اولوالعزم 12 مطلب

عذر خواهی های حضرت موسی(ع)؟!

حضرت موسی(ع) در همراهی خود با حضرت خضر(ع) چندین بار به حضرت خضر(ع) اعتراض می کند؛ و سپس عذر خواهی می کند. در اینجا سوال پیش می آید که مگر حضرت موسی(ع) معصوم نیست؟! پس چرا کاری می کند که موجب عذر خواهی است؟!

اولا: حضرت خضر(ع) طبق حکمت و اذن و فضل پروردگار به ابوابى از باطن علوم احاطه داشته كه موسى(ع) از آن آگاهى چندانى داشت. به همین خاطر وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را با معیار علوم ظاهری و احکام شریعت ارزیابی کرد، آنها را خارج از این ضوابط ظاهری می یافت و به حضرت خضر(ع) اعتراض می کرد و حق نیز این بود که اعتراض کند. وقتی منشأ چنین اعتراضی از سوی موسی(ع) عدم اطلاعش از تفاوت های مبنایی دانش ها، علوم و معارفی باشد که خداوند به هر کدام از او و خضر(ع) عطا کرده است، منافاتی با عصمت ندارد.
ثانیا: اظهار پشیمانی از اعتراضات و قضاوت های مورد اشاره در داستان موسی(ع) و خضر(ع) منافاتی با موضوع عصمت ندارد. چرا كه نه مربوط به اساس دعوت نبوت است و نه فروع آن و نه تبليغ دعوت. بلكه در مساله ای صرفا عادى و مربوط به زندگانى روزمره است. آنچه مسلم است هيچ پيامبرى در دعوت نبوت و شاخ و برگ آن مطلقا گرفتار خطا و اشتباه نمی شود و مقام عصمت او را از چنين چيزى مصون مى دارد.

ختم نبوت تشریعی یا تبلیغی؟

با توجّه به اینکه مردم هر عصر نیازمند راهنمایی و تفسیر دین توسّط عدّه ای انسان هستند که ارتباطشان با خدا قطع نشده است، آیا پایان یافتن نبوّت تبلیغی خلاف حکمت الهی نیست؟

از مهمترین عوامل ارسال پیامبران تبلیغی یکی احیای سنت پیامبران قبلی است که بخاطر تحریف یا بی توجهی مردم فراموش می شد و دیگری نياز بشر به راهنمايى نوين با توجه به نیازهای جدید می باشد. این دو عامل بعد از رسالت خاتم پيامبران بخاطر جامعیت قرآن و رشد علمی بشر و با وجود تدابیری که مانع تحریف دین می شد و تربیت عالمان دینی که در امور جدید پاسخگوی نیاز بشر باشند، برطرف شد. البته تربیت چنین عالمانی نیاز به معلمان آشنا به دین دارد که امامان معصوم(ع) این نیاز را برطرف کردند.

ادعای نبوت باب

سؤال: "علی محمد باب" چگونه ادعای نبوت نمود؟

علیمحمد باب ادعا می کند ظهورش در ردیف بعثت پیامبران اولوالعزم و نویدبخش دین جدیدی به نام بیان است. در کتاب بیان توضیح می دهد که قیامت پیروان هر کدام از پیامبران، با بعثت پیامبر بعدی و دعوت او به دین جدید شکل می گیرد و به همین جهت، ظهور خود را به عنوان به انتها رسیدن اسلام و شروع قیامت برای مسلمانان می داند. بر این اساس او معتقد است هر ظهوری قیامت ظهور قبلی است و شیء تا به مقام کمال نرسد، قیامت آن نمی شود. به همین منوال وی کتاب خود بیان را ناسخ قرآن و دین بیان را ناسخ اسلام می داند.

حصر تعداد امامان در 12 نفر

چرا تعداد امامان، 12نفر است، نه کمتر و نه بیشتر؟

در عقیده و منطق شیعه همه مسائل امامت، مربوط به خداوند و ابلاغ آن از طرف پیامبر است. طبعاً علت حصر امامان به دوازده تن از جمله مسائلى است که فلسفه آن براى ما روشن نیست و نظائر حصر اینگونه اعداد در مقیاس های خاص، در شرایع آسمانى کم نیست مانند عدد پیامبران اولوالعزم یا نقبای بنی اسرائیل.

