ماهیّت وحی و تجربه دینی

منظور از تجربه دینی چیست؟ چه تفاوتی با وحی دارد؟ آیا وحی همان تجربه دینی و نبوت امری شخصی است؟

تجربه دینی یعنی انتقال حقایق در ارتباط ميان پيامبر و خدا که پيامبر آن حقايق را در قالب زبان خود درآورده؛ لذا در این چارچوب فکری، کتب آسمانی برداشت ذهنی پیامبران از دریافت وحیانی است. اما حقیقت وحی با تجربه دینی فرق دارد. وحى، «فعل الهى» است كه به انسان كامل مى رسد و خطا نمی پذیرد و القای شیطان در آن راه ندارد. اما تجربه دینی در دسترس همه و خطا پذیر است.
از آن گذشته برخی از وحی های نازل شده بر انبياء الهی شريعت آفرين می باشد يعنی دستورالعمل هايی از جانب خداوند برای زندگی فردی و اجتماعی پيروان خود می آورند؛ در حالی که در تجربه های دينی و عرفانی چنين چيزی مشاهده نمی شود.
وقتی مردانى با دعوى نبوت و با معجزات و خرق عاداتى كه نشان مى دهد آنها به عالم ماوراى طبيعت ارتباط دارند، ظاهر شده اند و كتاب‏ها و تعليماتى با خود آورده اند كه مافوق قدرت و فكر بشر است، خود نشان دهنده این است که وحی از قبیل تجربه دینی نیست و نبوت امری شخصی نمی باشد؛يك انسان درس نخوانده و در محيط فوق العاده عقب افتاده اى مانند محيط حجاز در عصر جاهليت چگونه ممكن است كتابى همچون قرآن با اين محتواى عظيم را [با تجربه دینی] بياورد؟!

تعارض عقیده امامت با خاتمیت پیامبر اسلام(ص)!

خاتمیّت پیامبر اسلام(ص) چگونه با عقیده شیعه مبنی بر امامت عدّه ای معصوم که صاحب اکثر شئون پیامبری هستند قابل جمع است؟!

دو مفهوم نبوت و امامت اگرچه در مؤلفه ها و مفاهیمی همچون علم، عصمت، حجت بودن برای پیروی، تببین و تفسیر وحی و زمام داری امور جامعه اسلامی مشترک اند، اما نبوت پیامبر خاتم(ص) واجد مؤلفه هایی است که هیچ کس جز او – حتی ائمه – نمی تواند آنها را دارا باشد؛ مؤلفه هایی چون ادعای نبوت، دریافت و ابلاغ وحی و برخورداری از معجزه.

علاوه بر آن وقتی بپذیریم که نزول «وحی تشریعی» بعداز پیامبر قطع شده، «خاتمیت» منافاتی با برخورداری ائمه از علوم غیب غیراکتسابی و الهام های الهی پیدا نمی کند. الهام های غیبی امری است که هر کسی می تواند با سلوک و طی مراتب اخلاقی از آن برخوردار گردد و به تصریح قرآن اشخاصی غیر از انبیاء الهی نیز مخاطب آن بوده اند.

توجه به این نکته نیز ضروری است که ائمه در مقام بیان احکام و تفسیر آموزه های وحیانی، مستقل نیستند و بر خوان قرآن و تعالیم نبوی که از راه های معمولی و غیبی به دست شان رسیده، نشسته اند.

گستره وحی در بیانات و اعمال پیامبر؟

آیا غیر از مطالب مکتوب در قرآن، بیانات و اعمال دیگری که از پیامبر اسلام(ص) صادر شده، وحی شمرده می شوند؟

بر اساس برخی آیات قرآن مثل «وَ ما يَنطِقُ عَنِ الهَوى‏* إِنْ هُوَ إِلا وَحْيٌ‏ يُوحى‏» و «إِن أَتبِعُ إِلا ما يُوحى‏ إلي‏» تمام گفته هاى پيامبر(ص) و حتی اعمال و رفتار ایشان از ناحيه خداست و همه آنها وحى است، منتهى قسمتى از وحى، قرآن است و قسمتى ديگر احاديث آن حضرت و اعمال و رفتار ایشان است که بر طبق وحی می باشد و حتی اوامر و نواهی آن حضرت در امور فردی و خاص نیز بر اساس حکمت و علمی است که خدا در قلب ایشان قرار داده و مصداق وحی است و رضایت الهی درباره آنها را می توان از آنها برداشت کرد. البته امروزه «وحى» معمولًا به «وحى نبوت» اطلاق مى شود، و رفتارهای مبتنی بر علم الهی و احادیث پیامبر را «الهام» مى نامند.

پیامبرانی از جنس مرد و جای خالی زنان در نبوت!

آيا در طول تاريخ زنی بوده كه به مقام نبوت رسيده باشد؟ آيا در بين 124.000 پيامبر، زنی هم وجود داشته است؟ صحیح است که در میان پیامبران بنی اسرائیل، چند پیامبر زن وجود داشته اند؟ اگر چنین نیست، چرا هیچ پیامبر زنی نداریم؟

طبق گزارش منابع اسلامی زنان در طول تاریخ نه مقام نبوت و نه مقام رسالت را نداشته اند؛ بلکه بر خلاف آن دلیل اقامه شده است.
بعضی از زنان، وحی به معنای «الهام» را دریافت می کردند، چنانکه حضرت مریم(س)، حضرت آسیه و حضرت فاطمه(س) چنین بودند؛ به چنین زنانی «مُحَدَّثَةً» می گویند.
خداوند به دليل ظرافت هاي جسمي و روحی زن، نبوت و رسالت را به دوش مردان نهاده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ کانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُ کَثُرَ بُکائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: کانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً.

من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 177