تقیه 26 مطلب

علت اختلاف نظر مراجع تقلید در فتاوا؟

علت اختلاف نظر مراجع تقلید در فتاوا چیست؟

اختلاف فتاوی فقط در محدوده اندكى از فقه و شريعت كامل اسلام است و فقهاى مذاهب اسلامى در اكثر مسائل فقهى اتّفاق نظر دارند. علاوه بر آن شريعت اسلامی يكى بيش نيست و اگر اختلافى در احكام فقهى منبعث از فتاواى فقيهان مشاهده مى ‏شود، ناشى از اختلاف برداشت آنان از منابع فقهى شريعت است. برخی از مهم ترین عوامل اختلاف زا عبارت اند از: اختلاف در پاره اى از منابع استنباط احكام‏ مانند ظواهر آيات قرآن‏ و عرف‏، دسترسى يا عدم دسترسى به برخى از احاديث‏، اختلاف در معيار وثاقت راويان‏، اختلاف در جهت صدور حديث‏ از حیث واقعى يا تقيه اى بودن حديث‏ و ثابت یا موقتى بودن حکم آن، اختلاف در نسخ حكم‏، اختلاف قرائت آيات يا نقل متون احاديث‏، اختلاف در دلالت آيات و روايات و فهم و تفسير آنها، اختلاف در ترجيح ادلّه متعارض‏، اختلاف در موارد حجيّت اصول عمليّه‏، اختلاف نظر در مورد محدوده قواعد فقهيّه‏، اختلاف در دايره حجيّت عقل‏، اختلاف در اقسام اجماع‏، تأثير شرايط اجتماعى در فتواى مجتهد، اختلاف در مصادیق و موضوعات احکام و... .

مراجعه مستقیم به قرآن و حدیث، به جای «تقلید»!

وقتی قرآن و احادیث وجود دارند، چرا مستقیما به آنها رجوع نکنیم تا مجبور به تقلید باشیم؟!

استنباط احکام از قرآن به مقدماتی مانند دانش عربی، علوم قرآن و تشخیص محکمات از متشابهات و ناسخ از منسوخ و... نیاز دارد. بدون دانستن این مقدمات، تلاش برای فهم قرآن به برداشت های ناقص و انحرافی می انجامد که در سخنان بزرگان دینی به عنوان «تفسیر به رأی» شناخته شده و بسیار نکوهش شده است.
استخراج احکام از روایات نیز به قوه تشخیص عـام و خاص، مطلق و مقید، معانی امر و نهی موجود در احادیث، ملازمات مضامین احادیث، شناخت رجال سلسله راویان حدیث، شناخت موارد تقیه از غیرتقیه، روایت‌های صحیح‌ السند از غیرصحیح السند و... وابسته است.
از آن گذشته برای پدیده های جدیدی را که پیشینه ای در روایات معصومین و احکام شرعی گذشته ندارند و به اصطلاح فقها به نام «مسائل مستحدثه» شناخته می شوند، بدون طی کردن مراحل اجتهاد مصطلح، نمی توان حکمی استنباط کرد.
داشتن چنین تخصص هایی از همه برنمی آید و بایستی عموم مردم از متخصصین پیروی کنند، در غیر این صورت جامعه به همان تشتت و اختلاف نظر عمیق و عدم انسجام علمی و فکری ای که سلفیه و وهابیت بر اثر آسان گیری در اجتهاد دچارش شده، مبتلا می گردد.

راویان شیعی با نام عمر!

در کتاب اصول کافی راویانی وجود دارند که اسم خود یا پدرانشان عمر است؛ چرا راویان و یاران امامان شیعه نام عمر را بر خود نهاده اند؟! آیا این مسأله دلالت ندارد که فرهنگ دشمنی با عمر بدعت و پدیده ای متأخر در بین شیعیان بوده است؟!

