پیشینه و تاریخ اجتهاد و استنباط فقهی نزد علمای شیعه

پیشینه و سیر تاریخی اجتهاد و استنباط فقهی در تاریخ شیعه چگونه بوده است؟

تاریخ اجتهاد فقهی در مذهب شیعه دوره های مختلفی را چون دیگر دانش ها پیموده است:
1. عصر رسول خدا: عصر مشترک همه مسلمانان بوده كه همگى احكام خويش را بدون واسطه از آن حضرت مى گرفتند.
2. عصر حضور امامان اهل بیت(ع): تلاش های ائمه اطهار(ع) برای تبیین احکام و حل مشکلات امت اسلامی نمودهای متفاوتی داشت که یکی از آنها پرورش فقهایی از میان اصحاب خود بوده است.
3. عصر شكل ‏بندى و تبويب فقه‏: با شروع دوران غیبت کبری فقیهان جامع الشرایط مسئولیت افتا و پاسخ‏ گویى را به عهده گرفتند. در این مرحله، کار کسانی که باید آنان را‌ محدّث‌-فقیه نامید، تنظیم نصوص در قالب عبارات فقهی بدون ذکر سند بود.
4. عصر تحوّل در عرصه فقاهت و اجتهاد: اين دوره از عصر شيخ طوسى و با نوشتن كتاب «مبسوط» آغاز شد. در این دوره مسائل جدید با استفاده از قواعدو اصول کلی و تفریع فروع نگاشته شد.
5. عصر ركود و تقليد: اين دوره از نيمه قرن پنجم آغاز و تا پايان قرن ششم ادامه مى يابد. به سبب عظمت علمى شيخ طوسى تا سالها فقيه مستقلى كه بتواند بر خلاف نظرات شيخ فتوا دهد يافت نشد.
6. عصر تجديد حيات فقه: در اواخر قرن ششم راه نقد افكار شیخ طوسی گشوده شد. پرچمدار نهضت نقد آرای شیخ طوسی، محمّد بن ادريس حلّى بود. از دیگر علمای بزرگ این دوره «محقّق حلّى» نویسنده کتاب «شرایع الإسلام» است.
7. عصر اخبارى گرى‏: در اوایل قرن یازدهم هجری قمری، حدیث گرایی با فعالیت های شخصی به نام محمد امین استرآبادی مجددا ظهور کرد. اخباری ها فقط اخبار و احادیث را در استباط احکام شرعی موجّه دانستند و اعلام کردند که «قرآن» و «اجماع» و «عقل» را به عنوان راه های استنباط احکام به رسمیت نمی شناسند.
8. عصر تجديد حيات اجتهاد: اين دوره، از اواخر قرن دوازدهم آغاز شد و اخباری گری را به طور کلی از جریان مسلط حوزه های علمیه به زیرکشید. در اواخر سلطه اخباريون علّامه وحيد بهبهانى در برابر تفكّر اخبارى گرى برخاست و مبانى اخباريون را نقد كرد و به تقويت مبانى مجتهدان اصولى پرداخت.
9. عصر نوآورى هاى فقهى‏: اين دوره، از نيمه قرن سيزدهم آغاز شد. پيشواى این نوآوری ها در فقه و اصول، شيخ مرتضى انصارى بود. آخوند خراسانی یکی از برجسته ترین شاگرادن شیخ انصاری بود که خود نيز داراى نوآورى هايى در «اصول فقه» است.

حمله اعراب به ایران، نتیجه تحریک جاه طلبانه سلمان فارسی!

آیا درست است که ورود اعراب به ایران به تحریک شخص سلمان فارسی بوده و او اعراب را نسبت به نقطه ضعفهای ایرانیان آگاه ساخت؟! آیا او آدم جاه طلبی بوده که به خاطر سهیم شدن در قدرت، اسلام آورد؟!

