منظور از «هورقلیائی»

منظور از «هورقلیائی» چیست؟

درباره اينكه «هورقليايي» چيست؟ نظرات مختلفي بيان شده است؛ در پاورقى كتاب «برهان قاطع» آمده است: «هورقليا» ظاهرا از كلمه عبرى «هبل» به معناى هواى گرم، تنفس و بخار و «قرنئيم» به معناى درخشش و شعاع است و كلمه مركب به معناى تشعشع بخار است. مراد از عالم «هورقليايى» همان «عالم مثال» است و چون عالم مثال بر دو قسم است: اول و آخر، گفته اند: اين عالم داراى دو شهر است: جابلقا و جابرسا. عالم مثال، يا خيال منفصل، يا عالم برزخ بين عالم عقول و عالم ماده، چيزى است كه عارفان و فيلسوفان اشراق به آن معتقدند؛ ولى فلاسفه مشاء آن را نپذيرفته اند.

دیدگاه «شیخیّه» درباره امام زمان(عج)

فرقه «شیخیّه» درباره کیفیّت وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) چه دیدگاهی ارائه می دهند و این عقیده ایشان چه اشكالاتي دارد؟

«شیخیّه» معتقد است كه امام زمان(عج) با بدنى هورقليايى در عالم مثال در شهر جابلقا و جابرسا زندگى مى كند و هرگاه بخواهد به عالم دنیا تشريف بياورد، صورتى از صورت هاى اهل اين دنیا را مى پوشد تا كسى او را نشناسد. اين نظريه منكر وجود امام زمان(عج) در روي زمين است و با ادله عقلي ضرورت وجود امام(ع) نمي سازد و ادعايشان فاقد دليل است.

منظور از «جابُلقا» و «جابُرسا»

منظور از «جابُلقا» و «جابُرسا» چيست؟

در معنای «جابُلقا» و «جابُرسا» چند نظر بيان شده است. برخي می گویند: «جابلقا و جابرسا در سفر اول كه سفر از خلق به حق است قرار دارد. اين سفر [بلكه اين شهر] داراى محله هاى متعددى است كه محله نوزدهم آن «حظيره القدس» و محل پرندگان سبز و صور مثاليه است. جابرسا و جابلقا دو محله از اين شهر مى باشند كه هر كدام از آنها داراى هفتاد هزار درب است و در كنار هر دربى هفتاد هزار امت وجود دارد كه به هفتاد هزار زبان با يكديگر صحبت مى كنند و هر زبانى با زبان ديگر هيچ مشابهتى ندارد».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامامُ علىٌّ(عليه السلام)

بالصَّدَقِة تُفْسَحُ الآجالُ

با صدقه دادن، عمرها طولانى مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 48