عواطف 16 مطلب

علّت تفاوت تکالیف دینی برای زنان و مردان؟!

چرا احکام دینی زنان و مردان باید متفاوت باشد؟!

تفاوت های جسمی و روحی مرد و زن موجب می شود احکام آنها که از سوی خالق آنها (داناترین شخص به ویژگی ها و تفاوت آنها) تشریع شده، به منظور تناسب یافتن با ویژگی های شخصیتی آنها، مختلف و متفاوت باشند. جنس زن براى انجام وظايفى متفاوت با مرد آفريده شده و به همين دليل احساسات متفاوتى دارد. قانون آفرينش، وظيفه حساس مادرى و پرورش نسل هاى نيرومند را بر عهده او گذارده به همين دليل سهم بيشترى از عواطف و احساسات به او داده است در حالى كه طبق اين قانون وظايف خشن و سنگين تر اجتماعى بر عهده جنس مرد گذارده شده و سهم بيشترى از تفكر به او اختصاص يافته است. بنابراین تفاوت ها، تشریع احکام یکسان و اختصاص حقوق و تعریف نقش های یکسان برای دو جنسی که تفاوت های ماهوی با همدیگر دارند، نه تنها عادلانه نیست بلکه بسیار هم غیرمنطقی است.

گریه و عزاداری عامل افسردگی روانی جامعه!

آیا گریه و عزاداری باعث افسردگی روانی شهروندان یک جامعه نیست؟

عزاداری برای امام حسین(ع) نه تنها موجب هیچ نوع افسردگی نمی شود بلکه حتی برعکس، موجب رفع افسردگی می شود و این موضوع مورد تأیید پژوهش های علمی است. بررسی افراد مبتلا‌ به‌ درجاتی‌ از‌ افسردگی‌ که در این‌ مراسم‌ شرکت کرده اند نشان داد که میانگین نمره آنها پس از مراسم به حدود سلامتی رسیده و بهبود‌ پیدا‌ کرده اند‌.

راه های رسیدن به «توکل»

راه هاي رسیدن به فضیلت «توکل» چیست؟

علماى اخلاق براى رسيدن به توكل، راه‏ هايى ارائه كرده‏ اند از جمله: توجه به «توحيد افعالى» و اعتقاد به اين كه همه چيز در اين عالم مستند به ذات پاك خداست و كائنات همه از وجود «ذى جود» او مى ‏باشند. پس از تأمل در اين امور، به حالات گذشته خويش بنگرد و ببيند كه چگونه خداوند عالَم، او را به وسيله نور هستى از ظلمت نيستى خارج ساخته و لباس زيباى وجود كه ريشه همه مواهب است بر قامت او پوشانيده است. ايمان به اين واقعيت‏ ها، انسان را به حقيقت «توكّل» نزديك مى‏ سازد و او را در زمره متوكّلان حقيقى قرار مى ‏دهد.

«انسانيت» دين من است!

آیا بهتر نیست «انسانیت» را جایگزین ادیان مختلفی کنیم که با دستورات و اختلافات خود دردهای بشر را بیشتر می کنند؟!

اولا: در صورت نفی رابطه خدا و انسان نمی توان برای انسان عواطفی تصور کرد؛ زیرا انسانی که در دیدگاه ماتریالیست ها نه مخلوق خداوند، بلکه ماشینی پیچیده و صرفا مادی باشد، نمی تواند خودش به خودش این احساسات و عواطف و انگیزه های روحی را افاضه کند.

ثانیا: اگر ملاک آئین انسانیت «عقل» است، باید گفت: هر کسی ممکن است بعضی کارها را درست و بعضی دیگر را غلط بداند، غافل از اینکه شخصی دیگر در تشخیص آن ملاک های اخلاقی برعکس او عمل می کند؛ یعنی عقل ناقص انسانی خود زاینده اختلاف و تزاحم و تضاد و کشمکش است.

ثالثا: در نبود انذار و بشارت دینی-اخروی، چنین مسلکی هیچ ضمانت اجرایی ندارد. در نظام های اخلاقی سکولار گفته می شود یکی از مهم ترین این ضمانت ها فهم این موضوع است که «نفع من در نفع دیگران است». اما در شرایطی دیگر که میزان قدرت آحاد جامعه در مقایسه با یکدیگر نامتوازن باشد، این ملاک به هیچ وجه ضمانت اجرایی نخواهد داشت؛ چرا که زورمندان می توانند نفعی نامرتبط با نفع دیگران تعریف کنند.

رابعا: دینداری نه تنها با اخلاق نیک تقابل ندارد بلکه دین دار واقعی حتما دارای «اخلاق نیک» یا به تعبیری «انسانیت» است. با توجه به جایگاه والایی که در متون دینی برای «حسن خلق» بیان شده، می پرسیم که دین داری چه تقابلی با انسانیت و «زیست اخلاقی» دارد که ما فقط مجاز به انتخاب یکی شان باشیم؟!

منافات بی تابی یعقوب(ع) در فراق یوسف(ع) با صبر جمیل!

