تبيين آیات متشابه قرآن راجع به «اراده و اختیار» انسان

آیات متشابه قرآن راجع به «اراده و اختیار» انسان چگونه قابل درک و فهم است؟

افعال اختيارى انسان؛ يكى از مسائل مورد بحث ميان «اشاعره» و «اهل عدل» است. «ابوالحسن اشعرى» مى گويد: «مقتضاى توحيد ربوبيّت آن است كه هر چه در عالَم هستى پديد آيد؛ از جمله افعال اختيارى انسان، با اراده خداوند انجام مى گيرد، و ...». لکن باید گفت: بی شك، اراده شخصى انسان در انجام افعال اختيارى وى نقش داشته و افعال انسان به خود وى منتسب می گردد و پيامدهاى آن، گردنْ گير خود اوست. و اين امر، از قضاياى وجدانى محسوب مى شود؛ يعنى روشن بودنِ آن ضرورى و بديهى است و نيازى به استدلال و اقامه برهان ندارد.

«شفاعت» و عدم تضادّ آن با اصل «توحید»

آیا «شفاعت» با اصل «توحید» در تضادّ است؟

شفاعتى كه قرآن از آن دفاع مى كند شفاعتى است كه خط اصلى آن به «اذن خدا» بر مى گردد و تا او اجازه شفاعت ندهد كسى حق شفاعت ندارد؛ اما وهابيان - كه شفاعت «قرآن» را با شفاعت هاى شيطانى اطرافيان سلاطين اشتباه كرده اند - آن را انكار كرده و با اصل توحيد در تضادّ مى دانند در حقيقت آنها به پندارهاى خود در اين مسئله ايراد كرده اند نه به مسئله شفاعت قرآنى. بنابراين شفاعت در حقيقت يك نوع سببيّت براى نجات است، چه در امور تكويني و چه در امور تشريعي.

سجده ملائکه و حضرت یعقوب(ع) بر غیر خدا!

با توجّه به اختصاص سجده برای خدا، دليل سجده کردن حضرت يعقوب(ع) و فرزندانش در مقابل یوسف(ع)، و سجده ملائکه در برابر آدم(ع) چيست؟

اولا: اينكه گمان شود «سجده» عبادتی ذاتى است و به جز «عبادت» هيچ عنوان ديگر بر آن منطبق نمی گردد، صحيح نيست؛ برای تحقّق عبادت، «قصد عبادت» نیز لازم است. اگر منظور از سجده صرف تحيّت و يا احترام باشد، بدون اينكه براى مسجود مقام ربوبيتی منظور گردد، در اينصورت نه دليل شرعى بر حرمت چنين سجده‏ اى هست، و نه دلیل عقلى.
ثانیا: سجده خانواده حضرت یعقوب(ع) به حضرت یوسف(ع)، يا براى خدا (سجده شكر) بوده که در اين صورت، در عين اينكه براى خدا بوده، تجليل و احترام براى حضرت یوسف(ع) نيز محسوب مى ‏شده است. یا اینکه، منظور از سجده مفهوم وسيع آن يعنى خضوع و تواضع است. از این دو معنا، معناى اول نزديك تر به نظر مى رسد. روایات نیز مؤید این معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُم ذَلِک عِبَادَة لِلِه».
ثالثا: سجده فرشتگان نیز یا براى خدا بود؛ ولى به خاطر آفرينش چنين موجود شگرفى به سوی آدم سجده کردند. يا اينكه سجده آنها براى آدم به معناى «خضوع» بود، نه پرستش. روایات مؤید هر دو معنا هستند؛ «كَانَ سُجُودُهُمْ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عُبُودِيَّةً وَ لِآدَمَ إِكْرَاماً».

«توحید افعالی» از زبان امام علي(ع)

امام علي(علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه درباره «توحید افعالی» چه فرموده است؟

امام علي(ع) درباره «توحید افعالی» می فرماید: «مالكِ مرگ، همان مالكِ حيات است و آفريننده، همان كسى است كه مى ميراند». بر این اساس در جهان يك مبدأ وجود دارد و آن مبدأ خير است و در خلقت خداوند شرّى وجود ندارد، برخلاف دوگانه پرستان که جهان را دارای دو مبدأ خير و شرّ و يزدان و اهريمن می دانند.

