عالم پس از مرگ / معاد و رستاخیز انرژیها!
حضرت آیتالله العظمی مکارم شیرازی؛ مجله مکتب اسلام، بهمن 1352، سال پانزدهم، شماره 2.
عالم پس از مرگ / معاد و رستاخیز انرژیها!
- در هر کبریتی که آتش میزنیم و انرژی حرارتی خاصی که از آن آزاد میشود، رستاخیزی را با چشم خود میبینیم؛ گرما و حرارتی که شاید پنجاه سال پیش از خورشید جدا شده و همه گمان کردند نابود گردیده اما به طرز مرموزی در دل این چوب کبریت ذخیره شده و الان رستاخيز او است.
- و آن قطره نفت یا بنزینی که آتش میزنیم و انرژی حرارتی از آن آزاد میگردد، به احتمال قوی گرمائی است که میلیونها سال قبل از خورشید جدا شده، و به گونه اسرارآمیزی در اعماق زمین در این مواد قرار گرفت و اکنون ناظر رستاخيز آن هستیم!
- چگونه قرآن در بحث معاد برای ترسیم صحنه هائی از آن در این دنیا به این موضوع اشاره میکند و رستاخیز انرژیها را با مثال جالبی در برابر دیدگان ما مجسم میسازد؟
- لطفا این مقاله را با دقت مطالعه فرمائید.
سرچشمه انرژیها!
سرچشمه تمام انرژیهائی که روی زمین وجود دارد (به جز انرژی اتمی) همه از آفتاب است. این سخن نه اغراق آمیز است و نه مبالغه، بلکه یک واقعیت است. به عنوان مثال همه سرچشمههای انرژیزا را مورد بررسی قرار میدهیم: زغال سنگ، نیروی برق، بادها، حیوانات و انسان و موجودات زنده به طور کلی هرکدام که از خود تولید انرژی میکنند، و چوبهای درختان. هنگامی که تاریخچه هریک را ورق میزنیم به عامل اصلی که نور آفتاب است برخورد میکنیم.
1. «ذغال سنگ» چنانکه از نامش پیداست باقیمانده جنگلها و درختان اعصار و قرون پیشین است که بر اثر حوادث گوناگون که بر کرہ زمین گذشته است در اعماق زمین مدفون شده، و با گذشت زمان و تحت شرایط مخصوص، تبدیل به «زغال روسياه» شده و به زودی خواهیم دانست که انرژی ذخیره شده در درختان از نور آفتاب میباشد.
2. «نفت» طبق آخرین نظریهها از باقیمانده حیوانات کوچک و بزرگ دریایی اعصار گذشته است که بر اثر تغییر شرایط جوی و ارضی در اعماق زمین دفن شده اند، و لاشههای آنها پس از فعل و انفعالات مختلف، با قدرتنمائی عجیب دستگاه آفرینش! تبدیل به این طلای سیاه مذاب گردیده که میگویند چند هزار نوع فرآورده دارد که هریک از دیگری جالبتر و مفیدتر است و به زودی خواهیم دانست که سرچشمه پیدائش حیوانات و مواد انرژیزای بدن آنها از دولت سر نور آفتاب است.
3. «توربينها» و «موتورهای مولد برق» یا باید به وسیله فشار آب آبشارها و سدها به حرکت درآیند، که ارتباطشان با نور آفتاب که عامل تبخیر آب دریاها و تشکیل ابرها و نزول باران میباشد روشن است و یا به کمک مواد نفتی و امثال آن به جنبش درآیند که دیدیم آنها نیز به نوبه خود از نور آفتاب سرچشمه گرفته اند.
4. «حرکت بادها» که عاملی برای حرکت پارهای از دستگاههای کوچک مانند آسیابهای بادی و یا کشتیهای بادبانی هستند نیز بیش از همه چیز مربوط به نور آفتاب است که تابش آن بر نقاط مختلف کرہ زمین موجب اختلاف درجه حرارت میشود؛ و میدانیم اختلاف درجه حرارت دو نقطه از کره زمین موجب وزش باد است.
5. «حيوانات» که منبعی از انرژی محسوب میشوند، بدون «گیاهان» نمیتوانند زندگی کنند؛ زیرا هر حیوانی معمولا یا گیاهخوار است، یا از گوشت حیواناتی که گیاهخوارند، تغذیه میکند. حتی حیوانات دریائی که از گیاهان بسیار کوچک دریائی بنام «دياتومه»ها و «پلانکتون»ها تغذیه مینمایند، از این قانون مستثنی نیستند.
7. «پرورش گیاهان و درختان» بدون استفاده از نور آفتاب -خواه به صورت تابش مستقیم یا تابش غیر مستقیم- ممکن نیست. به همین دلیل در اعماق دریاها آنجا که نور آفتاب نمیتابد (عمق ۶۰۰ متر به پائین) مطلقا گیاهی نمیروید.
البته موارد نادری از انرژی را میتوان یافت که از نور آفتاب سرچشمه نگیرد؛ مانند انرژی حاصل از جزر و مد دریاها به وسيله جاذبه ماه که در پاره ای از موارد برای آبیاری، و تولید برق مورد استفاده قرار میگیرد، و همچنین انرژی مهار نشده آتشفشانها و امثال آن، ولی همانطور که گفتیم، اینها بسیار نادرند.
