منظور از اجازه روایت؟

منظور از اجازه روایت چیست؟

«اجازه روایت» که در گذشته به عنوان یکی از برترین روش‌ های نقل حدیث رواج داشته است، عبارت است از: اذن شفاهی يا كتبی نقل حدیث توسط استادی که غالبا از فقها و مجتهدین بوده، به شاگردانی که دارای شایستگی هایی مانند امانت در نقل و قدرت فهم احادیث بوده اند. این روش در مقابله با جعل، وضع و تحریف احادیث بسیار مؤثر بوده و امروزه بعد از علم به طرق مشایخ بزرگ و با تدوین و انتشار گسترده کتاب‌های مرجع حدیثی همانند کتب اربعه حدیثی و اطمینان از عدم جعل و تحریف در آن؛ اجازه نقل روایت جنبه تشریفاتی پیدا کرده است.

شبهه در «اعتبار سندی» نهج البلاغه و «انتساب مضامین» آن به امیرالمؤمنین(ع)

آیا درست است که روایات نهج البلاغه سند ندارد؟! آیا مضامین این کتاب می تواند از علی ابن ابی طالب باشد، در حالی که: در آن به صحابه رسول خدا(ص) توهین شده؛ دارای اصطلاحات فلسفی است؛ خطبه های طولانی دارد؛ متون بسیار مسجّع دارد؟!

1. تحقیقات پژوهشگران تاریخ و حدیث نشان می دهد که نصوص نهج البلاغه در کتب و منابع حدیثی نویسندگانی از شیعه و اهل سنت که پیش از تولد سید رضی نگاشته شده اند، وجود دارد.
2. اکثریت قریب به اتفاق مطالب نهج البلاغه مستدل و یا در خور استدلال هاى منطقى است و نیازى به سلسله اسناد به عنوان مباحث تعبدى وجود ندارد.
3. سید رضی هنگام جمع آوری بیانات حضرت، بنا بر گزینش و اختصار داشته است؛ لذا اسناد روایات را ذکر نکرده است.
4. محتوای نهج البلاغه، آن قدر بلند و عمیق و والاست که گواهى مى دهد تنها از مصدری «عالی» چون فکر پیامبر(ص) یا امام معصومى تراوش کرده است.
5. عالمان و ادبای اهل سنّت مثل ابن ابی الحدید و ابن الخشاب انتساب مضامین آن را بنا بر تجمیع شواهد سندی حداقلی با شواهد مضمونی(وحدت اسلوب ادبی آن)، به حضرت علی(ع) قبول دارند.
6. چرا باید سیّد رضی و یا هر کس دیگری افتخاری بس بزرگ را که می توانست با آن بر تمام سخنرانان و شیواسخنان برتری یابد به دیگری نسبت دهد؟!
7. شواهد قرآنی نشان از آن دارد که که همه صحابه عادل نبودند و مخدوش سازی اعتبار و اصالت نهج البلاغه با تمسک به ادعای «عدالت برای همه صحابه» تا چه اندازه سست است.
8. سخنان مسجع در سخنان رسول خدا(ص) و خلفا و صحابه ديگر نيز يافت می شود.
9. اهل بلاغت تصریح می کنند که بلاغت در واقع چیزی جز مطابقت مقال با مقتضای حال و شرایط پیرامونی آن نیست و اگر لازم باشد خطبه ها باید طولانی باشند.
10. آن حضرت در بند استفاده از کلمات و اصطلاحات فلسفی خاص نبوده اند و مراد آن حضرت معنای لغوی آن واژه ها بوده نه معنای مصطلح فلسفی.

منظور از «علم درایه» و ضرورت آن؟

منظور از «علم درایه» چیست؟ و تحصیل آن چه ضرورتی دارد؟

«درایه» در لغت از ریشۀ «دَرَیَ» به معنای شناخت و دانستن است. در اصطلاح نیز به علمی می گویند که از سند حدیث و متنِ آن و کیفیت حمل حدیث و آدابِ نقل آن بحث می کند. به وسيله این علم، طبقه‏ بندى حديث از قبيل: متواتر، مستفيض، صحيح، ضعيف، موثق، حسن، مرسله، مقطوعه، مضمره بودن و ... شناخته مى‏ شود و از پيش نيازهاى اجتهاد است. هدف این علم مشخص کردنِ روایاتِ معتبر از غیر معتبر و نیز شناختنِ کلمات و اصطلاحات علوم حدیثی می باشد.

