ابوسفیان 26 مطلب

کناره گیری امام حسن(ع) از خلافت به نفع یک کافر!

اگر معاویه کافر بود، چرا امام حسن(ع) به نفع یک کافر از خلافت مسلمین دست کشید؟!

اولا: صلح، بدون رضایت امام(ع) به ایشان تحمیل شد؛ ایشان جنگ با فردی چون معاویه را بر صلح ترجیح می دادند. چنانکه خود ایشان خطاب به منتقدین صلح می فرمایند: «اگر یارانى داشتم شبانه روز با او مى‏ جنگیدم تا کار یکسره شود» و خطاب به معاویه می فرمایند: «اگر قرار به جنگ باشد پيش از هر كس بايد با تو بجنگم. چه مبارزه با تو از جنگ با خوارج لازم تر است».

ثانیا: امام حسن(ع) نه تنها هیچ گاه معاویه را تایید نکرد، بلکه همواره از انتقاد نسبت به معاویه دست نکشید و همواره با بیانات و اقدامات خود اعلام می کرد که خلافت معاویه را به رسمیت نمی شناسد. مناظره های آن حضرت با معاويه و مزدوران و طرفداران او شاهد اين معنا است.

ثالثا: معاویه فردی نیست که با پذیرش اجباری صلح توسط امام حسن(ع) تطهیر شود؛ گرچه معاویه با حجّت ظاهری مسلمان نامیده می شود، ولی منابع تاریخی اهل سنّت او را در حد یک منافق متظاهر، یک فرد فاسق و جنایت کار، یک حاکم بدعت گذار و دغل کار معرفی می کنند!

سیر زندگی «زیاد بن ابیه»

سیر زندگی «زیاد بن ابیه» چگونه بود؟

«زیاد» در ابتدا از یاران امیرالمومنین(ع) محسوب می شد و تا زمان صلح امام حسن(ع) نیز در کنار ایشان ماند. او فردی هوشیار، سخنور و توانمند بود که از طرف امام على(ع) به فرماندارى «فارس» رسيد و آن را با موفقیت اداره کرد؛ اما بعدها، معاويه از نقطه ضعف او كه حبّ جاه و مقام بود استفاده كرد و او را فریفت. زياد نیز براى تثبيت حكومتش، به سركوب قيام هاى مردمى بر ضد معاويه پرداخت. مخصوصاً شيعيان را هر جا که مى یافت به قتل مى رساند و جنايات بى شمارى مرتكب شد كه چهره او را در تاريخ اسلام تیره و تار كرده است.

«تجسس» های مجاز

در چه مواقعی «تجسس» در امور ديگران مجاز است؟

«تجسس» مانند بسيارى از اصول ديگر استثنائاتی دارد. مثلا سازمان اطلاعات در هر حكومتى وظيفه دارد كشور را از شرّ توطئه های دشمن حفظ كند، در این شرایط و براى حفظ مصالح کشور، بايد با سوء ظن به تجسّس پرداخت. یا سازمان بازرسی ادارات، موظف به نظارت بر اعمال كارمندان مى باشد. و یا در مسائل سرنوشت ساز شخصی، مانند انتخاب همسر، به يقين تجسّس و تحقيق لازم است. بی شک اين موارد از موضوع تجسّس حرام خارج است. ولی باید دقت کنیم تا از هرگونه افراط و تفریط در این مساله دور بمانیم.

نامه امام علی(ع) به «زیاد بن ابیه»

نامه امام علی(ع) به «زیاد بن ابیه» درباره پيشنهاد معاويه برای الحاق زياد به ابوسفيان حاوی چه مطالبی است؟

زمانی که به امام علی(ع) خبر رسید معاويه مى خواهد با ملحق ساختن «زياد بن ابیه» به فرزندان ابوسفيان، وى را در زمره یاران خود قرار دهد، در نامه ای، زياد را تشويق به صبر در مقابل وسوسه ها نموده و فرمود: «از او بر حذر باش كه به يقين شيطان است و از جلو و عقب و چپ و راست می آید تا انسان را بفریبد». سپس با دليلى منطقى، ادعای معاویه را باطل دانسته و مى فرمايد: «ابوسفيان سخنى بدون انديشه و با تحريك شيطان گفت كه نه با آن، نسب ثابت مى شود و نه ميراث» و پذیرفتن آن برای تو فقط ننگ ناپاکی را به همراه دارد.

