پیغمبر(ص) 39 مطلب

تمسک به سفرنامه های حج بر وجوب رمی ستون ها

چگونه با تمسک به برخی سفرنامه های حج می توان حکم به وجوب رمی بر ستون ها کرد؟

يكى از علما با استناد به قديمى ترين تواريخ مكّه مى گويد: در يكى از سالهاى قرن سوّم هجرى، باران زيادى در مكّه و منا باريد و جمره «عقبه» را با خود برد! بعداً جمره را به جاى خود باز گرداندند! گویا ستونى بوده كه آب آن را برده و بعد آن را به جاى خود باز گردانده و سرپا كرده اند!! در پاسخ می توان گفت: هرگاه به منبع اصلى اين عبارت يعنى كتاب «اخبار مكّه ازرقى» مراجعه كنيد خواهيد ديد که در بين داستان سيلِ مكّه و مسأله جابه جا شدن جمره فاصله است؛ جالب تر اين كه، تغيير محلّ جمره (آن هم به مقدار كم) بر اثر عمل جُهّال در پرتاب سنگ معرفى شده است!

تمسک به روایات «جمره عقبه» در وجوب رمی ستون

چگونه برای اثبات وجوب رمی ستون به روایات «جمره عقبه» استدلال می شود؟

برای اثبات وجوب رمی ستون به چند روايت در مورد جمره استدلال می شود از جمله: «آن را از طرف مقابل رمى كن نه از طرف بالا». تعبير به «وجه» نشان می دهد كه در آنجا ستونى وجود داشته است. در پاسخ می توان گفت که جمره عقبه در يك سراشيبى تند قرار داشته، به طورى كه در بعضى از روايات از آن به «درّه» تعبير شده است.  لذا در روايات آمده است كه پيامبر(ص) در طرف پايين درّه ايستاده و جمره را رمى كرد و از رفتن به طرف بالاى جمره نهى می کردند و براى اين كه مردم به طرف بالا نروند در آنجا ديوارى ساخته شد و بعداً نيز مسجدى ساختند تا راه را بر كسانى كه مى خواهند به طرف بالا بروند، ببندند.

وسعت مفهوم «انفاق» در اسلام

از نظر اسلام چه چيزهايی را می توان «انفاق» نمود؟

براى دانستن گستردگی مفهوم «انفاق» در اسلام به سراغ حديثي از پيامبر(ص) می رويم كه فرمودند: «هر كار نيكى به هر صورت باشد صدقه و انفاق در راه خداست [و منحصر به انفاق هاى مالى نيست] و هر چه انسان براى حوائج زندگی و خانواده اش صرف كند صدقه نوشته می ‏شود و آنچه را كه انسان با آن آبروى خود را حفظ ‏كند صدقه می باشد و آنچه را انسان در راه خدا انفاق ‏كند عوض آن به او داده خواهد شد؛ مگر چيزى كه صَرف بَنا شود [همچون بناى خانه] يا در راه معصيت صرف گردد».

موانع قبولی «انفاق»

قرآن کریم چه چيزهايی را مانع قبولی «انفاق» می داند؟

خداوند در تبیین شروط قبولی انفاق می فرماید: «بخشش ‌هاى خود را با منّت و آزار باطل نسازيد، همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم و رياكارى انفاق مى‌ كند و، ...». بر اساس این آیه افراد با ايمان نبايد انفاق هاى خود را بر اثر منّت گذاردن و آزار رسانيدن، باطل سازند. در واقع این آیه انگيزه هاى انفاق صحيح را بيان مى‌ كند و آن دو چيز است: «طلب خشنودى خدا» و «تقويت روح ايمان و ايجاد آرامش در دل و جان». در پایان آیه هشدار می دهد كه كوچك ترين آلودگى در نيّت يا نحوه رفتار، نتايج اعمال آنها را بر باد می دهد؛ زيرا خداوند مراقب اعمال آنهاست!

«صدقه» عامل دوری از مرگ ناگهانی

چگونه «صدقه» عامل دوری مرگ ناگهانی از مرد يهودی گردید؟

امام صادق(ع) فرمودند: مردی يهودی در حضور اصحاب به پیامبر(ص) عرض کرد: «السام عليك»، و حضرت فرمودند: «علیک». اصحاب اعتراض کردند که این مرد گفت مرگ بر شما باد. حضرت(ص) فرمودند: بزودی مار سياهی او را خواهد گزيد و می میرد. يهودى به راه خود رفت و پس از مدتی بازگشت. حضرت به او فرمودند: پشته هیزم را زمین بگذار! همه ديدند مار سياهى، چوبى را به دندان گرفته و مى گزد! از وی پرسيدند: امروز چه كردى؟ گفت: دو گرده نان داشتم يكى را خوردم و ديگرى را به مستمندى صدقه دادم. فرمود: با همان صدقه، از مرگ خود جلوگيرى كردى!