آیا توصیف قرآن از حضرت یعقوب(ع) با عبارت «صبر جمیل»، با گریه و بی تابی ایشان در فراق یوسف(ع) سازگار است؟

طبق روایات، صبر جمیل، صبرى است كه با آن شكايت به مردم و دیگران، با ابراز کلمات زننده و سخنان برآمده از جزع و ناسپاسی نباشد و سخنی كه خدا را به خشم آورد نیز بر زبان جاری نگردد، اما گریه بدون جزع و ناسپاسی اشکالی ندارد.
گریه حضرت یعقوب در فراق حضرت یوسف به معنی ناسپاسی نیست، بلکه از روی محبت بوده است؛ چراکه قلب مردان خدا كانون عواطف است.
ضمن اینکه گاهی اشک و ناله بزرگان بخاطر مظلومیت و رنج و بلایی است که بر سر ولی خدا می آید و گریه بر مظلوم می باشد، مثل گریه امام زمان(ع) بر مظلومیت امام حسین(ع)؛ چنین گریه ای نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه ثواب اجر و ثواب فراوانی نیز دارد.

نگاه تحقیرآمیز به زنان در نهج البلاغه!

در خطبه 80 نهج البلاغه زنان ناقص العقل معرفی شده اند و در نامه 31 آن از مشورت با زنان نهی شده است و در حکمت 61 نیز زنان عقرب نامیده شده اند؛ آیا این ادبیات نشان از نگاه تحقیر آمیز نهج البلاغه نسبت به زنان نیست؟!

توجه به معنای صحیح این سخنان نشان می دهد نگاه نادرستی که می کوشد بدون بررسی های علمی از بیانات حضرت علی(ع) برداشت هایی تحقیرآمیز راجع به زنان داشته باشد، تا چه اندازه دور از انصاف و امانت علمی است.
کلام امام در خطبه 80 ناظر به نقش عایشه در جنگ جمل و تفاوت های ذاتی ای است که بین زنان و مردان وجود دارد و موجب چیرگی احساسات بر عقل آنها هنگام تصمیم های مهم می شود، وگرنه به تصریح آیات قرآن و احادیث معصومین زنان و مردان در جنبه های انسانی و الهی و علمی و فرهنگی در یک مرتبه اند و تفاوت میان آنها نیست.
در نامه 31 نهج البلاغه اشاره لطیفی شده است که موضوع نکوهش مشورت کردن با زنان را تبیین می کند؛ حضرت می فرماید: «فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ، لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة». روشن است چنين موجود لطيفى نمى تواند در مسائل خاصی طرف مشورت باشد. زیرا مى دانيم كه احساس و عاطفه بر زنان غلبه دارد و همين امر در مقام مشاوره - جهت امور حساسی مثل جنگ - بر آنها اثر مى گذارد.
حکمت 61 نیز ناظر به صفتی از صفات زنان است که باید در کنار دیگر صفات آنها دیده شود؛ یعنی اگرچه برخی زنان نابرخوردار از تربیت ایمانی کافی می توانند گاهی زبان های گزنده ای داشته باشند، اما لازم است به دیگر ویژگی های مثبت آنها نیز توجه شود و با تبعیت از دیگر آموزه های اسلامی، با عفو و بخشش با آنها رفتار گردد.

فضیلت تلاوت سوره اسراء

فضیلت تلاوت سوره «اسراء» چیست؟

کسى که سوره بنى اسرائیل (اسراء) را هر شب جمعه بخواند، از دنیا نخواهد رفت تا این که قائم(عج) را درک کند و از یارانش خواهد بود؛ و نیز اجر فراوانی نقل شده برای کسى که این سوره را بخواند و به هنگامى که به توصیه هاى خداوند در ارتباط با پدر و مادر در این سوره مى رسد، عواطف او تحریک گردد و احساس محبت بیشتر نسبت به پدر و مادر کند.

قرآن و ترغیب به مهربانى با ایتام

قرآن کریم چگونه عواطف انسانها را به سوى مهربانى با یتیم جلب مى کند؟

قرآن براى برانگیختن عواطف مردم نسبت به یتیمان، با اشاره به حقیقتی می فرماید: با یتیمان مردم آن گونه رفتار کنید که دوست دارید در آینده با یتیمان شما رفتار شود. نیازهای کودک یتیم، منحصر به خوراک و پوشاک نیست، بلکه پاسخ گفتن به عواطف و احساسات قلبى او، در آینده وجودی او تأثیر فوق العاده ای دارد؛ زیرا طفل یتیم بسان دیگر انسان ها، باید از نظر عاطفى نیز تغذیه شود، و از نوازش هاى پدر و مادر بهره مند گردد.

عمومیت و گستردگی بیشتر «ربای قرضی» نسبت به «ربای معاوضه»

در بین «ربای معاوضه» و «ربای قرضی» کدام یک خطرناکتر و در بین مردم شایعتر است؟

از بین انواع ربا، «رباى قرضى» اهميّت و خطرات بيشترى دارد؛ چون در بین مردم به شدّت مورد ابتلاست و غالب آيات و روايات تحريم ربا، ناظر به این نوع از ربا است و فلسفه هاى پنجگانه تحریم ربا، همه با رباى قرضى سازگار است؛ مثلا روایات یکی از فلسفه های تحريم ربا را جلوگیری از ضعف عواطف انسانی در جامعه دانسته و متروک نشدن «قرض الحسنه» را دلیل تحریم ربا برمی شمرد و اینها همه مناسب با ربای قرضی است.

ناسازگاری روایات جواز «حیل ربا» با فلسفه حرمت ربا

فلسفه تحریم «ربا» چیست و چرا روایات جواز «حیله هاي ربا» با فلسفه حرمت آن سازگاری ندارد؟

در روايات متعدّد، علل مختلفى براى تحريم ربا ذكر شده است؛ مانند: «تعطيل شدن تجارت حلال» و «فساد اموال» و «عمل سفيهانه» و «نابودى عواطف و احساسات انسانى» و ... كه اين علّت ها بدون كم و زياد، در مواردى كه حيله اعمال مى شود وجود دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278