مختار 24 مطلب

سکوت خداوند در قبال ظالمان!

چرا خداوند در قبال ظلم ظالمان سکوت نموده است و آنها را نابود نمی کند؟!

مجازات فوری و نابود کردن ظالم با «اختیار» انسان و اتمام حجّت منافات دارد. اگر هر عمل ظالمانه ای، بلافاصله و به صورت فوری، جزا داده شود، هیچ کس جرأتی برای بروز اراده واقعی و ظهور باطنش نخواهد داشت.
فرصت دادن به ظالمان به معنی سکوت خداوند در برابر ظلم نیست؛ ممکن است برخي از ظالمان توبه كنند. گاهی خداوند طبق «سنّت استدراج» به ظالمان فرصت می دهد تا زمینه شدید تر شدن عذاب اخروی خود را فراهم کنند. همچنین طبق خاصیّت نظام هستی، نمی ‌‌توان در این دنیا تمام مجازات برخی از ظالمان را اجرا نمود.
از طرفی خداوند سرنوشت هیچ قوم و ملّتى را تغییر نمى دهد مگر آن که آنان آنچه را در وجود خودشان است تغییر دهند؛ خداوند هم ظلم کردن و هم زير بار ظلم‌ رفتن را نمي‌ پذيرد.

تأثیرپذیری شیعه در عقیده «بداء»، از مختار ثقفی و فرقه کیسانیه!

آیا عقیده «بداء» از عقاید «مختار بن ابی عبید ثقفی» و فرقه «کیسانیه» بوده است و به عقاید شیعه رسوخ کرده است؟!

اولا: مفهوم صحیح بداء در نزد شیعه با عقیده انتسابی مخالفین تفاوت دارد؛ مخالفین شیعه معنی لغوی بداء (ظهور بعد از خفا، رای تازه پیدا کردن و پشیمانی) را به شیعه نسبت می دهند در حالی که بداء در نزد شیعه به معنی «تغییر سرنوشت و مقدّرات انسان توسط ذات الهی و با دخالت اعمال صالح خود انسان» است. در این «تغییر تقدیر»، ظهور برای انسان رخ می دهد، نه برای خدا و آنچه ظاهر می شود، «تقدیر اصلی و پوشیده خدا» برای انسان است.
ثانیا: بداء به معنی حقیقی آن سابقه دیرینه و ریشه در قرآن و سنت دارد.
ثالثا: انحراف «مختار» در مسأله «بداء» نیز ثابت و قطعی نیست.
رابعا: بر فرض انحراف مختار در مساله بداء، حقانیت این عقیده مخدوش نمی شود.

آفرینش اجباری انسان، با تحمیل تکالیف در شرایط دشوار

چرا خدا اجازه نگرفت و ما را به اجبار آفرید و مشکلات دنیا و تکالیفش را برما تحمیل کرد؟

«وجود» و هستی، امری است که برتری آن بر «عدم» روشن و بدیهی است و هیچ کسی بدون دلیل، عدم و نبودن خویش را بر وجود داشتن ترجیح نمی دهد. آفرینش همه موجودات از جمله انسان خیر محض است و در عالم شرّ ذاتی وجود ندارد. اینکه در وجود آمدن خویش اختیار نداریم به این معنی نیست که وجودمان خیر نباشد؛ خدا انسان را به بهترین صورت آفرید و اجازه گرفتن برای چنین آفرینشی نه ممکن است و نه لازم. این امر ممکن نیست، چون محال است مخلوق قبل از اینکه آفریده شود موجود باشد تا اجازه بدهد! بعد از آن نیز لازم نیست، چون خلاف حکمت اولیّه آفرینش الهی است و خداوند هر چه آفریده، خصوصا انسان در کمال نیکویی و برای بهره مندی از فضل بی کران الهی است. تکالیف و سختی ها نیز در راستای کمال انسان است و در مقایسه با خیر فراوان آنها قابل توجه نیست.

