کشاف 2 مطلب

تفسیر نیشابورى

معرفی کتاب «تفسیر نیشابوری»

تفسیر نیشابورى که نام اصلى آن «غرائب القرآن و رغائب الفرقان» است، توسط نظام الدین حسن بن محمد قمى نیشابورى (م850ق) نوشته شده است. این تفسیرکه تفسیرى ادبى و عرفانى است به عنوان مختصرى از تفسیرفخررازى و کشاف زمخشرى تلقّى شده است. او که عقاید اشعرى داشت بسیارى از نظرات معتزلى زمخشرى و حتى نظرات فخررازى را نقد و ابطال کرده است. حتى برخى از استنادهاى مفسرّان شیعه به آیات را رد کرده و نظرات خود را تبیین کرده است. اما با این حال، در ذیل برخى از آیات نسبت به شخصیت و مقام على بن ابى طالب(علیه السلام) ابراز محبت و تکریم کرده است. او حتى مطالب فلسفى را نیز در این کتاب ذکر کرده است که غالباً برگرفته از مطالب فخررازى مى باشد. وی گرایش صوفیانه و عرفانى نیز داشت و در تفسیرخود چنین تمایلاتى را بروز داده است.

تفسیر بیضاوى

معرفی کتاب «تفسیر بیضاوی»

تفسیر بیضاوى - که نام اصلى آن «انوار التنزیل و اسرار التاویل» است - یکى از مهم ترین منابع اهل سنت در زمینه تفسیرقرآن مى باشد و توسط ناصر الدین ابو سعید عبد الله بن عمر بن محمد بن على بیضاوى شیرازى شافعى (م685ق) نوشته شده است. او این تفسیر را در تلخیص سه کتاب تفسیرى معتبر اهل سنت، یعنى «کشاف» زمخشرى، «مفاتیح الغیب» فخررازى، و «مفردات» راغب اصفهانى نوشته و علاوه بر خلاصه کردن این سه کتاب، نظرات خودش را نیز افزوده است. وى در برخى موارد، مطالب آن سه مفسر را ردّ و ابطال کرده و در برخى موارد پذیرفته است. بیضاوى از لحاظ گرایش فقهى بر مذهب شافعى و از نظر عقیدتى به مسلک اشعرى معتقد بود. و در کتاب تفسیرش هم بر ضد عقاید معتزله و هم در ردّ عقاید شیعه سخن گفته است. البته در برخى موارد با عقاید شیعه نیز همراهى کرده است. مثل معناى مولى که بر خلاف سایر علماى اهل سنت آن را به معناى متولى امور مسلمانان دانسته است.

 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامامُ علىٌّ(عليه السلام)

بالصَّدَقِة تُفْسَحُ الآجالُ

با صدقه دادن، عمرها طولانى مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 48