اولا: سلمان یک دهقان زاده جهانگرد بود؛ او در هیچ ساختار دیوانی یا نظامی طبقاتی ساسانیان حضور نداشت تا اطلاعاتی از سازمان های دیوانی و نظامی ایرانی داشته باشد. ضمن اینکه از زمانی که سلمان فارسی در پی حقیقت، از ایران خارج شده بود، تا زمانی که نبردهای مسلمانان با امپراتوری ساسانی درگرفت، چندین سال گذشته بود. طبیعی است در طی این زمان، بسیاری از اموری که ممکن است امروز اسرار جنگی و امنیتی به شمار آیند، فردا روز چیزی جز یک مشت اطلاعات سوخته و بی مصرف نباشند.
ثانیا: منابع تاریخی شهادت می دهند که حضور سلمان فارسی نه تنها به گسترش درگیری و جنایت های جنگی نیانجامید، بلکه برعکس موجب جلوگیری از خونریزی شد. او هنگامی که لشکر مسلمانان به مدائن رسید، از در صلح جویی با مردم شهر صحبت کرد و با تدبیر خیرخواهانه موجب تسلیم بدون درگیری شهر تیسفون و پیوستن چهار هزار نفر از سپاهیان ایران به لشکر اسلام شد.
ثالثا: سلمان فارسی به قدری زاهد بود که زیر سایه درختان و دیوارها می زیست و با ساختن خانه برای خودش مخالف بود، تا آنکه به اصرار یکی از دوستانش به اقامت در منزلی رضایت داد که بسیار کوچک و ساده بود. سهمی که از بیت المال می گرفت را به نیازمندان می داد و از راه سبدبافی و کارهایی از این دست، ارتزاق می کرد. چگونه می توان چنین شخصی را به قدرت طلبی و جنگ افروزی متهم کرد؟!

سید رضى

سید رضى که بود؟

ابوالحسن محمد بن ابى احمد حسین بن موسى بن محمد بن موسى بن ابراهیم المجاب بن موسى الکاظم(علیه السلام) (359 ـ 406 ق) یکى از بزرگترین علماى شیعه است که خدمات بسیارى در مسیر حفظ ارزش‌ها و میراث علمى مذهب تشیع انجام داده است. دلیل شهرت او بیشتر به خاطر تالیف کتاب گران‌ سنگ «نهج البلاغه» مى باشد که در آن خطبه‌ها، نامه ها و کلمات حکمت آمیز حضرت على (علیه السلام) را گرد آورده است. سید رضى در بغداد متولد شد و در همانجا وفات یافت.

سید مرتضى علم الهدى

سید مرتضى علم الهدى که بود؟

ابوالقاسم على بن حسین بن موسى بن محمد بن ابراهیم معروف به سید مرتضى و علم الهدى و ملقب به نقیب الطالبیین، ذو المجدین، قاضى القضاه و... . (355 ـ 436 ق) از نوادگان امام موسى کاظم و امام زین ‌العابدین (علیهما السلام) و از بزرگترین و موثرترین دانشمندان تشیع در تاریخ اسلام است. وى تقریباً در همه دانش‌های رایج زمان خود مثل فقه، اصول فقه، حدیث، تفسیر، کلام، ادبیات عرب و تاریخ اسلام تبحر و تخصص کامل داشت. علم الهدى در بغداد چشم به جهان گشود و در همان شهر که مرکز علوم اسلامى بود به رشد و تعالى رسید و در همانجا وفات کرد.

میزان اعتبار «سلیم بن قیس» و کتاب «اسرار آل محمد» در میان رجالی ها و علمای شیعه؟

آیا کتاب «اسرار آل محمد» سلیم بن قیس هلالی معتبر است و خود این شخص ثقه و مورد اطمینان است؟

علمای شیعه سه نظر درباره کتاب «اسرار آل محمد» دارند:
1. برخی علما همه مطالب آن را صحیح دانسته و کتاب را به عنوان یکی از اصول اساسی شیعه معرفی می کنند.
2. در مقابل برخی دیگر از علما اصل نوشته شدن کتابی توسط سلیم را زیر سوال می برند و تمامی مطالب کتاب منسوب به وی را جعلی می دانند.
3. گروه سومی از علما نیز اصل کتاب را به صورت کلی «مجعول» نمی دانند؛ اما معتقدند این کتاب چه در مطالب نقل شده و چه در سندش خالی از اشکال نیست و احادیث آن باید بررسی مفصلی در سند و دلالت شوند.

اتّهام «تجسیم» به هشام بن حکم!

