مالکيت 15 مطلب

منظور از کرسی و عرش الهی؟

در آیات قرآن بیش از 20 مرتبه به «عرش الهی» اشاره شده است؛ همچنین در آیه 255 سوره بقره، سخن از «کرسی» به میان آمده است. منظور از «عرش» و «کرسی» در این آیات چیست؟ مگر خداوند بلندمرتبه منزه از جا و مکان نمی باشد؟!

با توجّه به معنای لغوی «عرش» و مناسبتی که با «عظمت و قدرت» پیدا می کند، شایسته ترین معنای «عرش الهی» همان «حاکمیّت و قدرت» بی پایان و مطلق خداوند یا «مجموع جهان هستی» است که با تدبیر خداوند به وجود و حیات خود ادامه می دهد.
کرسی نیز به معنایی همچون «منطقه قلمرو حكومت» و یا «منطقه نفوذ علم الهی» و یا وجودی وسيع تر از تمام آسمان ها و زمين و محیط بر آنها تفسیر شده است.
بدیهی است هیچ کدام از این معانی عرش و کرسی موجب «جسم انگاری» خدا نمی شود.

درک قدرت الهی از طريق آفرينش جهان و انسان

چگونه می ‌توان از آفرينش جهان و انسان پی به قدرت الهی برد؟

مسأله آفرينش حيات و مرگ به قدرى پيچيده است كه قدرت بر آن نشانه اى از قدرت مطلقه پروردگار است. حالات مختلف انسان و انتقال او از حالى به حال ديگر، آفرينش مخلوقات مختلف، خلقت آسمان ها و زمين با اين عظمت و اين همه تنوّع، از يك سو دليل قدرت بر احياى مردگان است، و از سوى ديگر دليل بر توانايى خداوند بر همه چيز است. مرگ و حيات در تمام چهره هايش و نيز آفرينش موجودات بسيار كوچك و بسيار عظيم در تمام ابعادش از هر شكل و رنگ، و از هر نوع و جنس، بهترين دليل برای عموميّت قدرت خداوند است.

اثرات تربيتي ايمان به توحيد مالکيّت و حاکميّت

ايمان به توحيد مالکيّت و حاکميّت چه اثرات تربيتي دارد؟

طغيان ها غالباً از اينجا سرچشمه مى گيرد كه انسان خود را مالك حقيقى دارایی های خود مى پندارد؛ يا اگر حكومتى در اختيار او است خود را مطلق العنان مى شمرد. امّا هنگامى كه انسان با عينك توحيد به اين جهان نگاه كند خود را امانت دار الهى مى شمرد؛ با این وجود چگونه ممكن است در انجام دستور صاحب اصلى امانت كوتاهى كند ؟! همچنين در مورد حكومت ها خود را جز نماينده خداوند در بخش كوچكى از اين عالم هستى نمی بیند؛ با اين درك و ديد چه غرور و چه طغيانى و چه ظلم و چه فسادى ممكن است از او سر زند؟

منظور از مالکيّت خصوصي در کنار توحيد در مالکيّت

آيا قرآن مالکيّت خصوصي افراد را ردّ مي کند؟

بی شك خدا مالك تمام عالم هستى است؛ و گذشته از آيات قرآن مجيد، عقل نيز گواه بر اين معنا است. چرا كه انحصار واجب الوجود در ذات پاك او و نياز همه موجودات به آن ذات مقدّس براى اثبات اين مفهوم كافى مى باشد. ولى اين معنا هرگز منافات با مالكيّت حقوقى و قانونى افراد انسان در محدوده اى كه خداوند اجازه داده، ندارد. همان قرآنى كه نسبت به مالكيّت خداوند بر تمام جهان هستى تأكيد دارد؛ آيات ارث و خمس و زكات و تجارت را نيز در برگرفته، و اموال مشروعى را كه در اختيار مالكان خصوصى است به رسميّت مى شناسد.

مفهوم «ید الله»؟

منظور از «ید الله» چیست؟ مگر خداوند بدنی دارد که دست داشته باشد؟! چرا در آیات زیادی مثل «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ»، «يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ» و «أَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ»، از «دست داشتن خدا» سخن به میان آمده است؟! چرا خداوند در ماجرای سجده نکردن ابلیس به آدم می فرماید: (ای ابلیس! چه چيز تو را از سجده کردن در برابر آنچه من با دو دست خود آفريده ام، منع کرد)؛ «ما مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ»؟!