منظور از علم رجال و ضرورت آن؟

منظور از «علم رجال» چیست؟ آموختن آن چه ضرورتی دارد؟

«علم رجال» علمی است که درباره ی وضعیت راویانِ حدیث بحث می کند؛ از این لحاظ که آیا در آنها شرایطی که منجر به قبول روایت از آنها می شود، وجود دارد یا خیر؟ با آموختن این علم می توان روایات را از لحاظ سندی بررسی کرد. هدف از این علم این است که راویان احادیث، یک به یک مورد بررسی قرار بگیرند تا مشخص شود که کدام یک از آنها عادل یا غیر عادل، ثقه یا غیر ثقه، شیعه امامی یا غیر اثنی عشری، ممدوح یا مذموم، معلوم یا مجهول و... می باشند. با شناخت راویان حدیث میزان اعتبار آن برای مجتهد معلوم می شود.

رفع تعارض روايات «انزوا طلبي» با «اجتماع گرائي»

تعارض «روايات انزواطلبي» با «روايات اجتماع گرائي» چگونه قابل جمع است؟

براي رفع تعارض ميان «روايات انزواطلبي» با «روايات اجتماع گرائي» بايد گفت: از متون آيات و روايات به خوبى استفاده مى شود كه عزلت نشيني مربوط به شرايط خاصِّ اجتماعى است و به صورت يك استثنا در برابر حكم كلى اسلام قرار دارد؛ از جمله موارد عزلت نشيني مي توان به اين موارد اشاره كرد: 1. دورى گزيدن از دنياپرستان. 2. دورى گزيدن از جامعه فاسد و منحرف.

متواتر بودن «قرائات سبع»!

آیا «قرائات سبع» متواتر است؟

برخى از فقها و نويسندگان گمان کرده اند كه «قرائات سبع» جملگى متواترند و حجيّت شرعى دارند، به طوري كه نمازگزار مى تواند يكى از اين قرائت ها را برگزيند؛ ولى محقّقين، تواتر قرائات را انكار مى كنند و آن را قابل تصوّر نمى دانند. البته نقل قرائت از خود قُرّاء، متواتر است؛ اما نسبت به زمان قبل از آنان تا زمان صحابه و عهد پيامبر(ص) فاقد شرط تواتر است و در زمره اَخبار آحاد به شمار مي آيد.

النهایة فى غریب الحدیث

معرفی النهایة فى غریب الحدیث

یکى از مهم ترین کتاب ها در زمینه ترجمه و شرح اصطلاحات و کلمات مهم احادیث مى باشد که توسط مجد الدین ابوالسعادت مبارک بن محمد بن محمد عبدالکریم بن عبد الواحد شیبانى جزرى معروف به مجد الدین ابن اثیر(544-606 ق) نوشته شده است. این کتاب به اسم «النهایه الاثیریه» نیز شناخته شده است. ابن اثیر کتاب خود را بر اساس ترتیب حروف الفبا تالیف و منظم کرده است به طورى که در سه حرف اول کلمات این ترتیب را ملاحظه و رعایت کرده است. این کتاب داراى ویژگى هاى مهمى است که موجب شده تا علماى شیعه از آن بهره گرفته و به آن توجه نمایند. زیرا بسیارى از حقایق و وقایع تاریخى که غالباً توسط نویسندگان متعصب اهل سنت مورد انکار واقع شده و از نقل آن امتناع کرده اند، در این کتاب نقل و شرح شده است، مانند واقعه دوات و قلم که ابن اثیر آن را در ماده «هجر» بیان کرده است و اندک بودن علم ابن عباس در برابر علم على ابن ابى طالب(ع).
 

میزان اعتبار «سلیم بن قیس» و کتاب «اسرار آل محمد» در میان رجالی ها و علمای شیعه؟

آیا کتاب «اسرار آل محمد» سلیم بن قیس هلالی معتبر است و خود این شخص ثقه و مورد اطمینان است؟

علمای شیعه سه نظر درباره کتاب «اسرار آل محمد» دارند:
1. برخی علما همه مطالب آن را صحیح دانسته و کتاب را به عنوان یکی از اصول اساسی شیعه معرفی می کنند.
2. در مقابل برخی دیگر از علما اصل نوشته شدن کتابی توسط سلیم را زیر سوال می برند و تمامی مطالب کتاب منسوب به وی را جعلی می دانند.
3. گروه سومی از علما نیز اصل کتاب را به صورت کلی «مجعول» نمی دانند؛ اما معتقدند این کتاب چه در مطالب نقل شده و چه در سندش خالی از اشکال نیست و احادیث آن باید بررسی مفصلی در سند و دلالت شوند.