آیا هشام بن حکم قائل به تجسیم بوده است و معتقد است که خداوند «جسم لا کالاجسام» می باشد؟!

با توجه به روایات بسیار زیاد اهل بیت(ع) که در ستایش هشام وارد شده، چنین اتهامی یا ساخته و پرداخته دشمنان و حسودان بوده است که می خواسته اند با مخدوش کردن وجهه اش، انتقام شکست هایی را که در مناظره هایشان با وی متحمل شده اند بگیرند، یا مربوط به دوره ای است که هشام هنوز شیعه و مطلع از آراء ائمه درباره این موضوع نشده بود، و یا در مقام بحث و معارضه با شخصص لجوجی به نام «علاف» صورت گرفته و بدیهی است چنین سخنی نمی تواند اعتقاد واقعی وی باشد.

نعمانی

نعمانی که بود؟

ابو عبد الله محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی کاتب، معروف به ابن أبی زینب(م 360ق) از مهم ‌ترین دانشمندان شیعه در زمینه حدیث، تفسیر، تاریخ، و کلام به شمار می رود که تلاش‌های فراوانی در حفظ میراث علمی شیعه در قرن چهارم به انجام رسانده است. او در نعمانیه (ما بین بغداد و واسط) دیده به جهان گشود و در بغداد رشد یافت و به شهرهای مختلف عراق و شام مسافرت کرد و در نهایت در شام دیده از جهان فروبست.

ابن قولویه

ابن قولویه که بود؟

ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن مسرور بن قولویه قمی (م 368ق) یکی از محدثان و بزرگان شیعه در قرن چهارم هجری می باشد. او در شهر مقدس قم در خانواده فضل و دانش دیده به جهان گشود و پس از رشد و تربیت در دامان پدر و علمای برجسته قم برای ارتقای دانش خود در زمینه حدیث و سایر علوم اسلامی به شهرهای مهم جهان اسلام مثل شهرهای منطقه عراق، شامات، و مصر سفر کرد و در کاظمین وفات یافت. او در جوار ملکوتی دو امام همام در کاظمین دفن گشته است.

شیخ طوسی

شیخ طوسی که بود؟

ابوجعفر محمد بن حسن بن علی طوسی، معروف به شیخ طوسی و ملقب به «شیخ الطائفه» (385 ـ 460 ق) یکی از ارکان مهم مذهب شیعه در زمینه های مختلف علمی مثل حدیث، تاریخ، فقه، کلام، رجال، و تفسیر به شمار می رود. او در طوس متولد شد و پس از رشد در آن دیار در سن بیست و سه سالگی (یعنی در سال 408ق) برای ارتقای دانش خود و استفاده از محضر اساتید برجسته زمان خود به بغداد سفر کرد. شیخ طوسی پس از گرفتاری‌ها و فتنه های بغداد به نجف اشرف رفت و در نجف اشرف حوزه علمیه ای تاسیس نمود که بزرگترین حوزه علمیه در میان شیعیان گردید و در جوار حرم امام الموحدین علی بن ابی طالب(ع) در گذشت.

یحیى بن بطریق

یحیى بن بطریق که بود؟

شمس الدین ابوالحسین یحیى بن حسن بن حسین بن لعى بن محمد بن بطریق اسدى حلّى (533ـ600 ق) از علماى برجسته شیعه بوده و خدمات شایان توجهى در زمینه علوم و معارف اهل بیت پیغمبر(علیهم السلام)داشت. او در حلّه متولد شد و در همان دیار رشد یافت و براى افزایش و ارتقاى دانش مذهبى خود در زمینه فقه، حدیث، تاریخ، تفسیر، و عقاید به مناطق مختلف اسلامى مثل ایران، شام، و حجاز مسافرت کرد. وى مدتى در بغداد سکونت داشت و سپس به حلّه بازگشت و در همان شهر وفات یافت.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

ما مِنْ عَيْنٍ بَکَتْ لَنا اِلاّ نُعِّمَتْ بَالنَّظَرِ اِلَى الْکَوْثَرِ وَ سُقِيَتْ مِنْهُ.

هيچ چشمى نيست که براى ما بگريد، مگر اينکه برخوردار از نعمتِ نگاه به (کوثر) مى شود و از آن سيرابش مى کنند.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 554