اخلاص 76 مطلب

غفلت حضرت یوسف(ع) از یاد خدا!

آیا غفلت حضرت یوسف(ع) از یاد خدا و درخواست ایشان از یک زندانی برای یاد کردن او نزد فرعون مصر، با عصمت او منافات ندارد؟! «وَقَالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْكُرْنِی عِندَ رَبِّكَ فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ»!

عبارت «فَأَنسَاهُ الشَّيْطَانُ ذِكْرَ رَبِّهِ» به معنی فراموشی آن زندانی از ذکر بی گناهی یوسف نزد اربابش می باشد، نه غفلت یوسف از یاد خدا. با فرض غفلت یوسف از یاد خدا بخاطر این تقاضا نیز عصمت ایشان زیر سؤال نمی رود؛ زیرا متوسل شدن به اسباب در زندگی امری فطری است و منافاتى با اخلاص ندارد و در جمله «اذْكُرْنِي عِندَ رَبِّكَ» هم قرينه اى بر دلبستگى يوسف(ع) به غير خدا وجود ندارد. تنها اشتباه یوسف بیان این درخواست در شرایطی است که خدا همیشه در کنارش بوده و در اینجا هم شایسته بود صبر کند و منتظر عنایت پروردگار باشد.

فلسفه نماز خواندن؟

نماز چه جایگاهی در بین اعمال دارد و چرا باید نماز بخوانیم؟

بهترین روش راز و نیاز با خدواند نماز می باشد. نماز ستون دین است و اسرار فراوانی برای وجوب نماز ذکر شده است. به عنوان مثال: نماز بهترین ذکر خداست و باعث آمرزش گناهان می شود و سدی در برابر گناهان آینده است. نماز غفلت زداست و کبر را از بین می برد.
نماز به سایر اعمال نیز ارزش می دهد و مقدمه تکامل معنوی و اخلاقی انسان می گردد. تقویت اخلاص آدمی در همه اعمالش نیز منوط به نماز است. همچنین شرایط صحت نماز مثل غصبی نبودن لباس و مکان و... مانع تجاوز به حقوق دیگران می شود و شرایط قبول نماز نیز انسان را از خیلی گناهان باز می دارد. نماز همچنین روح انضباط را در انسان تقویت می کند.

امتيازات خداوند براي «مخلَصین»

خداوند در قرآن چه امتيازاتي براي «مخلَصين» در نظر گرفته است؟

خداوند در قرآن براي «مخلَصين» امتيازات ويژه اي قائل شده كه براى هيچ يك از بندگانش قائل نشده است؛ روزى ويژه اى از الطاف خفيه اش به آنها اختصاص داده، آنها از جلوه هاى ذات پاك او لذّت مى برند و از باده شهودِ باطن او سرمست مى شوند. قلبشان از پيمانه شوق خدا لبريز و سر تا پايشان غرق عشق و جذبه وصال اوست. از وسوسه هاى شياطين مصونيت دارند و به مقام والاى عرفان رسيده اند، معرفتشان از همه برتر، مصونيتشان در برابر شيطان و هواى نفس از همه بيشتر و پاداششان در قيامت از همه والاتر است و ...

عدم مخالفت «حفص» با استادش «عاصم» در قرائت

آیا این سخن صحیح است که «حفص» در قرائت قرآن با استاد خود «عاصم» اختلاف نظر داشته است؟

از «ابن جزری» نقل شده که: «حفص گفته است: من در هيچ موردى با قرائت عاصم مخالفتى نداشتم، مگر در مورد كلمه ضعف كه سه بار در آيه 54 سوره «روم» تكرار شده است. «عاصم»، كلمه ضعف را به فتح ضاد و «حفص»، به ضمّ ضاد خوانده است». اما به نظر مى رسد اين نسبت كاملاً ناروا است و هرگز حفص برخلاف قرائت عاصم قرائت نكرده و چنين چيزى نگفته است؛ زیرا معتقديم كه حفص در هيچ موردى با قرائت استاد خود، عاصم اختلافى نداشته، چنان كه عاصم با سُلَمى اختلافى نداشته است؛ زيرا سُلَمى با امام علي(ع) مخالفتى نداشته است.

اتهام به شيعيان درباره داشتن مُصحف خاصّ!!

آيا اين اتهامِ ناآگاهان كه شيعيان مُصحف خاصي براي خود دارند صحّت دارد؟

برخى ناآگاهان به شيعه نسبت داده اند كه آنان مُصحفى خاص خود داشته و آن را «المُصحف الشيعي» مى نامند؛ در حالى كه شيعه خود در طول حياتِ خويش چنين موضوعى را نشنيده است. گروهى از محقّقان متأخّر در برابر اين ادعا شديدا اعتراض كرده اند، كه مهم ترين آنان «گُلدزيهر» است، وي تلاش كرده تا علاقه خاصّ شيعه را نسبت به نصّ رسمى و موجود قرآن كریم، تشريح و تأييد كند. در واقع نصّ موجود، محصول كوشش شيعیانی است كه در حفظ و ضبط قرآن تلاش كردند و در تنظيم آن به نحو احسن و شكل گذارى و زيبايى آن، از هيچ اقدامى فروگذارى نكردند.

تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «صفات جمال» و «جلال»

چگونه می توان «آیات متشابه» قرآن را در مورد «صفات جمال» و «جلال» تبيين نمود؟

متکلمان امامیه؛ خداوند را متّصف به «صفات جمال» و «جلال» می دانند، لکن «معتزله» و «اشاعره» در اتّصاف خداوند به این صفات اختلاف دارند. «معتزله» اتّصاف خداوند به هر گونه صفتی را نفى مى كنند؛ زيرا لازمه اتّصاف، اقترانِ ذات حقّ به مبدأ صفات مى باشد؛ اما «اشاعره» معتقدند ظاهر قرآن بايد رعايت شود و هيچ گونه تأويلی را نمی پذیرند؛ زیرا خداوند خود را به اين صفات متّصف کرده و با زبان قوم سخن گفته و اين وصف بايد با مفاهيمى باشد كه عرف آن را دريافت مى كنند. لکن «امامیّه»، ذات مقدسه را منشأ تمامى صفات كمال مى دانند؛ زيرا اوصاف کمالیه از ذات او نشأت گرفته و نشايد كه ذات او فاقد كمالات باشد.

اعمال سنگین وزن در میزان عدل الهی

چه اعمالی در میزان عدل الهی سنگین و مايه نجات و رو سفيدى است؟

در روايات اسلامى درباره اعمالى كه در ميزان عدل الهى در قيامت سنگين و مايه نجات و رو سفيدى است نكاتي بيان شده كه از جمله آنها مي توان به حُسن خُلق، شهادت به يگانگى خدا و نبوت پيغمبر اكرم(ص)، صلوات بر محمّد و آل محمّد(ص)، اذكارى همچون «اَلْحَمْدُ لله وَ سُبْحانَ الله وَ الله اَكْبَرُ» و همچنين «لا اِلهُ اِلَّا الله» و همچنين «ارتباط و پيوند معنوى با محمّد و آل محمّد(ص)» اشاره كرد.

موانع قبولی «انفاق»

قرآن کریم چه چيزهايی را مانع قبولی «انفاق» می داند؟

خداوند در تبیین شروط قبولی انفاق می فرماید: «بخشش ‌هاى خود را با منّت و آزار باطل نسازيد، همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم و رياكارى انفاق مى‌ كند و، ...». بر اساس این آیه افراد با ايمان نبايد انفاق هاى خود را بر اثر منّت گذاردن و آزار رسانيدن، باطل سازند. در واقع این آیه انگيزه هاى انفاق صحيح را بيان مى‌ كند و آن دو چيز است: «طلب خشنودى خدا» و «تقويت روح ايمان و ايجاد آرامش در دل و جان». در پایان آیه هشدار می دهد كه كوچك ترين آلودگى در نيّت يا نحوه رفتار، نتايج اعمال آنها را بر باد می دهد؛ زيرا خداوند مراقب اعمال آنهاست!

ده شرط قرآن برای «انفاق»؟

قرآن برای انفاق ارزشمند چه شرایطی را بیان کرده است؟

قرآن درباره انفاق در راه خدا ده شرط بيان كرده است: 1. از بهترين قسمت مال انتخاب شود، نه از اموال كم ارزش. 2. مورد نياز مردم باشد. 3. انفاق به نيازمندان واقعی با در نظر گرفتن اولويّتها. 4. پنهان باشد. 5. همراه با منّت و آزار نباشد. 6. توأم با اخلاص و پاكى نيّت باشد. 7. مال انفاق كردنی را كوچك و كم اهميت بشمارد، ولو ظاهراً بزرگ باشد. 8. از اموال مورد علاقه و دل بسته باشد. 9. خود را مالك حقيقى نداند و تنها واسطه‌ اى ميان خالق و خلق بداند. 10. انفاق از اموال حلال باشد؛ چون خدا فقط آنرا مى‌ پذيرد.

راه عبور سريع از «پل صراط»

بر اساس روایات اسلامی چگونه مردم می توانند با سرعت از پل صراط بگذرند؟

به تأكيد روايات، سرعت عبور مردم از پل صراط بستگى به ميزان ايمان و اخلاص و اعمال صالح آنها دارد. به همين خاطر است كه بعضى همچون اسب تيزرو، بعضى با دست و زانوها، بعضى همچون پيادگان و بعضى به آن آويزان مى شوند و عبور مي كنند. آری در سايه ايمان و اعمال صالح و ارتباط با پيامبر(ص) و خاندان ايشان مى تواند عبور از اين جاده مخوف را آسان نمايد؛ چراكه ولايت على(ع) و فاطمه(س) از ولايت پيغمبر(ص) جدا نيست، در واقع تا ارتباطى از نظر ايمان و اخلاق و عمل با اين پيشوايان برقرار نباشد عبور از صراط ممكن نيست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الرّضا عليه السّلام :

انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِکاً وَ کانَتِ الْکِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا کانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ کانَ ذلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکائِهِ ... .

امالى صدوق ، ص 111