راویان حقیقی در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) چه کسانی را به عنوان راویان واقعی احادیث معرفی می نماید؟

امام علی(ع) راویان واقعی را اینگونه معرفی مى فرمايد: «او كسى است كه نه دروغ به خدا بسته، نه بر پيامبرش. او همواره دروغ را به سبب خوف از خدا و تعظيم پيامبر(ص) دشمن مى دارد. و در آنچه از پيامبر(ص) شنيده، اشتباهى براى او پيش نيامده است، بلكه آنچه را شنيده به طور كامل حفظ نموده و بى كم و كاست نقل كرده است. او ناسخ را حفظ كرده و به آن عمل مى كند و از منسوخ آگاه است و از آن دورى مى گزيند. خاص و عام و محكم و متشابه را شناخته و هر يك را در جايگاه خود قرار داده است».

لزوم «ضابط» بودن راوی

امام علی(علیه السلام) چگونه لزوم «ضابط» بودن راوی را تبین نموده اند؟

امام علی(ع) مى فرمايد: «[یکی از عوامل اختلاف حديث اين است كه] كسى از رسول خدا(ص) چيزى را شنيده است، امّا به صورت صحيح آن را به خاطر نسپرده و در آن اشتباه نموده، هر چند از روى علم و عمد به آن حضرت دروغ نبسته است. اين حديث آميخته با خطا در اختيار اوست و آن را روايت و به آن عمل مى كند و مى گويد: من آن را از رسول خدا(ص) شنيده ام». لذا در علم درايه يكى از شرايط قبول حديث را «ضابط بودن» راوى شمرده اند، كه بايد هوشيار باشد، مطلب را خوب بگيرد و خوب منتقل كند.

پیروی از معصوم علی رغم اختلاف بسیار زمانی و مکانی!

با توجه به تفاوت های بسیار زیاد زمانی و مکانی بین ما و معصومین(علیهم السلام) چگونه می توان در زندگی به ایشان تأسی کرد و از ایشان پیروی نمود؟

در مورد شبهه مطرح شده می گوییم: در زمینه باورها و ارزش ها، با توجه به این که آن ها می توانند ثابت باشند و شرایط زمانی و مکانی و اقلیمی در آن ها تغییری پدید نمی آورد می توانیم در این دو ساحت از وحی و حاملان و مبلّغان آن یعنی پیامبر(ص) و ائمه(ع) تقلید کنیم. امّا در زمینه راه کارها و روش ها و یا ابزار و آلات و نوع پوشش و آرایش و امثال ذلک که در آن ها تغییر رخ می دهد و متناسب با تغییر شرایط، راه کارهای جدیدی باید اتّخاذ گردد، در این مورد گرچه دست ما از معصومین کوتاه است ولی می توانیم از جانشین های عام او که فقها هستند پیروی کنیم.

مگر خودمان عقل نداریم که «تقلید» کنیم؟!

با توجه به این که هر انسانی «عقل» دارد و باید در امور زندگی به عقل خود رجوع نماید، چگونه دین دستور به «تقلید» و تبعیت از مرجع تقلید داده است؟

«تقلید» کاملا مبتنی بر دلیل عقلی و سیره عقلایی است؛ یعنی آنچه را که عقل مستقیماً درک نمی کند و راهی برای اثبات آن ندارد و یا حتی تعمدا درصدد تحقیق برنمی آید، ملزم به تبعیت و پیروی از کسی است که راه را به او می نمایاند. در مقام پیروی از مرجع صلاحیت دار در درجه اوّل و به حکم عقل باید از کسی «تقلید» کرد که معصوم باشد و در صورت عدم دسترسی به آنان باید از کسانی تقلید کنیم که شباهت بیشتری به معصوم دارند و به جهت تخصص در زمینه دین و معارف الهی، احتمال خطا و اشتباهشان کمتر است لذا ما در زمینه مسائل فقهی از مراجع تقلید که متخصص و کارشناس در فقه اسلامی هستند «تقلید» می کنیم.

اختلاف سیره معصومین(ع) مانع الگوپذیری از ایشان؟!

