علت تأخیر شیعیان در افطار؟

قرآن می فرماید: «أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ»؛ روزه خود را به هنگام غروب خورشید (اول شب) تمام کنید؛ چرا اکثر شیعیان با تاخیر افطار می کنند؟!

اولا: این تاخیر اختصاص به شیعه ندارد و اهل سنّت نیز - گرچه با غروب آفتاب افطار را جایز می دانند - احتیاط چند دقیقه را بیان کرده و حتی تأخیر در افطار و افطار بعد از نماز مغرب را درباره ابوبکر، عمر بن خطاب، و عثمان بن عفان نقل کرده اند.
ثانیا: شیعه نیز تأخیر در افطار را احتیاطا و بر اساس ادلّه کاملا منطقی قائل شده است و تأخیر بیش از حد افطار تا زمانی که ستاره ها نمایان شوند را، آنطور که گاهی آن را به شیعه نسبت می دهند، قبول ندارد.
ثالثا: حکمت مقداری تأخیر در افطار این است که آیه «أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ» وقت افطار را شروع شب می داند. پس تا مطمئن به حلول شب نشده ایم نمی توانیم افطار کنیم؛ زیرا در مناطق کوهستانی یا جایی که زمین پستی و بلندی دارد چه بسا خورشید از چشم پنهان شده باشد اما هنوز واقعا غروب نکرده باشد. ضمن اینکه نه تنها شیعه، بلکه حتی برخی از اهل سنت نیز معتقدند: «غايت داخل در مغيا نيست»؛ یعنی در آیه «أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَی اللَّیْلِ»، آخر روز داخل در مغیا که شب است نیست. از جهت علمی نیز دانشمندان بیان کرده اند که پس از آنکه خورشید غروب می کند، تا مدتی آسمان همچنان روشن است و در واقع برای ناظری که روی زمین قرار گرفته، خورشید غروب کرده است؛ اما اگر در همان لحظه در ارتفاع قابل توجهی قرار بگیریم مشاهده می شود که هنوز خورشید بالای افق است.

شهادت سوم در اذان و اختلاف نظر علمای شیعه درباره آن؟!

آیا درست است که بعضی از علمای شیعه معتقد هستند شهادت به ولایت علی بن ابی طالب جزئی از اذان نیست؟ با این وجود می گویند: می توان آن را در ضمن اذان گفت، البته با صدایی آرامتر یا به نحوی که جدا بودن آن از اذان مشخص باشد؛ اگر برای این شهادت حجت شرعی وجود ندارد چه اصراری برای گفتن آن در اذان دارید؟!

فقهای شیعه این شهادت را «جزئی» از اذان نمی دانند؛ اما ذکر آن را در اذان «مستحبّ» می دانند. زیرا روایاتی وجود دارد که می گوید، هر گاه شهادت به توحید و رسالت دادید، شهادت به ولایت علی بن ابیطالب(ع) نیز بدهید. اطلاق این روایات شامل اذان نیز می شود. شهادت ثالثه به هیچ وجه بدعت نیست؛ چون فقهای شیعه آن را بخشی از اذان نمی دانند تا ادای آن، وارد کردن چیزی در دین به حساب آید. اگر بخواهیم شهادت ثالثه را بدعت بدانیم، خلیفه دوم به خاطر ایجاد تغییراتی در اذان، سزاوارتر است که به بدعت گذاری متهم شود.

حذف «حّى على خیر العمل» از اذان!

با توجّه به اینکه «حّى على خیر العمل» جزء اذان است، چرا اهل سنّت آنرا حذف کرده اند؟

شیعه به پیروى از روایات ائمه(ع)، «حَىَّ عَلى خَیْرِالْعَمَلِ»  را جزء اذان دانسته و بلال هم در اذان صبح آن را مى گفت، گروه زیادى از صحابه هم در اذان آن را مى گفتند. اما عمر در زمان خلافتش دستور داد این جمله را از اذان حذف کنند، محققان اهل سنت هم این را قبول دارند، سعد تفتازانى در حاشیه بر شرح عضدى گفته: عمر بن خطاب خطبه خواند و گفت: اى مردم! سه چیز در روزگار پیامبر خدا(ص) بود که من از آنها نهى مى کنم و بر آنها کیفر مى دهم: یکى متعه زنان، دیگرى متعه حج و سومى «حَىَّ عَلى خَیْرِالْعَمَلِ».

منظور از «تثویب» در «الصلاة خیر من النوم»

تثویب به چه معنا است و آیا امر مشروعى است یا بدعت است؟

تثویب (از ریشه ثاب یثوب) به معناى رجوع به امر براى شتاب به نماز است. مؤذن وقتى مى گوید: «الصّلاة خیرٌ من النوم»؛ دوباره سخنى گفته که معنایش شتاب به سوى نماز است. سندى در حاشیه بر سنن نسائى گفته: تثویب یعنى اعلام پس از اعلام. امام گفتن «الصلاه خیر من النوم» در اثناى اذانصبح، مشروع است و یا بدعتى است که پس از پیامبر(ص) به وجود آمده است. آنچه دلالت مى کند بلال آن را افزوده و پیامبر(ص) هم آن را  پذیرفته است. هم چنین گفته می شودعمر بن خطاب به موذن دستور داد آن را در نداى صبح قرار دهد.

