علت پیروزی های مسلمانان صدر اسلام؟

امام علی(ع) علت پیروزی های مسلمانان در صدر اسلام را چه می داند؟

امام علی(ع) علت پيروزی های مسلمانان صدر اسلام را اخلاص و ايمان آنها معرفی می كند و می فرمايد: «ما در ركاب رسول خدا(ص) [مخلصانه مى جنگيديم و در راه پيشبرد اهداف آن حضرت گاه] پدران و فرزندان و برادرها و عموهاىِ خود را از پاى درمى آورديم. این ايثار و فداكارى، باعث افزايش ايمان مى شد و ما را در شاهراه صبر و استقامت در مقابل دشمن، ثابت قدم مى ساخت. هنگامى كه خداوند صدق و اخلاص ما را ديد ذلّت را بر دشمنان ما نازل كرد و پيروزى را به ما عنايت فرمود تا آنجا كه اسلام در همه جا استقرار يافت».

 

راویان شیعی با نام عمر!

در کتاب اصول کافی راویانی وجود دارند که اسم خود یا پدرانشان عمر است؛ چرا راویان و یاران امامان شیعه نام عمر را بر خود نهاده اند؟! آیا این مسأله دلالت ندارد که فرهنگ دشمنی با عمر بدعت و پدیده ای متأخر در بین شیعیان بوده است؟!

اولا: هیچ نامی مختص به هیچ شخصیت تاریخی نیست و بسیاری از صحابه و تابعین به نام خلفای سه گانه نامگذاری شده اند.
ثانیا: مخالفت اصحاب ائمه با شخصیت هایی چون «معاویه» و «یزید» امری بدیهی است؛ با این حال بعد از عاشورا شاهد نام گذاری فرزندان برخی از ایشان به این اسامی هستیم. آیا این نام گذاری ها نشانه محبّت است؟!
ثالثا: ستم هایی که بر اهل بیت(ع) روا شده جدی تر از آن است که به صرف این نام گذرای ها تحت الشعاع قرار گیرد و اختلافات اهل بیت با خلفا نه اختلافاتی قبیله اى که اختلافاتی عقیدتى و رفتارى بود.
رابعا: این نام گذاری ها انجام شده تا دستگاه ظلم بنى اميه و بنى عباس نتوانند به اين بهانه كه شیعیان با خلفاى سه‏ گانه معارض اند، عرصه را بر آنان سخت بگيرند و دست به قتل و غارت بزنند.

عزاداری در سنّت خلفا، صحابه و تابعین از اهل سنّت؟

آیا خلفا، صحابه و تابعین از اهل سنّت برای عزیزان خود گریه یا عزاداری می کردند؟

خلفای صدر اسلام، صحابه و اهل مکه و مدینه در وفات پیامبر(ص) و همچنین در مرگ سایر عزیزان و خویشاوندان خود، به گریه و عزاداری می پرداختند؛ این موضوع در کتب معتبر اهل سنّت به روشنی پیداست. حتی خلیفه دوم که ظاهرا مردم را از گریه و عزاداری منع می کرد، خود عزاداری داشته و در مرگ عزیزانش گریه می کرد. عایشه، ابوبکر، عثمان، عبدالله بن مسعود و بسیاری از صحابه و تابعین نیز در سوگ عزیزان خود گریه و عزاداری می کردند.

بلاغات النساء

معرفی کتاب «بلاغات النساء»

این کتاب که در واقع جلد یازدهم از کتاب «المنثور و المنظوم» است، توسط ابوالفضل احمد بن ابى طاهر خراسانى معروف به ابن طیفور (204_ 280ق) نوشته است. کتاب المنثور و المنظوم، که در چهارده مجلد تنظیم شده بود، مفقود گشته و فقط جلد یازدهم و دوازدهم آن در دست است و جلد یازدهم آن با عنوان «بلاغات النساء» به چاپ رسیده است. اصل کتاب درباره تاریخ شعر و نثر است و ابن طیفور در «بلاغات النساء» زنان شاعره نامدار تاریخ و اشعار و سخنان فصیح و بلیغ آنان را نقل و بررسى کرده است. بلاغات النساء از جهت نقل سخنان و مطالب مهم زنان صدر اسلام مثل حضرت زهرا(علیها السلام) و عایشه که در بسیارى از موارد به نفع عقاید و تاریخ تشیع است حائز اهمیت فراوان مى باشد. در واقع این کتاب علاوه بر اینکه کتابى ادبى به شمار مى رود به عنوان کتابى تاریخى، عقیدتى، و حدیثى نیز حائز اهمیت است. ابن طیفور در نقل بسیارى از مطالب مربوط به تاریخ و عقاید شیعیان و ائمه شیعه(علیهم السلام) کوتاهى نکرده و با موضعى منصفانه به نقل آنها پرداخته است.