از آنجا که شیوه های رفتاری پیشوایان دینی متفاوت است و این بدان جهت بوده که هر کدام برداشت های مختلفی از دین داشته اند، چگونه می توان از زندگی آنها الگو گرفت و آنان را سرمشق خود قرار داد؟!

اختلاف در احکام به معنای وجود قرائت ها و برداشت های مختلف از اسلام نیست، بلکه ناشی از موضوعات مختلفی است که در پی هم تحقق می یابد. اگر خداوند به معصومین(ع) مقام تشریع را افاضه کرده و آنان به تناسب موضوعات و شرایط گوناگون، احکام و دستوراتی را صادر می کنند، این به معنای تغییر حکم یا اختلاف برداشت یا تأثیر زمان در تغییر احکام و برداشت ها نیست، بلکه احکام اولیه ای که از سوی پیشوایان دینی تشریع شده و همچنین رفتاری که در هر مقطع خاصی از هر یک از آن بزرگواران سر زده، منطبق بر موضوعات و عناوین و شرایط خاصی بوده است. بنابراین، احکام و دستوراتی که از سوی هر یک از پیشوایان دینی صادر گشته متناسب با شرایط و مصالح و تابع تحقق قیودی بوده که برخی از آن ها برای ما قابل شناسایی نیست ولی برای فقیه دین شناس امکان شناخت آن شرایط و قیود میسّر است.

معرفی «عبدالله بن ابي‌يعفور»

«عبدالله بن ابي يعفور» كه بود و چه جايگاهی در نزد امام صادق(ع) داشت؟

عبدالله بن ابی یعفور از بزرگان شیعه بود که امام صادق(ع) در مورد وی فرمود: «خداوند او را رحمت كند؛ نيافتم احدى را كه قبول كند و اطاعت فرمان من كند مگر عبدالله بن ابى يعفور».

اقسام روایات مرسله «شیخ صدوق»

روایات مرسله ای که «شیخ صدوق» ذکر نموده چند قسم است؟

روايات مرسله صدوق(ره) بر دو دسته است: 1. احاديثى كه به صورت قطعى به حضرات معصومين(ع)نسبت مى دهد. 2. رواياتى كه به صورت قطعى به آن بزرگواران نسبت نمى دهد.

اقسام «قیاس» در فقه

چند نوع «قیاس» در فقه تعریف شده است و کدام یک به عنوان حجت شرعی ملاک عمل واقع می شود؟

قياس بر دو قسم است: 1. قياس ظنّى، كه بر اساس ظنّ و گمان است. اين نوع قياس در مذهب شيعه وجود ندارد، و حجّت نيست. 2. قياس قطعى از راه الغاى خصوصيّت يقينى؛ كه اين نوع قياس حجّت است. مثلاً در روايات آمده كه: «محمّد بن مسلم مى‌گويد: از امام در مورد مردى پرسيدم كه شك بين دو و چهار كرده است؟ امام فرمود: نمازش را اعاده مى‌كند». در اين جا ما از كلمه «رجل» الغاى خصوصيّت نموده، مى‌گوييم: اين حكم شامل زنان هم مى‌شود؛ زيرا قطعاً اين حكم اختصاص به مردان ندارد.

منظور از اخباریون و اصولیون؟

اخباریون و اصولیون چه کسانی هستند؟

به طور کلی نگرشی را که در استنباط احکام شرعی به احادیث و آیات تفسیر شده با احادیث اکتفا می کند و عقل و اجماع را با دلایل خاص خود به کناری می نهد، «اخباری گری» و در مقابل نگرشی را که در دستیابی به احکام شرعی از هر چهار منبع قرآن، سنت، عقل و اجماع استفاده می کند، «اصولی گری» می نامند. این دو نگرش تقابلات تاریخی مختلف داشته و نیز اختلافات مبنایی عمیقی در چگونگی استنباط احکام از قرآن، پذیرش احادیث، تقلید، اجتهاد، اعتبار ظن در استنباطات فقهی و جایگاه مجامع حدیثی دارند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله):

مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً

هر کس حجّ به جاى نياورده بميرد ]به او گفته شود [اگر خواهى يهودى بمير و اگر خواهى نصرانى.

مستدرک الوسائل: 8/18