات قرآنی و صوت و تجوید و قرائت و تفسیر و دانشپژوهی قرآن خلاصه نشود. قرآن بیاید در کنار عمل. در تفسیر نمونه 114 بار این جمله در اول هر سورهای تکرار شده است: «این فضایل مال کسانی است که قرآن را بخوانند و در آن بیندیشند و به آن عمل کنند». بنابراین، در این سه جبهه ان شاءالله شما عزیزانی که افراد صالحی برای این کار هستید، موفق باشید و در این برهه از زمان که دشمنان قرآن میخواهند قرآن و احکام قرآن را از نظرها محو کنند، ان شاء الله بتوانید به سهم خودتان قرآن را درخشانتر از زمانهای گذشته عرضه بدارید. الحمدلله حوزههای علمیه اخیراً نسبت به سابق بیشتر به فکر قرآن افتادهاند. این سخن دردناک علامهی طباطبایی را خدمتتان عرض کنم که میگفت: «من در این حوزه، تفسیر قرآن شروع کردم؛ کاری که اگر کسی میکرد، مارک بیسوادی به او میزدند. مارک کم سوادی به او میزدند». بدانید اگر چنین فرهنگی بر حوزه حاکم بشود خدا غضب میکند. حوزههای علمیه باید وظیفهشان را انجام بدهند. حرف اول را در حوزهها باید قرآن بزند. در فقه، در اصول و در اخلاق باید حرف اول را قرآن بزند. فاصله گرفتن از قرآن به یقین مجازات الهی را به دنبال دارد و باعث میشود خداوند غضب کند.
آخرین عرض من خدمت شما عزیزان این است که این شجرهی طیبهی قرآن آبیاری نمیخواهد، سم پاشی نمیخواهد، مراقبتهای دیگر نمیخواهد، فقط باید میوهاش را چید باذن ربها و همت داشته باشیم از این استفاده کنیم، زیرا «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» خداوند این را حفظ میکند و آبیاری میکند. همه چیزش درست است. فقط آدمهایی باشیم که بتوانیم این میوه را بچینیم. و شما ان شاء الله با شروع این برنامه وارد یک میدان بزرگی شدید و مشمول عنایات حق و حضرت ولی عصر خواهید بود.
والسلام علیکم و رحمة لله و برکاته.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.