«معاد» نزد اقوام پیشین

آیا اقوام و ملل پیشین به «معاد» اعتقاد داشته اند؟

در داستان «هابیل» و «قابيل» می بینیم که هابيل به برادرش گفت: «من مى خواهم بار گناه من و خودت را بر دوش كشى و از دوزخيان باشى». اين تعبير بيانگر مسلم بودن معاد از همان زمان در ميان فرزندان آدم بوده است. نوح(ع) نیز براى رفع شبهه و از بين بردن استبعاد قومش از معاد، چنين تشبيه و تمثيل زد: «خدا شما را مثل گياهى از زمين رويانيد، سپس شما را به همان زمين باز مى گرداند و بار ديگر از آن خارج مى سازد». ابراهيم(ع) نيز در برابر مخالفت شديد كفّار عصر خود فرمود: «خدايا مرا در روز برانگيخته شدن شرمنده و رسوا مفرما».

خطر «تفرقه» و نهی از آن در قرآن

قرآن در تبیین خطر «تفرقه» و نهی از آن چه می فرماید؟

خداوند در قرآن خطر تفرقه را به قدری بزرگ دانسته که نهی از آن را مانند دستور اقامه نماز، جزء شریعت همه انبیای اولی العزم قرار داده است. لذا می فرماید: « آیینى را براى شما مقرر نمود که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحى فرستادیم و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم این بود که: همان دین [خالص] را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید». همچنین در آیه دیگر می فرماید: «مانند کسانى نباشید که پس از آنکه نشانه هاى روشن [پروردگار] به آنان رسید، پراکنده شدند و اختلاف کردند»، و ... .

پیامبران اولوالعزم

پیامبران اولوالعزم چه کسانی هستند؟

بهترین تفسیرى که براى«اولوالعزم» در قرآن مجید شده، این است که آنها پیامبرانى بودند که شریعت و آیین تازه اى با خود آوردند و آنها پنج نفر بودند: نوح و ابراهیم و موسى و عیسى و حضرت محمد(ع) و تعبیر اولوالعزم به خاطر آن است که پیامبرانى که صاحب شریعت و آیین جدید بودند، مسئولیت بسیار سنگین ترى داشتند که براى انجام آن عزم و اراده محکم ترى لازم بود؛ در حدیثى از امام باقر و امام صادق(ع) این معنا نقل شده است.

علت اختلاف شریعت پیامبران اولوالعزم

چرا پیامبران بزرگ الهی هر یک با شریعت جدیدی مبعوث می شدند؟

پاسخ این سؤال با دقّت در محتواى ادیان الهى روشن مى شود. درست است همه آنها توحید را پایه اصلى دین قرار داده اند؛ ولى مسلّماً درک اقوام اولیّه از این مسأله با درک کسانى که هزاران سال بعد از آن روى کار آمدند یکسان نبوده و نیست. به تعبیر دیگر ریزه کارى هاى مربوط به توحید ذات و افعال، توحید عبادت، خالقیت، و حاکمیت چیزى نبود که با سطح فکر اقوام نخستین هماهنگ باشد؛ آنها از مسأله توحید به مفاهیمى روشن و اجمالى قناعت مى کردند و وارد این جزئیات پیچیده هرگز نمى شدند.

ادّعای رسالت و پیغمبری «بهاء»

حسینعلی بهاء چگونه ادّعای رسالت و پیغمبری نموده است؟

حسینعلی بهاء در کتابهای مختلفی و با تعابیری همچون «بیدار شدن به دست اراده الهی» یا «مبعوث شدن توسط خدا» و «نوری نزد من است که با دست اراده الهی روشن می گرد» و... ادعای رسالت و پیغمبری می کند. همچنین عباس افندی، پسر بهاءالدین پدرش را در رده انبیاء اولوالعزم و سرآمد و برتر از همه آنها می داند و میرزا ابوالفضل گلپایگانی برای بهاءالدین مقام ربوبیت قائل می شود و آن را به معنای شارعیت می داند.

نسبت شراب سازى به حضرت عيسي مسيح(ع) در انجيل

آیا نسبت شراب سازی که انجیل به حضرت عیسی داده حقیقت دارد؟

در انجيل يوحنا و در باب دوم، به عیسی(ع) نسبت شراب سازی داده می شود و آن را نخستین معجزه ایشان می داند، که حضرت با تبدیل کوزه های آب به شراب، جلال خود را جلوه داده و سبب ايمان شاگردانش می شود. این در حالی است که قرآن احترام فوق العاده اى براى آن حضرت قائل بوده و در سوره های متعدد، از عیسی(ع) به عنوان یکی از پیامبران اولوالعزم، نام می برد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

مَنْ کانَ يَوْمُ عاشورا يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ جَعَلَ اللّهُ عَزّوَجَلّ يَوْمَ القيامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ

هر کس که عاشورا، روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد، خداوند روز قيامت را براى او روز شادى و سرور قرار مى دهد.

بحارالانوار، ج 44، ص 284