«آیه حفظ» سندی بر عدم تحریف قرآن کریم

چگونه می‌توان برای اثبات تحریف ناپذیری قرآن به «آیه حفظ» استناد نمود؟

خداوند متعال مى‌فرمايد: «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الْذِكْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظونَ»؛ (بى‌ترديد ما اين قرآن را به‌ تدريج نازل كرده‌ايم، و قطعآ نگهبان آن خواهيم بود). اين آيه كريمه، ماندگارى قرآن و سلامت آن‌را از مواجه شدن با هر رخدادى كه بقايش را به خطر اندازد در طول تمامى اعصار تضمين كرده است. و پيداست كه ضمانت الهى وعده‌اى است راستين كه جاى دگرگونى يا تخلف ندارد چنانكه خود فرموده است: «إِنَّ اللّهَ لا يُخْلِفُ الميعادَ».

جنبه «اعجاز» سندی بر عدم تحریف قرآن کریم

چگونه می‌توان برای اثبات تحریف ناپذیری قرآن به جنبه «اعجاز» آن استناد نمود؟

از جمله دلايلى كه با احتمال تحريف در قرآن منافات دارد و انديشوران آن‌را محكم‌ترين دليل بر نفى تحريف داشته‌اند، جنبه «اعجاز» قرآن است كه بر آن تحدى شده است. لذا احتمال فزونى در قرآن، باطل و مردودى است. زيرا لازمه آن اين است كه بشر مى‌تواند يك سوره كامل و شبيه قرآن در تمام جهات فصاحت و بلاغت آن عرضه نمايد، حال آنكه خداوند متعال مى‌فرمايد: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ يَأْتوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لايَأتونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهيرآ»، «أَمْ يَقولونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ» و ... اين گونه تحدى آشكار هرگونه ادعا در مورد زيادى در سور و آيات قرآنى را بى‌اساس مى‌سازد همچنان كه احتمال تبديل را رد مى‌كند.

«معجزه» بودن قرآن كريم از جهات مختلف

قرآن كريم از چه جهت «معجزه» پیامبر اكرم(ص) است؟

انديشمندان در مورد اعجاز قرآن بحث هاى دامنه دارى مطرح كرده اند که به برخی از آنها اشاره می شود: 1. ارباب ادب و سخن دانان عرب، اعجاز قرآن را در گرو فصاحت و بلاغت والاى آن دانسته اند. 2. اسلوب بيان و سبك و شيوه نظم قرآن، جمله بندى ها و چينش الفاظ و عبارات، در قالبى نو و اسلوبى تازه بر عرب عرضه شده، كه كاملا بى سابقه بوده و پس از آن نيز كسى مانند آن نياورده است. 3. قرآن شامل معارف عاليه و تعاليم حكيمانه اى است كه تا آن روز، در توان بشريّت نبوده كه بدان دست یابد و ... .

معنای «صَرْفه» در قرآن

«صَرْفه» در قرآن به چه معنی است و نظر علما درباره آن چیست؟

«صَرْفه»؛ یعنی خداوند خود بازدارنده كسانى است كه بخواهند با قرآن مقابله كنند. گرچه ممكن است توان مقابله را داشته باشند؛ اما در تفسیر «صَرْفه» گفته اند: 1. «صَرْفه» یعنی خداوند انگيزه كسانى كه در صدد مقابله با قرآن هستند را سلب مى كند. 2. «صَرْفه» یعنی خداوند امكانات مورد نیاز برای مقابله با قرآن را می گیرد و آن دو گونه است؛ الف) دانش آنان را در هنگام مقابله با قرآن، مى ستاند. ب) أساسا آن امكانات در اختيار بشر قرار نگرفته تا بتوانند با قرآن مقابله كنند و معنى «صَرْفه» همين است. 3. «صَرْفه» یعنی جبرا آنان را باز دارد.

دلایل قائلین به عدم «تحریف قرآن»

قائلین به عدم «تحریف قرآن» چه دلایلی را برای اثبات نظر خود می آوردند؟

علماى اسلام قائل به «عدم تحریف قرآن» بوده می گویند: 1. تاریخ گواهی می دهد که قرآن مورد عنايت همگان به ويژه مسلمانان بوده و پيامبر(ص) شخصا محافظ قرآن بود و پيوسته دستور حفظ، ثبت و ضبط آن را مى دادند. 2. شرط پذيرفتن قرآن، ضرورت تواتر آن است و همین شاهدی بر عدم تحریف آن است. 3. علماء اعجاز قرآن را بزرگترين دليل بر ردّ شبهه تحريف می دانند. 4. يكى از روشن ترين دلايل سلامت قرآن، ضمانتى است كه خداوند عهده دار شده تا قرآن را از گزند آفات مصون بدارد. 5. شيعه اماميه به پيروى از معصومین(ع) معتقدند قرآن همواره از هرگونه تحريف مصون و محفوظ بوده است.

