رشید رضا 3 مطلب

اشتباه قرآن درباره «عقايد يهود در صدر اسلام»!

آيا يهود در صدر اسلام عقيده به «دست بسته بودن خداوند» نداشتند و قرآن در اين خصوص اشتباه كرده است؟!

نظر اهل بيت(عليهم السلام) در تفسير اين آيه چنين است: اين سخن يهوديان به معناى عقيده ديگر آنان است كه مى‌گويند خداوند پس از خلقت به دليل آنكه در ازل همه چيز را مقدّر كرده است، ديگر چيز جديدى خلق نمى‌كند: «جفّ القلم بما هو كائن إلى يوم القيامة» و پس از آن تقدير، ديگر تغييرى در كار نيست.  اين عقيده رايج يهوديان بود كه از طريق اسرائيليات به احاديث اهل سنت نفوذ كرد. خداوند نيز سخنان آنان را رد كرد و فرمود: دستانش باز است و هرگاه اراده كند، هر چه بخواهد، انجام مى‌دهد.

عدم تعارض ميان احادیث «مهدویّت»

آیا احادیث «مهدویّت» با همدیگر متعارض هستند؟

اشكال رشید رضا مبني بر وجود تعارض و اختلاف ميان احادیث مهدوی وارد نيست؛‌ چراكه اولاً: اختلاف، مقتضاى طبيعت تفصيل ميان قضاياى ثابت است. ثانياً؛ در هر مسئله مورد اختلاف، قول حق ثابت شده و لذا در هيچ مسئله اى ترديد وجود ندارد.

جواز متعه دورى نزد شیعه

آیا ادعاى سید محمد رشید رضا مبنى براینکه شیعه متعه دورى را جایز مى داند صحیح است؟!

 سید محمد رشید رضا مى گوید: سخنان سیّد محسن امین عاملى پیرامون متعه، براى اثبات گمراهى شیعیان کافى است. زیرا آنان متعه دیگرى به نام «متعه دورى» دارند؛ به این معنی که چند مرد با یک زن ازدواج مى کنند و روایاتى درباره فضیلت آن نقل مى کنند. در جواب مى گوییم: نسبت ازدواج دورى به شیعه، بهتان بزرگى است که که تن ها از آن به لرزه در آمده، چهره ها سیاه و دلها پر از نفرت مى شود و نویسنده هیچ مدرکی بر آن اقامه نکرده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ کِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ

نَفَس کسى که بخاطر مظلوميّت ما اندوهگين شود، تسبيح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست .

امالى شيخ مفيد، ص 338