«الصلاة خیر من النوم » در بیان صحابه

آیا در کلام صحابه و تابعین اشاره اى به جواز یا بدعت «الصلاة خیر من النوم» شده است؟

بعضى از صحابه و تابعین «الصلاة خیر من النوم » را بدعت مى دانند و معتقدند پیامبر(ص) به آن دستور نداده بلکه پس از آن حضرت پدید آمده است.ابن جریح نقل می کند: «سعدِ مؤذن اولین کسى بود که در زمان عمر گفت: «الصلاة خیرٌ من النوم». عمر گفت: بدعت است، سپس آن را ترک کرد، بلال هم براى عمر اذان نگفته است». هم چنین عبدالرزاق صنعانى نقل مى کند: «با پسر عمر بودم که شنید مردى در مسجد مى گوید: «الصلاة خیر من النوم». گفت: ما را از پیش این بدعتگزار بیرون ببر».

تشریع اذان توسط خداوند، از دیدگاه شیعه

اعتقاد شیعه در مورد تشریع اذان چیست؟

شیعه طبق روایات فراوان ائمه(ع)، اتفاق دارند که اذان و اقامه از متن دین و شعائر آن است و خداى متعال توسط جبرئیل آن را بر دل پیامبر اعظم(ص) نازل فرموده است و آن حضرت نیز به بلال یاد داده است. خدایى که نماز را واجب ساخته، اذان را هم واجب کرده و هر دو از سوى یک مبدأ است و در تشریع اذان هیچ انسانى نه در بیدارى و نه در خواب مشارکت نداشته است.

اذان، از شعائر اسلامى

چرا در اسلام روى مسأله اذان تأکید زیادى شده است؟

هر ملتى در هر زمانى براى برانگیختن عواطف و احساسات افراد خود و دعوت آنها به وظائف فردى و اجتماعى، شعارى داشته و دارد. اسلام اذان را برای مومنین تعیین کرده است. چه شعارى از این رساتر که با نام خداى بزرگ آغاز مى گردد، با اعلام وحدانیت و یگانگى آفریدگار جهان و گواهى به رسالت پیامبر(ص) اوج مى گیرد و با دعوت به رستگارى، فلاح، عمل نیک، نماز و یاد خدا پایان مى گیرد. عبارات کوتاه و موزون، محتویات روشن، مضمون سازنده و آگاه کننده از ویژگی های آن است.

تشریع اذان، از طریق وحى

آیا اذان از طریق وحى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید؟

در پاره اى از روایات اهل تسنن، مطالب شگفت انگیزى در مورد تشریع اذان دیده مى شود که با منطق اسلامى سازگار ندارد. امام صادق(ع) مى فرماید: «هنگامى که جبرئیل اذان را آورد، سر پیامبر(ص) بر دامان على(ع) بود، جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر(ص) تعلیم داد، هنگامى که پیامبر(ص) سر خود را برداشت، از امام سؤال کرد: آیا صداى جبرئیل را شنیدى؟ عرض کرد: آرى.  پیامبر(ص) بار دیگر پرسید: آیا آن را به خاطر سپردى؟ عرض کرد: آرى. پیامبر(ص) فرمود: بلال را حاضر کن، و اذان و اقامه را به او تعلیم ده.

شهادت به ولایت على(ع) در اذان

چرا شیعیان در اذان بر ولایت على (علیه السَّلام) شهادت مى دهند؟

فقهاى شیعه اتفاق نظر دارند که شهادت بر ولایت على(ع) جزء اذان نیست و اگر فردى شهادت سوم را به عنوان جزئى از اذان بگوید، کار حرامى مرتکب شده است. ولی این شهادت بدون قصد جزئیت، مستحب است و این استحباب، دو مبنا دارد؛ 1- على(ع) به حکم قرآن و حدیث ولىّ خداست. از سویی امام صادق(ع) فرمود: «هرگاه به رسالت پیامبر(ص) شهادت دادید بر ولایت على (ع) نیز گواهى دهید». در واقع احدى از شیعیان آن را به عنوان جزئى از اذان نمى گوید وحتى برخى در اقامه براى اینکه از دیگر اجزا تمیز داده شود، فقط یک بار آن را مى گویند.

بخش هاى اذان و اقامه، از منظر مذاهب خمسه

اذان واقامه در نظر مذاهب پنج گانه از چه بخش هائى تشکیل شده است؟

تمام بخش هاى اذان مورد اتفاق مذهب پنج گانه است؛ غیر از«حى على خیرالعمل» که فقط شیعه می گوید. البته مذاهب در تکرار برخی از عبارات اذان با یک دیگر اختلاف دارند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله):

مَنْ حجَّ أوِ اعْتَمَرَ فَلَمْ يَرْفَثْ وَلَمْ يَفسُقْ يَرْجِع کَهَيئَةِ يَوْم وَلَدَتْهُ اُمُّهُ.

کسى که حج يا عمره انجام دهد و در آن گناه و فسقى مرتکب نگردد، برمى گردد، همانند روزى که از مادر متولد شده است.

سنن دارقطنى: 2 / 284