احتجاج های امام علی(ع) بر خلافت بلافصل خود بعد از رسول خدا(ص)؟

آیا امیرالمؤمنین(ع) بر خلافت بلافصل خود بعد از رسول خدا(ص) احتجاج کرده است؟

حضرت علی(ع) در موارد متعددی راجع به موضوع امامت شان صراحتا بیاناتی را فرموده اند. بخشی از صریح ترین این بیانات، احتجاجات آن حضرت به آیه 55 سوره مائده است. ایشان بارها با استدلال به این آیه از شایستگی خود در امامت معنوی و زعامت سیاسی جامعه سخن گفتند؛ مواردی مانند: در گفت وگویی با خلیفه اول، در شورای شش نفره بعد از مرگ خلیفه دوم و در مجلسی که در زمان خلیفه سوم با حضور چهره های شاخص منعقد شده بود، که حتی در مورد اخیر صراحتا به واقعه غدیر نیز اشاره کرده اند.

از آن گذشته ایشان در یکی از مهم ترین خطبه های خود که به خطبه «شقشقیه» نیز شناخته می شود صریحا حقانیت خود در خلافت و غصب این حق توسط دیگران صحبت می کنند و می فرمایند که فلان شخص جامۀ خلافت را بر تن کرد در حالى که مى دانست جایگاه من در حکومت اسلامى چون محور سنگ هاى آسیاب است او مى دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جارى است و مرغان دور پرواز اندیشه ها به بلنداى ارزش من نتوانند پرواز کرد.

هشدار امام علی(ع) درباره پیامدهای انتخاب «عثمان»

امام علی(علیه السلام) چه پیامدهائی را برای انتخاب «عثمان» به عنوان خلیفه بیان می نماید؟

امام علی(ع) با هشدار نسبت به پیامدهای تصمیم شورای شش نفره می فرماید: «هيچ كس زودتر از من دعوت حق را اجابت نكرد و همانند من به صله رحم و احسان نپرداخت». امام با اشاره به فضایل خود، به شرح آينده اين انتخاب پرداخته و مى فرماید: «با چشم خود شمشيرهايى را ببينيد كه از نيام درآمده و به پيمان ها خيانت شده، بعضى از شما پيشوايان ضلالت، و بعضى پيروان اهل جهالت خواهيد بود ...».

موضع امام علی(ع) در برابر نتیجه شورای شش نفره انتخاب خلیفه سوم

موضع امام علی(علیه السلام) در برابر نتیجه شورای شش نفره انتخاب خلیفه سوم چه بود؟

علی(ع) اعتقاد داشت، عبدالرحمن خلافت را به برادر زنش عثمان سپرد، تا او هم بعد از مرگ به خودش باز گردانَد. کما اینکه عثمانْ هنگام مرگ، عهدى براى خلافت پس خود براى عبدالرحمان نوشت. امام به آنها می فرمود: «خوب مى دانید که من از دیگران به خلافت سزاوارترم. به خدا سوگند، تا آنجا تسلیم هستم که کارهاى مسلمانان به سلامت باشد و در آن ستمى نباشد، مگر بر خودم؛ و این به خاطر پاداش و فضیلت صبر و نیز بى رغبتى به زر و زیورى است که به خاطرش بر هم پیشى مى گیرید».

 احتجاج امیر المؤمنین(ع) به حدیث «علىٌّ مع الحق»

امیرالمؤمنین على(علیه السلام) در کجا به حدیث «علىٌّ مع الحق» احتجاج فرمودند؟

امام در شورای شش نفره ای که بعد از مرگ خلیفه دوم برای جانشینی خلیفه شکل گرفته بود به حدیث نبوی همراهی متقابل خود با حق احتجاج کردند و هیچ کس از آن جمع منکر حدیث نشد.

شوراى شش نفره‏

در شورای شش نفره که عمر بن خطاب برای تعیین خلیفه بعدی ایجاد کرده بود چه گذاشت؟

على(ع)، عثمان، طلحه، زبیر، سعد وقاص و عبدالرحمان بن عوف اعضای شورایی بودند که عمر انتخاب کرد.
در جلسه شوری نخست طلحه به نفع عثمان کنار رفت؛ زبیر نیز، به نفع امام(ع) و سعد وقّاص به نفع عبد الرحمان کنار کشید. بعد پسر عوف رو به على(ع) کرد و گفت: با تو بیعت مى کنم بر کتاب خدا و سنّت پیامبر(ص) و روش شیخَین. على(ع) آخرین شرط او را نپذیرفت. بعد خطاب به عثمان همان سخن را تکرار کرد. عثمان فوراً پذیرفت و عبد الرحمان با او به عنوان «امیر مؤمنان» بیعت کرد.
 

حضور امام علی(ع) در شورای شش نفره

آیا حضور امیرالمؤمنین(علیه السلام) در شورای شش نفره بیانگر قبول نظام شورایی در امامت و خلافت نیست؟

شرکت امام(ع) در این شورا نشانه تأیید آن نیست. بلکه می توانست راهی برای احقاق حق باشد و با وجود اندک احتمالی، شایسته بود که ایشان در این شورا شرکت کند. ضمنا این مشارکت برای این بود که لااقل مصالح اسلام و مسلمین در حد امکان محفوظ بماند، شکاف کمتر شود و فساد مستولى نگردد. علاوه بر این، آنچه از تاریخ بر می آید اضطرار ایشان برای شرکت در این شورا است و گفتار امام در خطبه شقشقیه نیز شاهدی بر این مدعاست.

علت حضور امام علی(ع) در شورای شش نفره

چرا حضرت علی(علیه السلام) در شورای شش نفره شرکت کرد؟

نحوه تشکیل و تعیین اعضاء شوراى شش نفره به گونه اى پیش بینی شده بود که خلافت به على(ع) نرسد، اما امام(ع) براى آن که خود را شایسته خلافت مى دانست، لازم دید در آن جلسه شرکت کند و با استدلال، حقّانیّت خویش را به اثبات رساند؛ علاوه بر آن على(ع) نمى خواست به ایجاد شکاف و مخالفت متّهم شود، و یا اینکه نگویند اگر حضرت در آن مجلس شرکت مى کرد، حقّش را به وى مى دادند.

سزاوارترین مردم برای خلافت از دیدگاه عمر در میان اعضای شورای شش نفره

از دیدگاه عمر چه کسی شایستگی خلافت را از میان اعضای شورای شش نفره داشت؟

مورخین در کتاب های خود نوشته اند: عمر به شایستگی امام علی(ع) در خلافت بر مسلمین اعتراف کرده است. کتاب استیعاب روایت کرده که عمر به ابن عباس گفت: به خدا سوگند، اگر علی بن ابیطالب حکومت مسلمانان را به عهده گیرد، آنان را به طریق روشن هدایت می کند و او سزاوارترینِ مردم به خلافت است؛ امّا قریش، او را تحمّل نمى کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عَن الرّضا عليه السّلام :

يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَ عليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.

اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما کوتاهى مکن .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567