ترور «ابوعفک» به دستور پیامبر(ص)؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «ابوعفک» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان این مطلب را اثبات نمود؟

برخی از مورخین در تحلیل قتل های صدر اسلام، قتل «ابوعفک» را «ترور» می دانند. مورخین می نویسند: پیامبر(ص) با یهود قرارداد ترک مخاصمه و عدم تعرض بسته بود، ولی یهودیان بر ضد پیامبر(ص) و مسلمانان توطئه کردند؛ از جمله «ابوعفک» که با اشعار خود مردم را بر ضد حضرت می شوراند. از این رو «سالم بن عمیر» نذر کرد که او را به قتل برساند و او را «ترور» کرد. در پاسخ می توان گفت این قتل و «ترور» از ناحیه پیامبر(ص) یا به امر وی نبوده، از سویی قتل «ابوعفک» پس از نقض عهد از ناحیه یهودیان صورت گرفته است.

نقص ایمان شهدای صدر اسلام با شرط شناخت امامان دوازده گانه!

شيعه می گوید: شرط صحّت ايمان، شناخت امامان دوازده گانه است؛ آیا ایمان كسانى كه قبل از ظهور دوازده امام از دنیا رفته اند ناقص است؟!

اولا: برخی از علمای اهل سنت، انکارکنندگان ویژگی هایی از خلفا را مانند «تفضیل» بین آنها، با توصیفاتی چون «بدعت گزار» یا «مسلمان غیرواقعی» نواخته اند؛ در حالی که «شهدای بدر و احد» به چنین تفضیل هایی قائل نبوده و روایتی در این امور نشنیده بودند. هر جوابی که آن علما از این سؤال بدهند، همان جواب ماست. مثلا ادعا شده تفضیل خلفای راشد بر همدیگر سنت است و کسی که معتقد بر برتری ابوبکر بر عمر و عمر بر عثمان و عثمان بر علی نباشد، گویی بدعت گزار در دین است. یا مثلا ادعا شده مسلمان واقعی کسی است که به هیچ وجه علی را افضل بر عثمان نداند! آیا مسلمانانی که در زمان پیامبر(ص) شهید یا رحلت کردند، به چنین رتبه بندی میان خلفا اعتقاد داشتند؟!

ثانیا: شیعیان به استناد کتاب های خود اهل سنت ثابت می کنند که پیامبر(ص) 12 خلیفه را به عنوان شرط عزت اسلام بعداز خود معین کرده و مصداق آن 12 خلیفه ائمه اهل بیت(ع) هستند. بنابراین می توان گفت که آن شهدا ایمانی اجمالی به اصل مسأله امامت آن حضرات داشتند و همین کافی است.

امام علی(ع) و بیان خدمات خود در صدر اسلام

امام علی(علیه السلام) خدمات خود در صدر اسلام را چگونه توصیف می کند؟

امام علی(ع) در خطبه 38 نهج البلاغه می فرماید: «زمانی که دیگران سُست و ناتوان شدند من قیام کردم و زمانی که دیگران از ترس یا ضعف سر در لاک خود فرو برده بودند، من گردن کشیدم و زمانى که دیگران زبانشان کُند شده بود، من به سخن آمدم و حقایق را بیان کردم و زمانی که دیگران بر اثر شک و تردید از راه رفتن باز ماندند، من به راه خود ادامه دادم و پیش رفتم؛ مانند کوه ایستادم و هیچ حادثه اى قدرت جابجایى مرا نداشت؛ پاک زیستم و پاک ماندم و هیچ کس نتوانست بر من عیبى بگیرد».

 الزام در تبعیت از مذاهب اربعه

آیا مسلمانان ملزم به تبعیت از مذاهب اربعه هستند؟

مسلمانان در سه  قرن نخستين، به هيچ کدام از مذاهب اربعه متدين نبوده اند، زيرا تاريخ پيدايش و انتشار اين مذاهب فاصله معني داري از قرون اوليه اسلام دارد. اين درحالي است که شيعيان از صدر اسلام به مذهب اهل بيت رسول اللّه(ص) متدين بوده و کوچک ترين انحرافى از آن نيافته اند. درثاني با معصوم نبودن ائمه اربعه و اختلافات بين آنها عقل اقتضا مي کند از معصومان اهل بيت پيامبر(ص) تبعيت شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

مَنْ آثَرَ على نَفْسِهِ استحَقَّ اسمَ الفضيلةِ

هر که ايثار کند، برازنده نام فضيلت است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 26