 

نظر علی(ع) درباره حلّیّت نطفه «زیاد بن ابیه»

آیا امام علی(عليه السلام) «زیاد بن ابیه» را فرزند نامشروع می دانست؟

در نامه 44 نهج البلاغه، امام علي(ع) این ادعا را که «زياد بن ابیه» فرزند نامشروع ابوسفيان بوده رد مى كند و مى فرمايد: «اين ادعايى شيطانى است [و زیاد حلال زاده است]». اما از طرف دیگر امام حسین(ع) به ابن زیاد «ابن الدعی» می گوید، یعنی پسر کسی که ناپاک زاده است. این تعبیر ممکن است خبر از واقع الامر باشد و به معنای اینست که سخن امام علی(ع) بر اساس حکم ظاهری شرعی است که می گوید فرزند متعلق به شوهر زن است. البته ممکن است منظور از «ابن الدعی» یزید باشد و ربطی به نسب «زیاد» نداشته باشد.

«عبيد» پدر «زیاد بن ابیه»

«زیاد بن ابیه» فرزند چه کسی بود؟

معروف اين است كه پدر «زياد» برده اى بود به نام عبيد كه با سميّه كنيز «حارث بن كلده» كه از اطباى مشهور عرب بود، ازدواج كرد و زياد متولّد شد. با اين وجود، ابوسفيان و پس از او معاويه سعى داشتند وى را فرزند نامشروع ابوسفيان بدانند. البته در تواريخ آمده است كه ابوسفيان در سفر «طائف» از شخصى به نام «ابو مريم» زن آلوده اى را درخواست كرد و او سميّه مادر زياد را معرفی كرد، ابوسفيان با او آميزش داشت و شايد علت اصرار ابوسفيان برای ملحق كردن زياد به خود از اين واقعه سرچشمه می گیرد.

جاه طلبي معاويه در نبرد صفين و پاسخ امام علی(ع) به وي

جاه طلبي معاويه در نبرد صفين و پاسخ امام علی(علیه السلام) به وي چه بود؟

در جنگ صفين هنگامی که معاويه احساس خطر کرد، ضمن نامه ای خطاب به امام على(ع) نوشت: گمان می کنم اگر مى دانستیم در این جنگ بین ما چه روی می دهد، هرگز با هم نبرد نمی کردیم. پس برای اینکه افراد بیشتری کشته نشوند، حکومت شام را به من بده تا مصالحه كنيم، ما همه فرزندان عبدمناف هستيم و برهم برترى نداریم. امام با رد درخواست معاویه و بیان دلیل و فلسفه نبرد با او و شرح حسب و نسب خویش، پاسخ نامه معاویه را دادند.

اهداف پیامبر از پیوند های خویشاوندی با قبایل

پیامبراکرم(ص) چه اهدافی را از پیوندهای خویشاوندی با قبایل دنبال می کرد؟

جلوگیری از کارشکنی ها و حملات احتمالی برخی از قبائل و بر قرار کردن یک نحوه تألیف و پیوند عاطفی که زمینه ساز هدایت و گسترش اسلام در میان آنها باشد چنانکه درمورد حفصه و عایشه اینگونه بود، از جمله دلایل و حکمتهای ازدواج های پیامبر(ص) است.

«بنی امیّه» در منابع دینی

در منابع دینی چگونه از «بنی امیّه» یاد شده است؟

«بنى اميّه» طايفه اى از قريش بودند كه به «اميّة بن عبد شمس بن عبد مناف» انتساب پيدا مي كردند. آنان از سرسخت ترين دشمنان اسلام و آتش افروزان اصلى بسيارى از جنگ ها در عصر پيامبر(ص) بودند كه تا آخرين نفس از هيچ تلاشي براى نابودى اسلام فرو گذار نكردند؛ ولى نقشه هاى شان به لطف خدا نقش برآب شد و سرانجام در نهايت ذلّت، تسليم اسلام شدند. بني اميه از سال 40 هجري در شام به حكومت رسيدند و طي 80 سال سلطنت ننگين خود، مرتكب جنايات زيادي شدند كه تاريخ از ذكر آنها شرم نموده است.

ادعای عدالت همه «صحابه»!!!

آیا این ادعا که همه صحابه پیامبر(ص) عادل بوده اند، قابل قبول است؟!

گرچه در ميان صحابه افراد صادق و با تقوا فراوان بودند، ولى افراد منافق يا ناصالح نیز وجود داشتند كه پيامبر اسلام(ص) از آنها بيزارى مى جست و قرآن نیز بارها آنان را نكوهش كرده و حتى گاهى عدّه اى را لعن کرده است. بنابراین آنها در چند گروه جای می گیرند: 1. صالحان 2. مؤمنان خطاكار 3. افراد آلوده و گنهكار 4. منافقان تبهكار. بنابراین، داستان عدالت همه صحابه، افسانه اى بيش نيست كه جمعى از هواخواهان خلفاى نخستين براى قطع زبان اعتراض بر اعمال آنها، اين نغمه را سر دادند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8