عدلیه 5 مطلب

گزینش «عدل الهی»، به عنوان یکی از اصول اعتقادی شیعه؟!

چرا از صفات خداوند، تنها «عدل» از اصول اعتقادی شیعیان قرار گرفته است، در صورتی که در بسیاری از آیات قرآن، احادیث و ادعیه بر صفات دیگری مثل «رحمانیّت» تاکید بیشتری شده است؟!

در طول تاریخ، مساله «عدل الهی» به عنوان یکی از صفات فعل خداوند، مورد نزاع بین اشاعره و عدلیه بوده است. اشاعره با عدم اعتقاد به حسن و قبح ذاتی افعال، منشاء عادلانه بودن هر فعلی را صدور از جانب خداوند می دانند و در مقابل، عدلیه معتقدند که با توجه به حسن و قبح ذاتی افعال، فعل الهی باید منطبق با پدیده هایی باشند که حسن ذاتی دارند. این نزاع مهمِّ کلامی ـ تاریخی در کنار حوادث سیاسی اجتماعی که «عدل الهی» در آنها نقش ویژه ای داشت و نیز ارتباط و تاثیر مساله «عدل الهی» در حوزه آفرینش و قانون گذاری و در حوزه جزا و سایر مسائل دینی و علاوه بر آن بازگشت بسیاری از صفات الهی چون «حکمت»، «تدبیر» و «علم الهی» به «عدل» موجب گزینش آن به عنوان یکی از «اصول اعتقادی» گردیده است.

عدل الهی و مساله «حسن و قبح عقلی، و شرعی»

منظور از «حسن قبح عقلی» و «حسن و قبح شرعی» چیست؟ چه ارتباطی بین این دو با مساله «عدل الهی» وجود دارد؟

«حسن و قبح عقلی» به معنای اینست که عقل بطور مستقل نیکو بودن عدل و بد بودن ظلم را درک می کند. «حسن و قبح شرعی» نیز به معنای اینست که تنها راه تشخیص نیکی ها و بدی ها نقل شارع است. پیروان «حسن و قبح عقلی» معتقدند که با انکار آن، اثبات مسائلی مثل توحيد و وجود خدا و حقانیّت بعثت انبياء امکان پذیر نیست. یکی از راه های اثبات صفت «عدل» برای خدا و نفی صفت «ظلم» از او نیز، توجه به همین موضوع «حسن و قبح عقلی» است؛ بدین بیان که وقتی عقل تشخیص می دهد که کاری ظالمانه است، آن را از خداوند منتفی می داند.

عدل الهى و اصول دین

چرا از میان صفات خدا عدل را مستقلا جزء اصول دین شمرده اند؟

در میان صفات خداوند «عدل» به طور مستقل جزء اصول دین شمرده شده است؛ چرا که بسیارى از صفات دیگر به آن بازگشت مى کند، همانند حکمت، رزّاقیت، رحمانیت، و ... همگی بر آن منطبق مى گردد. حتی مسئله «معاد» نیز متّکى به عدل است و رسالت پیامبران و مسئولیّت امامان نیز با مسئله عدالت خدا ارتباط دارد. آری مهم ترین پایه جامعه انسانى را نیز عدالت اجتماعى تشکیل مى دهد. انتخاب اصل عدالت به عنوان یک اصل از اصول دین، رمزى است برای احیاى عدل در جوامع بشرى و مبارزه با هر گونه ظلم و ستم.

اعتقاد شیعه به قضا و قدر

آیا شیعه به قضا و قدر اعتقاد ندارد؟

قضا و قدر از عقاید قطعى اسلامى است که در کتاب و سنّت وارد شده است و دلایل عقلى نیز آن را تأیید مى کند و هیچ مسلمانى نمى تواند آن را انکار کند. آنچه شیعه انکار مى کند و همه گروه عدلیه با آنان در این مطلب هم صدا هستند، جبر گرایی است. به این معنا که تقدیر الهى و تحقق آن برنامه ها به حکم قطعى خدا، مانع از اختیار و آزادى انسان، در انتخاب نیک و بد نیست.

کمال دين در دوران پيامبر(ص) و ظهور شیعه بعد از ایشان!

طبق آیه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»، دين در زمان پيامبر(ص) كامل شد؛ اما مذهب شيعه بعد از وفات پيامبر پديد آمد، حال شیعیان چگونه خود را مسلمانان بر حق می دانند؟!

این ایراد بر اهل سنت وارد است، نه شیعه؛ مکتب شیعه در زمان پیامبر(ص) شکل گرفت. طبق آیه «خير البَريّة» و روایاتی که شیعه و سنی نقل کرده، اطلاق لفظ شیعه بر پیروان امام علی(ع) توسط پیامبر(ص) صورت گرفت، اما مسلمانان عصر رسول خدا هرگز «سُنّی» نامیده نمی شدند و «اهل سنّت» با تمام مکاتب کلامی و فقهی و حدیثی و طریقت های صوفیانه اش در قرنهای بعد از صدر اسلام پدید آمدند. ضمن اینکه کمال دین به خبر «ولایت علی(ع)» بود که بعد از نزول آیه اکمال دین در روز غدير فرود آمد و طبق حدیث ثقلین و آیات ابلاغ و اکمال دین و سایر آیات و روایاتی که به پیروی از اهل بیت سفارش کرده، آن اسلامی که در زمان پیامبر کامل شد اسلام به تفسیر و روایت اهل بیت و تشیع است. آن اسلامی که در زمان پیامبر کامل شده است اسلام به تفسیر و روایت امامان اهل بیت است و «تشيع» در حقیقت به معناى پيروى از پيامبر(ص) می باشد. روشن است كه تشيع به اين معنا، عين اسلام است، نه جدا از اسلام. از نظر شیعه اسلام حقیقی همان است که کتاب آن را امامان اهل بیت تفسیر می کند و سنت آن را هم آنها روایت می کند؛ چرا که اهل بیت مصداق اصلی آيه «فَسْئَلُوا أَهْلَ‏ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»؛‏ (از اهل ذكر سؤال كنيد اگر نمى‏ دانيد) می باشند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

يَا ابنَ شَبيبٍ! اِنْ کُنْتَ باکِياً لِشَئٍ فَاْبکِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ عليه السّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ کَما يُذْبَحُ الْکَبْشُ.

بحارالانوار، ج 44، ص 286