هر چند واژه «ید» به معناى دست است امّا از باب «استعاره» در معانی دیگری مانند: قدرت، كمال، سلطنت، حاکمیت، مالکیت، انفاق و سخاوت بکار می رود. در آیاتی از قرآن که این واژه به خداوند متعال منتسب شده، به فراخور حال و شأن نزول آیه به یکی از همین معانی دلالت دارد. برخی از بزرگان اهل لغت گفته اند: از آن جایی که غالبا إعمال قدرت توسط دست انجام می گیرد و این عضو به عنوان نماد قدرت شناخته می شود. بنابراین، همه معانی کنایی واژه «ید» نهایتا به یک معنای مشترک و جامع برمی گردند و آن همین معنای «قدرت و تسلّط» است.

 

معنای «قدرت مطلق خداوند»

منظور از «قدرت مطلق خداوند» چيست؟

در نخستين آيه از سوره «مُلك» ضمن اشاره به حكومت زوال‌ناپذير پروردگار بر تمام جهان هستى، قدرت او را بر هر چيزى بدون قيد و شرط مورد تأكيد قرار داده و مى فرمايد: «پر بركت و زوال ناپذير است كسى كه حاكميت و مالكيت [جهان هستى] به دست او است، و او بر هر چيز توانا است». انسان بخاطر زندگانى محدود و افق فكرى كوچك، مسأله قدرت را تنها مي تواند در محدوده خاصّى به كار برد در حالى كه آيه فوق، تمام اين قيود را در هم مى شكند. آری تنها چيز خارج از حريم قدرت او امور محال است كه ذاتاً هستى نمى پذيرند.

منظور از واژه «العَرْش»، در آیات قرآن

منظور از «عرش» در آیات قرآن چیست؟

عرش در لغت به معنی سقف یا تخت پایه بلند است و عرش پروردگار را به علم بی پایان خدا، مجموعه عالم هستی، مالکیت و حاکمیت خدا و تدبیر عالم هستی، صفات کمالیه و جلالیه و... معنا کرده اند. عرش گرچه بر معانی مختلفی اطلاق شده اما همه آنها ریشه مشترکی دارند و بیانگر عظمت پروردگار می باشند. بنابراین در هر مورد، باید از قرائن فهمید که منظور از «عرش» کدام یک از معانى آن است.

انتخاب اولاد

آیا انتخاب نوع فرزند بدست انسان است؟

آيات صراحت دارد بر اینکه دختر يا پسر شدن اولاد تنها با اراده الهي است. علي رقم تمام تلاش ها حتي علوم پيشرفته عاجز از قدرت انتخاب در اين مسأله اند و ناتوانی انسان در چنين مواردي نشانه مالکيت، حاکميت و خالقيت خداوند است.

داورى حضرت داوود(ع) در قرآن

قرآن ماجراى داورى حضرت داوود(علیه السلام) را چگونه بيان مى كند؟

دو برادر که در مالکیت و چگونگی تقسیم اموال شان با همدیگر اختلاف داشتند نزد داود(ع) رسیدند و یکی از آنها لب به شکایت و طرح دعوی گشود. داود بلافاصله پس از شنیدن سخن یکی از دو طرف دعوا، برادر دیگر را ملامت کرد و ستمکارش خواند اما بلافاصله متوجه شد که نباید عجله می کرد و نباید قبل از شنیدن توضیحات طرف دیگر، او را محکوم می نمود. چون همین مقدار عجله شایسته مقام قضاوت پیامبری چون او نبود، بلافاصله به سجده افتاد و از خداوند طلب مغفرت کرد.

منظور از توحيد خاص و عام

منظور از توحيد خاص و عام چيست؟

 توحيد را از يك نظر مى توان به دو بخش توحيد خاص و عام تقسيم كرد. توحيد خاص شاخه هاى توحيد است كه چهار شاخه اصلی دارد: توحید ذات؛ توحید صفات؛ توحید عبادت؛ و توحید افعال که خود شاخه هایی دارد، ازجمله: توحید خالقیت، توحید ربوبیت، توحید مالکیت و حاکمیت تکوینی، توحید حاکمیت تشریعی، توحید اطاعت. امّا توحيد عام عبارت است از: توحيد در نبوّت؛ توحید در معاد؛ توحید در امامت؛ توحید در نظم و عدالت؛ و توحید در جامعه انسانی.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ السجّادُ عليه السّلام :

اِنّى لَمْ اَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنى فاطِمَةَ اِلاّ خَنَقَتْنى لِذلِکَ عَبْرَةٌ.

من هرگز شهادتِ فرزندان فاطمه عليها السّلام را به ياد نياوردم ، مگر آنکه بخاطر آن ، چشمانم اشکبار گشت .

بحارالانوار، ج 46، ص 109