اولا: هیچ نامی مختص به هیچ شخصیت تاریخی نیست و بسیاری از صحابه و تابعین به نام خلفای سه گانه نامگذاری شده اند.
ثانیا: مخالفت اصحاب ائمه با شخصیت هایی چون «معاویه» و «یزید» امری بدیهی است؛ با این حال بعد از عاشورا شاهد نام گذاری فرزندان برخی از ایشان به این اسامی هستیم. آیا این نام گذاری ها نشانه محبّت است؟!
ثالثا: ستم هایی که بر اهل بیت(ع) روا شده جدی تر از آن است که به صرف این نام گذرای ها تحت الشعاع قرار گیرد و اختلافات اهل بیت با خلفا نه اختلافاتی قبیله اى که اختلافاتی عقیدتى و رفتارى بود.
رابعا: این نام گذاری ها انجام شده تا دستگاه ظلم بنى اميه و بنى عباس نتوانند به اين بهانه كه شیعیان با خلفاى سه‏ گانه معارض اند، عرصه را بر آنان سخت بگيرند و دست به قتل و غارت بزنند.

استثنائات حرمت «دروغ گویی»

بر اساس روایات و کلام فقها در چه مواردی توسل به دروغ جایز است؟

دروغ آثار ویران گر مادی و معنوی در زندگی انسان دارد. اما با این حال مواردی از حکم ممنوعیت آن استثـناء شده است؛ مانند دروغ گفتن برای رفع کدورت بین افراد؛ اغفال دشمن؛ هنگام تقیه و تمام موادی که جان و ناموس انسان به خطر افتاده باشد. البته انسان نباید برای كارهاى جزئى و با توسل به اين استثنائات، دستاويزى براى دروغ گفتن ایجاد نماید. در واقع تجويز دروغ، مانند حلال بودن خوردن مردار در حالت اضطرار می باشد كه باید به قدر ضرورت و تنها در مواردى كه راهى به جز آن وجود ندارد، اكتفا شود.

معنای «تقیّه» و جایگاه آن در اسلام

«تقيّه» چیست و در اسلام از چه جایگاهی برخوردار است؟

منظور از «تقيّه» پنهان نمودن اعتقادات يا اعمال دينى، به خاطر ترس از ضرر قابل توجه يا حفظ مصلحتى مهم است. قرآن مي فرمايد: «افراد با ايمان نبايد كافران را به جاى مؤمنان، دوست و سرپرست خود انتخاب كنند و هر كس چنين كند رابطه اى با خدا ندارد؛ مگر اينكه از آنها تقيّه كنيد». فلسفه «تقيه» اين است كه وقتي اظهار عقيده باطنى خطر جانى، ناموسى و مالى براى انسان دارد، بدون اینکه فایده قابل توجهی داشته باشد؛ عقل مى گويد كه نبايد نيروها را به هدر داد، بلكه بايد آنها را از طريق «تقيّه» براى مواقع حساس حفظ كرد.

تقیه انبیاء در ابلاغ پیام الهی!

آيا پيامبران الهي در دعوتشان مجاز به تقيه و توریه بوده اند؟ آیا جواز این امر، با وظیفه هدایتگری پیامبران الهی منافات ندارد؟

«تقیه خوفی» به این معنا که انبياء حقایق دین را کتمان کنند و یا اظهار کفر کنند برای پیامبران جایز نیست؛ چنانکه قرآن می فرماید: «پيامبران پيشين كسانى بودند كه تبليغ رسالتهاى الهى مى‏ كردند و از او (خدا) مى‏ ترسيدند و از هيچكس جز خدا واهمه نداشتند».
اما انواع دیگر تقیه مثل «تقیه تحبيبى» که برای جلب عقیده طرف مقابل عقیده خود را مکتوم کنند و «تقیه پوششى» که براى رسيدن به هدفی نقشه های شان را كتمان كنند، در مورد پیامبران اشکالی ندارد.
«توریه» نیز در صورتى كه موجب تزلزل اعتماد عمومى مردم نشود ایرادی ندارد؛ چنانکه حضرت ابراهیم(ع) برای شکستن بتها اظهار بيمارى کرد.