اعجاز قرآن دلیلی بر عدم «تحریف قرآن»

آیا می توان مسئله اعجاز قرآن را دلیلی بر عدم «تحریف قرآن» دانست؟

«اعجاز قرآن»، يكى از مسائلى است كه شبهه «تحريف» را نفى مى كند. علما مسئله اعجاز را بزرگترين دليل بر ردّ شبهه تحريف دانسته اند؛ زيرا احتمال زيادت - چنانکه برخى از خوارج گفته اند سوره «يوسف» بر قرآن افزوده شده، چون يك سرگذشت عاشقانه است - و يا كاستن از قرآن - آن گونه كه «عبدالله ‌بن مسعود» گفته دو سوره «معوّذتان» جزء قرآن نيستند - همچنین احتمال تبديل كلمات قرآن، چنان كه «شيخ نوری» پنداشته؛ درباره قرآن منتفى است؛ زيرا لازمه تغییر، امكان هم آوردى با قرآن است، که در این صورت شبهه تحریف با مسئله اعجاز در تضادّ است.

تأثیر قرآن در دل مخالفان و مشرکان

آیا قرآن توانست در دل مخالفان پیامبر(صلى الله علیه وآله) تأثیر بگذارد؟

نقل شده: «ابوجهل»، «ابوسفیان» و «اخنس بن شریق» که از سران سرسخت مشرکان بودند، سه شب متوالی هر کدام به طور مخفیانه که هیچ کس متوجه نشود، و حتى این سه نفر از حال یکدیگر هم با خبر نبودند، براى شنیدن سخنان پیامبر(ص) در گوشه اى خزیده، تا صبح تلاوت آیات قرآن حضرت را مى شنیدند.

معنای «سوره» و «آیه» و کاربرد آنها در قرآن

عبارت «سوره» و «آیه» به چه معناست و چه کاربردی در قرآن دارند؟

سوره از «سور بلد»؛ (ديوار بلند و گرداگرد شهر) گرفته شده است؛ زيرا هر سوره آياتى را در بر گرفته و به آن احاطه دارد؛ مانند حصار (سور) شهر كه خانه هايى را در بر گرفته است. برخى آن را به معناى بلنداى شرف و منزلتِ رفيع گرفته اند. همچنین آيه، به معناى علامت است؛ زيرا هر آيه از قرآن نشانه اى بر درستى سخن حقّ تعالى است يا آنكه هر آيه مشتمل بر حكمى از احكام شرع يا حكمت و پندى است كه بر آنها دلالت دارد.

مسئله «اعجاز قرآن» و پیشینه این بحث

مسئله «اعجاز قرآن» به چه معناست و این بحث از چه زمانی وارد کتب مسلمانان شده است؟

اعجاز از ريشه «عجز» به معنى ناتوان ساختن مى باشد. ناتوان ساختن بر دو گونه است: يكى آن كه توانايىِ كسى قهرا از وى سلب شود و او به عجز درآيد. ديگر آن كه كارى انجام گيرد كه ديگران از انجام آن عاجز باشند، بدون آن كه درباره آنان هيچ گونه اقدام منفى به عمل آمده باشد. اعجاز قرآن از نوع دوم است؛ يعنى قرآن در بلاغت، فصاحت، و...، به اندازه ای اوج گرفته كه دور از دسترس بشريت قرار دارد. مسأله «اعجاز قرآن» از دير زمان مورد بحث بوده و رساله «بيان اعجاز القرآن» قديمى ترين اثر در اين زمينه می باشد.

اعتراف مشرکین به «اعجاز قرآن»

آیا معجزه بودن قرآن برای مشرکین عرب قابل درک و شناخت بود؟

معجزه بايد به گونه اى انجام گيرد تا كارشناسان همان دوره به خوبى تشخيص دهند كه آنچه ارائه شده ماوراى جهان طبيعت و بيرون از توان بشريّت است. از اين رو قرآن با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوی بر عربِ آن زمان عرضه شد؛ در حالى كه يگانه مهارت عربِ آن دوره در زبان و بيان آنان بود، به خوبى تشخيص دادند كه اين سخن نمى تواند ساخته بشر باشد. لذا «وليد بن مغيره» مى گويد: «آنچه فرزند ابن ابى كبشه مى سرايد، به خدا سوگند! نه شعر است و نه سِحر و نه گزاف گويى بى خردان، بى گمان گفته او سخن خداست».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556