«عزت نفس» در بیان امام علي(ع)

امام علي(علیه السلام) در نهج البلاغه درباره «عزت نفس» چه فرموده است؟

ایشان می فرماید: «اگر بتوانى كه ميان خود و خداوند، صاحب نعمتى واسطه نباشد چنين كن؛ زيرا تو [به هر حال] قسمت خود را دريافت مى كنى و سهمت را مي گيري و مقدار كمى كه از سوى خداوند به تو برسد با ارزش تر است از مقدار زيادى كه از سوى مخلوقش برسد، هرچند همه نعمت ها [حتى آنچه از سوى مخلوق رسد] از ناحيه خداست، هنگام مواجهه با سختى هاى زمان و كمبودهاى دوران، از كسانى كمك بخواه كه داراى ريشه هاى ثابت خانوادگى و شاخه هاى پربارند و اهل رحمت و ايثار و شفقت هستند؛ چرا كه آنها در قضاء حوائج سريع تر و در دفع مشكلات مؤثرترند».

منافات آیه «ادْعُوني‏ أَسْتَجِبْ لَكُمْ‏»، با گفتن «يا رسول الله، یا محمد، يا علی، یا حسین و ...»!

با توجه به اين كه خداوند فرموده «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»؛ (مرا بخوانيد تا ـ دعای ـ شما را اجابت کنم!)، آیا گفتن «يا رسول الله، يا علي، يا حسين و...» سبب شرك نمي شود؟!

اولا: نمى توان گفت هر ندا و درخواستى عبادت و پرستش است؛ چرا که در قرآن مجيد لفظ «دعوت» در مواردى به كار رفته است كه هرگز نمى توان گفت مقصود از آن عبادت است. نیز دعا در مجموع آيات مورد استناد وهابی ها علیه شیعه، انصراف به «عمل بت پرستان» دارد و ارتباطی با «توسّل» شیعیان ندارد و خود آيات ياد شده گواه روشن هستند كه مقصود از «دعوت» در آنها، مطلق درخواست و طلب حاجت نيست، بلكه «دعوت عبادت و پرستش» است.
ثانیا: زمزمه کردن عباراتی چون «یا رسول الله» و «یا علی» و «یا حسین» و طلب یاری از وجود مقدس ایشان اصطلاحا «توسل» نامیده می شود و توسل امری مشروع است. شخص متوسّل در واقع خواسته خود را از خدای متعال طلب می کند و فقط احترام و جایگاه انبیاء و اولیاء را نزد خدای متعال، واسطه ای برای جریان یافتن کرامات و فیض های الهی قرار می دهد.
ثالثا: مستقلّ در تأثير، تنها ذات پاك خداست و در توسل نیز چیزی جای خدا را نمی گیرد. انسان استغاثه کننده، تنها زمانی عملی مشرکانه و کفر آمیز مرتکب شده است که ایجاد امور را به دست عاملی مستقل از خداوند بداند. اگر کسی بر این باور باشد مشرک یا کافر شده است؛ امّا اگر به تبعی و اکتسابی بودن عمل ولیّ یا پیامبر خدا باور داشته باشد، ایرادی نخواهد داشت.
رابعا: ندا و تخاطب با اولیا و انبیا هیچ اشکالی ندارد؛ زیرا: گاهی از آنها می خواهیم برای ما استغفار کنند، که می توان نمونه هایی را از قرآن مجید در مشروعیت آن یافت. گاهی این ندا و تخاطب در واقع التماس مستقیم از خداوند به احترام این نام هاست. گاهی نیز ما از آنها می خواهیم که حاجت های ما را از خداوند طلب کنند، چون آنها خود اسباب و محل فیض الهی هستند. هیچ کدام از این حالات شائبه شرک ندارند.