گزارشات تاريخی درباره اعزام حضرت مسلم(ع) به كوفه

گزارشات تاريخی درباره اعزام حضرت مسلم(عليه السلام) به كوفه چه می‌گويد؟

اولین اقدام امام حسين(ع) در پاسخ به نامه های کوفیان، فرستادن مسلم به کوفه بود. امام او را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «اگر مشاهده کردی که مردم یکپارچه متمایل به بیعت من هستند، بسرعت خبر آن را به من برسان تا من بر حسب آن عمل کنم». مسلم که در حدود چهل سال داشته، از میان خود اهل بیت برای چنین امر مهمّی به کوفه فرستاده شد. مسلم پس از ورود به کوفه به منزل مختار رفت و شروع به گرفتن بیعت کرد. در مدّت سی و پنج روز حدود هجده هزار نفر با او بیعت کردند. جاسوسان بنی امیّه در نامه‌ای به یزید نوشتند: اگر نیاز به کوفه دارد، درباره آن هر چه زودتر تصمیم مناسبی بگیرد. مسلم مشغول جمع‌آوری نیرو و سلاح بود كه یزید، ابن زیاد را برای کوفه برگزید و او با تهدید، كوفيان را سرکوب و با گماشتن جاسوس، به محلّ اختفای مسلم دست يافت و او را دستگير و به شهادت رساند.

ورود ابن زياد به كوفه و نقش آن در تصميم گيری كوفيان درباره قيام امام حسين(ع)؟

ورود ابن زياد به كوفه چه نقشي در تصميم گيري مردم كوفه نسبت به قيام امام حسين(ع) داشت؟

کمتر مردمی را می‌توان یافت که بتوانند با وجود دیکتاتوری مسلط و جسور، دست به مخالفت زده و در برابر قدرت حاکم، اظهار سرکشی بکنند. هنگامی که نعمان بن بشیر حاکم کوفه بود، مردم با سهل‌گیری او، به راحتی اظهار تشیّع کردند و زمانی که مسلم به کوفه آمد، بشدّت از او حمایت کردند.

عوض شدن حاکم و جایگزینی ابن زیاد به جای ابن بشیر، اوضاع را به کلّی عوض کرد. خشونت ابن زیاد، بسیاری از مردم را به هراس انداخت و کسانی که زودرنج بوده و عجولانه تصمیم‌گیری می‌کردند، نه تنها از ناحیه ابن زیاد خود را در معرض تهدید دیدند، بلکه در اثر تبلیغات ابن زیاد دایر بر آمدن قریب الوقوع سپاه شام، به کلی خود را باختند. هنوز چند روزی نگذشته بود که عقب‌نشینی هواداران مسلم شدّت یافت.

اشراف شهر که اکنون اطمینان به حکومت کوفه داشته و تثبیت امویان را آشکار می‌دیدند به روشنی به حمایت از امویان پرداختند. به طور طبیعی بسیاری از مردم نیز مخالفت با رؤسای قبایل را چندان به مصلحت خود نمی‌دانستند. وقتی که مسلم به قصر ابن زیاد حمله کرد، همین اشراف با تهدید و تطمیع، یاران او را به حداقل رساندند و قدرت خود را بر مهار مردم خویش نشان دادند.

روش امام سجاد(ع) برای احياء مكتب شيعه بعد از واقعه كربلا

امام سجاد(ع) برای احياء مكتب شيعه بعد از واقعه كربلا چه روشی را برگزيدند؟

امام سجاد(ع) پس از حادثه کربلا دریافته بود که امکان احیای این جامعه مرده با در دست گرفتن رهبری سیاسی آن وجود ندارد و درگیر شدن در یک حرکت سیاسی دیگر، با وجود قدرت دیگر احزاب، به صلاح نيست. تاریخ گواه است که امام سجاد(ع) در طول سی و چهار سال فعالیت، شیعه را از یکی از سخت‌ترین دوران‌های حیات خویش عبور داد. در شرایطی که تصور نابودی اساس تشیع وجود داشت، امام سجاد(ع) می‌بایست کار را از صفر شروع کند، مردم را به سمت اهل بیت(ع) بکشاند. امام سجاد(ع) توانست شیعه را حیاتی نو بخشد و زمینه را برای فعالیت‌های آینده امام باقر(ع) و امام صادق(ع) فراهم کند. روش فقهی آن حضرت، نقل احادیث پیامبر(ص) از طریق حضرت علي(ع) بود که شیعیان تنها آن احادیث را درست تلقی می‌کردند. بدین صورت شیعه اولین قدم‌های فقهی خود را در مخالفت با انحرافات موجود برداشت؛ گرچه بخش اعظم این کار به زمانی پس از آن موکول گردید.