اوضاع سياسی عصر امام كاظم(ع)

اوضاع سیاسی عصر امام كاظم(ع) چگونه بود و ایشان چگونه با اين اوضاع، به هدایت و امامت شيعيان می پرداختند؟

دوران امام کاظم(ع) مصادف با استبداد و ستمگری حکّام عباسی بود كه پس از استقرار و استحكام پایه های سلطه خود، مخالفان خود را زیر شدیدترین فشارها قرار دادند. عصر امام كاظم(ع) دوران بسیار سختی برای شیعیان بود، بطوري كه حرکت ها‌ و قيام های متعددی از طرف شیعیان و علویان عليه خلفای عباسی آغاز شد كه همگي آنها سركوب شدند. همچنين دستگيري و زنداني كردن و شكنجه امام كاظم(ع) باعث شد تا ايشان و امامان ديگر همگی بر لزوم رعایت تقیه از سوي شيعيان پافشاری کنند و به اين طريق توانستند تشکّل شیعه را حفظ نمایند.

امام كاظم(ع) و هارون الرشيد

تاريخ چگونه از مواجهات امام كاظم(ع) با هارون الرشيد و دشمنی های اين خليفه عباسی با امام ياد می كند؟

هارون در ابتداي حكومت خود نسبت به امام كاظم(ع) سختگیری چنداني نشان نمی داد؛ ولی به مرور زمان، حضرت را تحت فشار قرار داد تا جائي كه امام(ع) را دو بار به زندان انداخت و در مرتبه دوم چهار سال طول كشيد. هارون از اين كه شیعیان به امامت امام كاظم(ع) اعتقاد داشتند هراس داشت و سعايت برخی از نزدیکان امام(ع) نزد او و كينه شخصی «یحیی بن خالد برمکی» نسبت به امام(ع) همه دست به دست هم دادند تا هارون دستور قتل امام كاظم(ع) را در زندان صادر كرد.

«امام جواد(ع)» در منابع تاریخی

درباره زندگی و حوادث دوران حيات امام جواد(ع)، چه گزارشاتی در منابع تاريخی نقل شده است؟

آگاهی های تاریخی درباره زندگی امام جواد(ع) به خاطر محدودیّت های سیاسی، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه و طولاني نبودن زندگي ايشان چندان گسترده نیست؛ تنها می دانیم که مأمون سیاست پدرش را در کنترل امام کاظم(ع)، درباره امام رضا(ع) و امام جواد(ع) در پیش گرفت. او با عقد «ام الفضل» برای امام، ضمن كنترل امام جواد(ع) و زير نظر گرفتن رفت و آمد شیعیان به خانه حضرت، قصد داشت خود را از اتهام قتل امام رضا(ع) برهاند اما «ام الفضل» از امام(ع) صاحب فرزند نشد و مورد كم توجهی ايشان نيز قرار گرفت، لذا ناجوانمردانه امام(ع) را مسموم کرد.

توطئه های متوکل در زمان اقامت‌ امام هادی(ع) در سامرا

در طول مدت اقامت امام هادی(ع) در سامرا ايشان چگونه با دشمنی ها و توطئه های متوكل عباسی مقابله می كردند؟

برخورد امام هادی(ع) با متوكل گاهی تقيه بود و گاهی جواب زيركانه. امام درباره سوال متوکل از «عباس بن عبدالمطّلب» فرمود: من درباره شخصی که خدا اطاعت فرزندانش را بر مردم و اطاعت او را بر فرزندانش واجب کرده، جز نیکی چه می توانم بگوید؟ درباره سوال متوكل از آيه «یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلی یَدَیْهِ» كه درباره برخی از خلفا است، فرمود: آيا خليفه نام دو مردی را كه خدا به کنایت برده می خواهد فاش كند؟ همچنین متوکل اصرار داشت تا با حضورامام در مجالس بزم، حضرت را تحقیر کرده و از دیده ها بیندازد. و... .

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

الأجلُ مَساقُ النَّفْسِ، و الهَرَبُ مِنه مُوافاتُهُ

مدّت زندگانى (اجل) ميدان راندن جان است و گريز از مرگ رسيدن بدان

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 44