منافات روایات «سهوالنبی» با عصمت و علم غیب پیامبر اسلام(ص)!

آیا روایات «سهو النبی» با علم غیب پیامبر منافات ندارند؟! در برخي از این روایات نقل شده است كه پیامبر اسلام(ص) نماز چهار ركعتي را دو ركعت خواند و سلام داد، يا اينكه نماز چهار ركعتي را پنج ركعت خوانده است!

روایات سهوالنبی با «ادله عقلی» مبنی بر عصمت ایشان از هر گونه خطا سازگاری ندارد، چرا که بدون عصمت کامل و همه جانبه: «جلب اعتماد» مردم و اتمام حجت بر آنها ممکن نیست؛ «نقض غرض» پیش می آید و الگوگیری، اطاعت و در نتیجه هدایت مردم محقق نخواهد شد؛ اجتماع ضدين لازم مى آيد؛ اغراى به جهل و تشويق به خطا از طرف خدا پیش می آید که از ذات باری تعالی قبیح است.
این روایات طبق «معیار های علم حدیث» نیز مورد پذیرش قرار نمی گیرد، چرا که: این روایات خبر واحد هستند و در مسائل اعتقادی حجت نیستند؛ در متن این روایات تناقض وجود دارد و نمی توان آنها را پذیرفت؛ در مقابل این روایات عمومات و رواياتي وجود دارد كه وقوع هر گونه سهو و نسياني را از پيامبر نفی می كند.

نهی از «اختلافات فقهی» در خطبه 18 نهج البلاغه؟!

منظور از نهی از «اختلافات فقهی» در خطبه 18 نهج البلاغه چیست؟

خطبه 18 به عقيدۀ بعضى از محققان جزئی از خطبۀ 17 بوده است كه در كلام «سيّد رضى» از هم جدا شده و محتوا و مضمون آن نيز گواهى بر همين معنى مى دهد. در خطبۀ گذشته سخن از قضات ناآگاه و ناصالح بود كه با داوری هاى نادرست خود، امنيّت جان و مال مردم را به خطر مى افكنند و منشأ مفاسد بسيارى در سطح جامعه مى گردند. در اين خطبه نيز سخن از قضاتى به ميان آمده كه با تكيه بر دلايل سست و بى اساسى همچون «قياس» و «استحسان» اجتهاد کرده و نتايج نادرستى از آن مى گيرند و از آن بدتر اين كه رئيس آنها آراى ضدّ و نقيض همۀ آنها را «حكم اللّه» و مطابق با واقع مى شمارد!
امیر المؤمنین(ع) در این خطبه مسأله «تصويب»(صحیح دانستن همه آراى ضدّ و نقيض) و تمسّك به قياس و استحسان و «اجتهاد به رأى» را به كلّى نقد و باطل مى كند. زيرا خدا دين كاملى نازل كرده و قرآن جامع همه نيازهاى انسانهاست و پيامبر كمترين كوتاهى در تبليغ آن نكرده و هرگز خداوند اختلاف را براى امّت اسلامى نپذيرفته و همه جا آنها را دعوت به اتّحاد و وحدت كرده است. بنابر اين «اعتقاد به صحّت آراى متناقض» و تصويب فتاواى مختلف و همه را حكم واقعى الهى دانستن، چه معنى و مفهومى مى تواند داشته باشد؟! اين يك انحراف و اشتباه و گمراهى است نه يك واقعيّت!
این شیوه با اجتهاد در نزد شیعه که به معنای «رد فروع بر اصول» است، فرق می کند و هیچ ارتباطی به برخی اختلافات جزئی که میان برخی فقهای شیعه در پاره ای مسائل فرعی پدید می آید ندارد. چرا که اجتهاد به معنای تلاش برای فهم کتاب خدا و سنّت رسول خدا(ص) و اهل بیت مکرم ایشان، با کمک قوانین القاء شده آنها، برای یافتن پاسخ سوالات مؤمنین و حکم مسائل مستحدثه، امری ضروری و اختلافات جزئی در آن امری طبیعی است. ضمن اینکه فقهای شیعه اجتهاد خود را قابل خدشه علمی دانسته و عالم حقیقی را خدا می دانند؛ نه اینکه نظر خود و دیگر فقها را را نظر واقعی خدا و با وجود اختلاف نظر، همه را صحیح بدانند!

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الباقر عليه السّلام :

ما مِنْ رَجُلٍ ذکَرَنا اَوْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِکَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ.

الغدير، ج 2، ص 202