پنهان 15 مطلب

بیان قرآن درباره زمان و کیفیت «انفاق»

قرآن كريم در مورد زمان «انفاق» و چگونگی و كيفيت آن چه نظری دارد؟

قرآن درباره زمان و چگونگی انفاق می ‌فرمايد: «آنها كه اموال خود را به هنگام شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مى كنند مزدشان نزد پروردگارشان است و نه ترسى بر آنهاست و نه غمگين می شوند». اين آيه در شان امام علی(ع) نازل شده كه درهمى در شب، درهمى در روز، درهمى آشكارا و درهمى را در نهان انفاق كرد؛ ولى قرآن آن را به صورت حكم كلّى درباره چگونگى و كيفيّات مختلف آن ذكر كرده و وظيفه انفاق‌ كنندگان را مشخّص مى‌ سازد كه بايد از نظر آشكار بودن و پنهان بودن مراعات جنبه‌ هاى اخلاقى و اجتماعى و حفظ آبروى كسى را كه به او انفاق مى‌ كنند، بنمايند.

نقش «تغافل مثبت و منفي» در زندگی انسان

«تغافل مثبت و منفي» چيست و چه نقشی در زندگی انسان دارد؟

«تغافل منفي» اين است كه انسان واقعيت ها را بداند و باور داشته باشد كه زندگى دنيا ناپايدار است؛ ولى با اين حال، چنان از كنار اين مسايل بگذرد كه گويى هيچ چيزى نمى داند و نمى بيند. «تغافل مثبت» اين است كه انسان، چيزهايى را بداند كه پنهان كردن آن لازم يا پسنديده است، مانند پنهان ساختن عيوب ديگران. با این حال تغافل يكى از اصول مهم زندگى آرام بوده و پيشوايان بزرگ اسلام در گفتار و عمل، نسبت به اين مسئله تأكيد كرده اند. به يقين اگر انسان ها اصل «تغافل» را از زندگى خود حذف كنند، گرفتار دردسرهاى بى دليل خواهند شد.

رابطه زبان با فکر و اخلاق

چه ارتباطی بین زبان با فکر و اخلاق می باشد؟

زبان هم نشانگر روحیات آدمى است و هم سخنانش در روح و جان او اثر مى گذارد. خداوند در قرآن خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «تو مى توانى آنها(منافقان) را از سخنانشان بشناسى». در روايات اسلامى نیز به این مطلب اشاره شده. علی(ع) می فرماید: «هيچ انسانى چيزى را در درون خود پنهان نمى كند مگر اين كه در سخنانى كه از دهان او مى پرد، يا آثارى كه در چهره و قيافه او منعكس مى گردد، آشكار مى شود!». یا می فرماید: «خلاصه وجود انسان در زبان اوست!».

منظور از واژه «غَيْب»

معنای واژه «غَيْب» چیست؟

«غَيْب» در اصل به معناى شك است؛ و به هر چيزى كه از انسان پنهان باشد نيز اطلاق مى شود. راغب مى گويد: «غيب» چيزى است كه از دايره حس بيرون است و از دسترس عقل ابتدايى نيز خارج مى باشد و به وسيله اخبار انبياء شناخته مى شود.

علائم خوف خائف از خدا

چه علائم و نشانه هائي براي «خائف» وجود دارد؟

در روایات، اوصاف و نشانه هایی برای کسی که از عظمت خداوند و کیفر او می ترسد نقل شده است که عبارتند از: 1ـ خائف، ظلم نمى كند؛ مولى على(ع) فرمودند: «مَنْ خَافَ رَبَّهُ كَفَّ ظُلْمَهُ». 2ـ خائف حبّ جاه و مقام ندارد. امام صادق(ع) فرمودند: «اِنَّ حُبَّ الشَّرَفِ وَ الذِّكْرَ لَا يَكُونَانِ فِى قَلْبِ الْخَائِفِ الرَّاهِبِ». 3ـ خائف قولش، فعلش و امورات پنهانى و آشكارش موافق هم است؛ امام كاظم(ع) فرمودند: «خائف کسی است كه قولش مؤيد فعل او و پنهان او موافق آشكار او باشد».

وعده ازدواج در ایام عدّه

آیا خواستگارى کردن از زن در ایام عدّه جایز است؟

خداوند در آیه 35 سوره بقره، حکم خواستگاری از زنان در عدّه را بیان می فرماید و آن را مجاز اما محدود به شرائطی می داند. بعضی از این شرایط عبارتند از: خواستگارى آشکار نباشد، در خفا با آنها ملاقات نکنند، با صراحت خواستگارى ننمایند و در پرده و با کنایه بگوید. البته تعریض و کنایه نسبت به خواستگارى در مورد زنى که در عدّه رجعى است، حرام می باشد.

تفاوت دجّال و سفیانی

دجّال چه تفاوتی با سفیانی دارد؟

دجال نقشه های شوم خود را پنهان و مرموزانه از طریق نیرنگ و دروغ علیه انقلاب جهانی آخرالزمان به پیش می برد اما سفیانی به صورت آشکار با برنامه های تخریبی و تسخیر سرزمین های مختلف، برنامه های شیطانی اش را اعمال می کند.

معناى تقیه

تقیه به چه معناست؟

تقیّه آن است که انسان، عقیده دینى خود را در برابر مخالفان متعصّب که ممکن است خطرى براى او بیافرینند، کتمان کند. چرا که هیچ عقلى اجازه نمى دهد که انسان عقیده باطنى خود را در برابر افراد خطرناک و غیرمنطقى اظهار کند و جان یا مال یا ناموس خود را به خطر بیندازد، چرا که هدر دادن نیروها و امکانات بدون فایده، عاقلانه و مشروع نیست. وقتی یک مسلمان شیعه گرفتار یک فرد وهّابى تندرو مى شود که ریختن خون مسلمان شیعه را مباح مى داند، در این حالت براى حفظ جان و مال و ناموس خود، عقیده خود را از او مکتوم مى دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله):

مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ فَلْيَمُتْ إِنْ شَاءَ يَهُودِيّاً وَ إِنْ شَاءَ نَصْرَانِيّاً

هر کس حجّ به جاى نياورده بميرد ]به او گفته شود [اگر خواهى يهودى بمير و اگر خواهى نصرانى.

مستدرک الوسائل: 8/18