داستان گردنبند بابركت حضرت زهرا(س)

چگونه گردنبند حضرت زهرا(سلام الله عليها) موجب بركات فراوان شد؟

مردى گرسنه و برهنه از پيامبر(ص) تقاضاي كمك كرد. پيامبر(ص) او را به خانه دخترش زهرا(س) فرستاد. حضرت فاطمه(س) گردنبندش را به او داد و آن مرد آن را به مسجد آورد. عمار ياسر با اجازه پيامبر(ص) آن را به دويست درهم خريد و مرد را سير كرد و پوشاند و مركبی هم به او داد و گردنبند را به وسیله غلامش نزد فاطمه(س) فرستاد. فاطمه(س) غلام را آزاد كرد و آن غلام خنديد. حضرت زهرا(س) پرسيد چرا مي خندی؟ غلام گفت: گردنبندی بابركت تر از اين نديدم. گرسنه‌ ای را سير، برهنه ای را پوشاند، غلامي را آزاد و در آخر به دست صاحبش رسيد.

ارتباط سن و سال با فضیلت و بزرگی

آيا بزرگي و فضيلت انسان به سن و سال او وابسته است؟

جواب این سوال واضح است و از سیره بزرگان ما هم کاملا مشهود و عیان است که بزرگی و فضیلت به سن و سال نیست. پيامبر(ص) يكی از اصحاب جوان خود را به نام «عتاب بن اسيد» به فرمانداری مكه انتخاب نمودند و هدف شان از اين كار اين بود كه به همگان بفهمانند كه هميشه بزرگي به سن و سال نيست؛ بلكه كسي كه افضل است بزرگتر محسوب می شود. هرچند افراد مسن هم بخاطر احتمال عبادت بیشتر باید مورد احترام قرار گیرند.

حد «مرتد» در قرآن کریم

بر اساس آیات قرآن کریم حد «مرتد» چيست؟

درباره حد «مرتد» مشهور بين فقها اين است كه اگر «مرتد فطرى» است؛ يعنى نطفه او در حال مسلمان بودن والدين يا لااقل يكى از آن دو منعقد شده باشد حدّ او قتل است و توبه ندارد و اگر «مرتد ملّى» باشد يعنى از پدر و مادر غير مسلمان متولّد شده است؛ اول به او پيشنهاد توبه مى شود اگر پذيرفت چيزى بر او نيست و اگر توبه نكرد حدّ او قتل است.

تفاوت واژه «كتاب» و «حكمت» در قرآن

واژه «كتاب» و «حكمت» در قرآن چه تفاوتی دارند؟

در اين كه «كتاب» و «حكمت» با هم چه تفاوتى دارند، بعضى معتقدند كه «كتاب» اشاره به قرآن، و «حكمت» اشاره به احاديث و سنّت پيغمبر اكرم(ص) مى كند؛ يا اين كه «كتاب» اشاره به مجموعه احكام و دستورات الهى دارد و «حكمت» اشاره به اسرار و فلسفه هاى آنها است؛ اين احتمال نيز وجود دارد كه ذكر اين دو با هم اشاره به دو سرچشمه معرفت و شناخت يعنى وحى و عقل باشد.

«انفاق»، تجارتی پُر سود

قرآن چگونه «انفاق» را تجارت پر سودی می داند كه هيچ نقصان و ضرری در آن نيست؟

خداوند در قرآن «انفاق» را تجارتی پر سود دانسته و می فرماید: «بگو: پروردگارم روزى را براى هر كس بخواهد توسعه مى‌ دهد و براى هر كس بخواهد تنگ [و محدود] مى‌ سازد و هر چيزى را انفاق كنيد جاى آن را پر می ‏كند». در واقع عبارت «فهو يُخْلِفُهُ»؛ (او جايش را پر مى كند) وعده ای الهی است که آنچه در راه خدا انفاق گردد در حقيقت يك تجارت پر سود است؛ چرا كه خداوند عوض آن را بر عهده گرفته و هنگامى كه شخصِ كريمى عوض چيزى را بر عهده می ‏گيرد رعايت برابرى و مساوات نمى‌‌‌‌‌ كند؛ بلكه چند برابر و گاه صد چندان مى‌ كند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

بَکى عَلىُّ بْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّ بَکى .

امام زين العابدين عليه السّلام بيست ساله (به ياد عاشورا) گريست و هرگز طعامى پيش روى او نمى گذاشتند مگر اينکه گريه مى کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 108