علت معصيت شيطان با وجود عدم عصيان ملائكه

اگر ملائکه گناه نمی کنند پس شیطان چگونه گناه کرد؟

علت اين كه شيطان گناه كرد؛ اما ملائكه گناه نمي كنند اين است كه شيطان از جن است؛ او در بين فرشتگان بود ولي فرشته نبود. شيطان، خود به خداوند گفت: مرا از آتش خلق كردي، خدا هم او را تكذيب نكرد و اصل اينكه جنّ از آتش خلق شده در قرآن مورد تأييد است. پس فرشته معصيت نمي كند ولي جن، مانند انسان مختار است، لذا گاهي اطاعت دارد و گاهي هم عصيان از او سر می زند.

کمّیّت «تعزیر» و آراء فقها درباره آن

کمّیّت و مقدار «تعزیر» چگونه مشخص می گردد و فقها در این مورد چه نظراتی ارائه داده اند؟

در مورد مقدار «تعزير» ده قول وجود دارد، كه هر كدام ويژگى خاصّى دارد. برخى فقها بين بردگان و غير آنان تفاوت قائل شده اند؛ برخى ديگر فقط از ناحيه حداكثر آن را مقيّد نموده، ولى در ناحيه قلّت قيدى به آن نزده اند؛ برخى از هيچ سو آن را مقيّد ننموده و حاكم شرع را مختار على الاطلاق دانسته اند؛ و گروهی آن را از هر دو جهت مقيّد نموده اند؛ و بالاخره عدّه اى نوع جرم را با حدود شرعى سنجيده و بر اساس آن مقدار تعزير را بيان نموده اند.

ملازمه بین عقیده به «توحید افعالی» و «جبر گرایی»!

«توحید افعالی» یعنی اینکه همه افعال، حرکات و فعّالیّت ها به خدا بر می گردد؛ آیا این تعریف از توحید افعالی مستلزم «جبر گرایی» نیست؟!

توحید افعالی یعنی اینکه اسباب، امکان، قدرت و اثر فعل از خداست؛ نه اینکه خدا به جای ما بنشیند و فعل را انجام دهد! همان خدایی که به ما «امکان و قدرت» انجام یک عمل را داده است، قدرت اراده، تشخیص و انتخاب را هم داده است؛ یعنی ما ضمن اینکه بر انجام هر نوع عملی قدرت یافته ایم، تحقق آن بواسطه نعمت «اراده» و تعیین نوع آن بواسطه نعمت «اختیار» نیز به دست خود ماست.

دلایل انصراف «مسلم ابن عقیل» از ترور ابن زیاد؟!

به چه دلیل «مسلم بن عقیل» در آخرین لحظه از ترور و قتل عبیدالله ابن زیاد اجتناب کرد؟!

بر اساس شواهد تاریخی، «مسلم بن عقیل» در لحظه آخر از «ترور» و قتل «ابن زیاد» خودداری کرد و دلیلش این بود که پیامبر(ص) از حیله و مکر نهی کرده بود و اینکه «ترور» با سیره مسلم سازگاری نداشت.
از سویی مسلم وظیفه داشت از مردم «کوفه» برای حضرت بیعت بگیرد و ...، در این حال «ترور» ابن زیاد سبب خروج مسلم از حیطه وظایفش می شد.
از سوی دیگر مسلم وظیفه اش بیداری مردم بود و این هدف با قتل و «ترور» حاصل نمی شد.
در نهایت اینکه ابن زیاد در پناه «هانی بن عروه» بود؛ و اسلام در این شرایط از «ترور» و قتل نهی می کند، گرچه شخصی فاجر و فاسق باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الحسينُ عليه السّلام :

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى .

من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 279