مفهوم توحید ذاتی و صفاتی؟

توحید ذاتی و صفاتی یعنی چه؟

توحید ذاتى یعنى یکتایى ذات پاک خداوند به عنوان خالق تمام جهان هستى که مبدأ تمام امور است. مراد از توحید صفاتى این است که هر یک از صفات خداوند عین دیگرى است؛ بر خلاف صفات انسان که هر یک از صفات او غیر از دیگرى است. تفسیر دیگرى نیز براى توحید صفاتى و جود دارد و آن این که صفات خداوند را هیچ موجود دیگرى ندارد و او در صفاتش یکتاست. امام علی(ع) می فرماید: «هر کس خدا را [با صفاتى همچون صفات مخلوقات] توصیف کند، او را با امور دیگرى قرین دانسته و دوگانگى در ذات او قائل شده و به راستى او را نشناخته است».

دلیل «احسن الخالقین» خواندن خداوند؟!

چرا در قرآن کریم، خداوند با عبارت «احسن الخالقین» توصیف شده است؟ مگر خدایان خالق دیگری هم وجود دارد؟

تعبیر «بهترين خالق‌ها» با اينكه خالقى غير از خدا وجود ندارد، از اين نظر است كه واژه «خلق» تنها به معنى ايجاد بعد از عدم نيست؛ بلكه در معانى ديگرى مانند: اندازه‌ گيرى، ساخت و دادن اشكال جديد به اشياء موجود جهان نيز اطلاق مى‌ شود؛ و مسلم است كه انسان مى‌ تواند با نيروى خدادادی تغييراتى در مواد ايجاد كند، مانند مونتاژ کردن؛ لذا از حضرت مسیح(ع) نقل شده: «من از گِل، چيزى به شكل پرنده مى سازم؛ سپس در آن مى دمم و به اذن خدا، پرنده اى مى گردد». البته خالق حقيقى، كه مادّه و صورت را آفریده، فقط خدا است؛ و كار خالق ‌هاى ديگر مجازى است.

معمّاى «حيات»؟!

آیا پیشرفت علم و دانش بشری توانسته معمّاى «حيات» را کشف نماید؟

معمّاى «حيات» با وجود پیشرفت های علمی بشر همچنان بی پاسخ مانده است؛ اما قرآن خطاب به مشركان می فرماید: «كسانى را كه غير از خدا مى‌ خوانيد هرگز نمى توانند مگسى بيافرينند، هر چند براى اين كار دست به دست هم دهند، و هرگاه مگس چيزى از آنها بربايد نمى‌ توانند آن را باز پس گيرند». در واقع ساختمان اسرار آمیز يك موجود زنده حتى يك سلّول، نشانه علم و قدرت نامحدود سازنده آن است؛ لذا حيات و زندگى اگر چه از ظاهرترين پديده ها است، ولى حقيقت آن هنوز براى هيچ كس روشن نيست و آنچه می بینیم آثار حیات است.

ناسازگاری عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان»!

آیا عقیده به «توحید افعالی» با «اختیار انسان» منافات ندارد؟!

توحید افعالی یعنى هر وجودى، هر حرکتى و هر فعلى در عالم است به ذات پاک خدا برمى گردد. این عقیده با عقیده به اختیار انسان منافاتی ندارد؛ زیرا اگر افعال انسان را به خدا نسبت می دهیم به خاطر آن است که همه مقدّمات و اسباب آن را او در اختیار ما گذاشته است. ولى از این نظر که تصمیم نهایى با ما است، ماییم که از قدرت و اختیار خداداد استفاده کرده و یکى از دو طرف فعل یا ترک را انتخاب مى کنیم، از این جهت افعال به ما نسبت داده مى شود و ما در مقابل آنها مسئول هستیم.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

قال الصادق عليه السلام :

«اني ما شربت ماء باردا الا و ذکرت الحسين‏»

من هرگز آب سرد ننوشيدم مگر اين‏که به ياد حسين عليه السلام افتادم.

امالى صدوق، ص 122