گرمی آتش از آفتاب است!
درست است که میگویند: "گرمی آتش از خود اوست" و از یک نظر هم صحیح است؛ زیرا هر کجا آتشی هست گرم و سوزان است و اگر سوزندگی و حرارت از آتش گرفته شود، دیگر آتش نیست، و به اصطلاح این کیفیت از خواص ذاتی آتش محسوب میشود. ولی از سوی دیگر اگر درست بنگریم این گرمی یک روز در دل خورشید بود که بوسیله تابش آفتاب به زمین انتقال یافت و در دل چوب درخت به طرز مرموزی جای گرفت، و گذشت ماهها و سالها و نزول صدها برف و باران بر درخت نتوانست آن را خاموش کند. و به عبارت ساده تر: اگر چوب کبریت شعلهای برای آتش زدن یک سیگار بیرون میفرستد و یا در حریق مدهشی در یک جنگل یا یک انبار چوب عظيم، انرژیهای حرارتی فوق العاده ای پخش میگردد، همه ذخایری است که در طی دهها یا صدها یا هزاران سال آرام آرام از نور آفتاب گرفته شده، و چون یک مرتبه آنرا بیرون میدهند با چنان صحنه ای روبرو میشویم. خواهید گفت چطور؟!
قانونی در علم شیمی داریم که توضیح آن اساس بحث فوق را روشن میسازد؛ و آن اینکه هر «ترکیب» و «تجزیه» شیمیائی از دو صورت بیرون نیست: یا یک انرژی میگیرد یا آزاد میکند. مثلا هنگامی که میخواهیم چند قطره آب به دست آوریم مقداری «اکسیژن» و «ئیدروژن» را در شیشه محکم و خشکی میکنیم اما میبینیم با هم ترکیب نشدند، و تشکیل آب ندادند، یک کبریت روشن میکنیم و در دهانه شیشه نگاه میداریم، صدای عظیمی که بی شباهت به صدای انفجار مواد منفجره نیست، بلند میشود و این دو عنصر دست به گردن هم انداخته و درهم فرو میروند و ترکیب میشوند و به صورت قطرات آب در اطراف شیشه ظاهر میگردند. از اینجا نتیجه میگیریم که:
آب = حرارت + اکسیژن + ئیدرژن
ممکن است سالها این آب را در شیشه دربسته ای نگهداریم اما به هنگامی که آن را با وسائل مخصوص آزمایشگاهی تجزیه می کنیم می بینیم علاوه بر اینکه «اکسیژن» و «ئیدرژن» سابق بدون کم و کاست برگشت، «حرارت» آن یک کبریت هم بازگشت نموده و دستگاه تجزیه کننده ما را داغ کرد! در صورت اول میگوئیم ترکیب شیمیائی ما یک انرژی گرفت و در صورت دوم میگوئیم تجزیه شیمیائی ما انرژی را آزاد کرد.
اکنون برگردیم به بررسی «چوب درختان»:
مطالعات شیمیائی روی آن به ما میگوید که آنها ترکیبی هستند از اکسیژن و ئیدرژن و کربن و مقداری املاح مختلف. املاح را که میدانیم از زمین گرفته اند و اکسیژن و ئیدرژن را هم از آب. باقی میماند «کرین» ـ آنرا هم از هوا به دست آورده اند. زیرا یکی از گازهای موجود در هوا «گاز کربنیک» است که ترکیبی از «اکسیژن» و «کربن» میباشد. سلولهای درختان در پرتو نور آفتاب این گاز را تجزیه کرده «کربن» آن را به خود جذب مینمایند؛ و اکسیژن آنرا آزاد میکنند. به همین دلیل میگوئیم: درختان هوا را تصفیه میکنند و اکسیژن به ما میدهند؛ و جنگلها و فضای سبز شهرها برای مردمش حیات آفرينند.
ولی فراموش نکنید که گفتیم «در پرتو نور آفتاب»؛ این جمله پر معنی است، یعنی به هنگام پرورش درختان و تشکیل سلولز گیاهی و ترکیب مرموز مقداری انرژی آفتاب نیز در درخت ذخیره میشود و طبیعی است به هنگام سوختن چوب درخت و تجزیه شدن آن به اکسیژن و ئیدرژن (یعنی آب) و آزاد شدن کربن، و ترکیب آن با اکسیژن هوا، همان حرارت ذخیره شده آفتاب را که سالیان دراز ضمن عمل «کربن گیری» در خود اندوخت، یکباره بیرون میفرستد.
* * *
در پایان این سخن یک نکته را فراموش نکنید که درخت مادام که سبز و زنده است و مصداق «شجر اخضر» میباشد عمل کربن گیری و ذخیره نور آفتاب را انجام میدهد و بهنگامی که بخشکد کاری از او ساخته نیست. اکنون که این بحث روشن شد، بازگردیم به قرآن مجید و ببینیم چگونه معاد و رستاخیز انرژیها را با همین مثال در برابر ما مجسم میکند.
بقیه در شماره آینده ... رستاخیز انرژیها بعد از مرگشان!
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.