اثبات نامحدود بودنِ «قدرت» و «علم» خداوند

امام علي(ع) در خطبه 163 نهج البلاغه، نامحدود بودنِ «قدرت» و «علم» خداوند را چگونه اثبات مي كند؟

امام علي(ع) در خطبه 163 «نهج البلاغه»، درباره «قدرت» و «علم» نامحدود خداوند می فرماید: «خداوند، اشياء را از موادّى كه ازلى باشند يا ابدى نيافريد؛ بلكه آنچه را آفريد [همه بى سابقه بود و] براى هر يك حدّى قرار داد و به آنچه صورت بخشيد، تصوير زيبايى داد، هيچ چيز در برابر قدرتش ياراى مقاومت ندارد و از اطاعت كسى يا چيزى نفعى عايد او نمى شود، علم او به مردگانِ پيشين همچون علمش به زندگانِ باقى است و دانشش به آنچه در آسمان هاى بالاست همچون دانش او به آنچه در طبقات پايين زمين است، مى باشد».

عظمت قدرت و آفرینش خداوند

امام علی(ع) در خطبه 109 نهج البلاغه درباره عظمت قدرت و آفرینش خداوند چه فرموده است؟

امام علي(ع) درباره عظمت قدرت و آفرینش خداوند می فرماید: «[پروردگارا] پاك و منزّهى! چه بزرگ است مقام تو. [باز هم] منزّهى! چه بزرگ است آنچه را كه از آفريده هايت مى بينيم؛ و چه كوچك است هر بزرگى در برابر قدرت و عظمت تو؛ و چه باشكوه است آنچه را از ملكوتت مشاهده مى كنيم و چقدر ناچيز است آنچه را مى بينيم، در برابر آنچه از قلمرو حكومتت كه از ما پنهان است!».

معنای «قدرت» خداوند؟!

امام علی(علیه السلام) در خطبه 186 نهج البلاغه با چه عباراتی «قدرت» خداوند را به تصویر می کشد؟

امام علی(ع) درباره «قدرت» خداوند، می فرماید: «خداوند مخلوقات را بدون یاری کسی آفريد، زمين را آفريد و در عين حركت به او ثبات بخشيد. بدون هيچ پايه اى آن را برپا كرد و بى هيچ ستونى آن را برافراشت»؛ در واقع قدرت خداوند زمينِ با اين عظمت را در عین حرکت های متعدد، ثابت نگه داشته بى آنكه ستونى داشته باشد؛ آيا جز قدرت عظيم پروردگار مى تواند چنين برنامه اى را تنظيم كند؟

قرار دادن دنیا، در یک تخم مرغ!

آیا خداوند می تواند دنیا را با حفظ حجم آن در یک تخم مرغ جای دهد؟ اگر مى تواند، چگونه؟ و اگر نمى تواند، چرا خداوند را قادر مطلق می دانیم؟!

چنین فرضی مستلزم اینست که تخم مرغ در عین اینکه کوچک است بزرگ باشد تا دنیا را در درون خود جای دهد؛ و دنیا نیز در عین بزرگ بودن کوچک باشد تا درون تخم مرغ جای گیرد!
این مساله از آن رو که مستلزم «اجتماع نقیضین» است، امری محال بوده و اراده الهی به آن تعلّق نمی گیرد. زیرا امری است که ذاتا «ناشدنی» است.
در واقع مشكل اين امور از ذات خود آنهاست و نه از قدرت و مهارت فاعل. بنابراین این امور واقع نمی شوند چه فاعل آنها قادری مطلق باشد و چه موجودی ضعیف مثل انسان.
امیرالمومنین(ع) این سوال را در عباراتی كوتاه و پرمغز چنین پاسخ داده اند: «إنّ اللَه تَعَالَى لَا يُنسَب إلَى العَجز وَ الّذِي سَألتَنِي لَا يَكُون‏»؛ (به خداوند ناتوانی نسبت داده نمی شود، ولى آنچه سوال كردى، امر محالى است).

خداوند و خلق موجودی که از نابودیش عاجز باشد!

آیا ممکن است که خداوند بتواند چیزی خلق نماید که خودش قدرت نابودی آن را نداشته باشد؟!

هنگام بحث های علمی گاهی به مسائلی برمی خوریم که به تعبیر دانشمندان، «صورت مسأله» آنها غلط است. بی جواب ماندن این گونه سؤالات نه از جهل دانشمندان که از جواب نداشتن آن پرسش هاست. این مسأله نیز چینن است. یعنی عقلا محال و ممتنع‏ است و این امتناع نه از اين جهت كه قدرت پديدآورنده ناقص و نارساست، بلكه از این جهت که خود آن ذاتا امكان پذيرش هستى را ندارد.

اگر بگوییم «خدا جسمى را بسازد» منظورمان این است که آن جسم «مخلوق» باشد و طبعا هر مخلوقی «محدود و فناپذیر» است. اما وقتی مى گویيم «نتواند آن را از بین ببرد»، مفهومش اين است كه آن جسم «نامحدود و فناناپذیر باشد». بنابراين صورت سؤال به اين شكل در مى آيد كه آيا خداوند مى تواند جسمى را بسازد كه هم «محدود» باشد و هم در عین حال «نامحدود» باشد؟! اين همان جمع ميان دو نقيض است و اجتماع نقیضین امری محال است. همچنین هرگاه فرض كنيم كه اين موجودی که توسط خدا خلق شده، فناپذير نباشد در اين صورت بايد فرض كنيم كه او «واجب الوجود» است و نتيجه آن اين است كه يک شئ در يک آن هم «ممكن الوجود» و هم «واجب الوجود» باشد. به عبارت ديگر، از این جهت كه «مخلوق» خداوند است بايد «ممكن الوجود» باشد؛ ولى از اين جهت كه فناناپذير است ناچار بايد «واجب الوجود» باشد.

به هر حال قدرت الهی با همه اطلاقش، شامل «محال ذاتی» نمی شود؛ و البته اين به معنای محدوديت قدرت الهی نيست. زيرا خروج «محال ذاتی» از قلمرو قدرت الهی حاصل كاستی و نقصان در قدرت خداوند و فاعليت او نيست؛ بلكه نقص و اشكال در «محال ذاتی» است که قابليّت تحقق ندارد و امری ناشدنی است.

خداوند و خلق یک خدای دیگر!

خداوند که قادر مطلق است، آیا می تواند یکی همانند خودش را بیافریند؟

چيزى كه ذاتا محال يا مستلزم محال باشد مورد تعلق قدرت واقع نمى شود و فرض چنین خدای مخلوقی نیز از این قسم محالات است. زیرا این خدای دوم در عین اینکه به اعتبار مخلوق بودن باید «ممکن الوجود»، «محدود و متناهی» و «متأخر» از خدای اول باشد، اما به اعتبار اینکه خداست لازم است «واجب الوجود ، اول و نامتناهی» باشد و چنین فرضی منجر به تناقض است.
ضمن اینکه ممکن نیست که جهان چندین خدا داشته باشد و براهین مختلفی در صدد اثبات این موضوع هستند که خدای جهان یکی است و نمی تواند خدایان متعددی وجود داشته باشند؛ چون خدایی که توسط خدای اول آفریده شده از آنجا که باید مثل خدای آفریدگار اولی باشد، لازم می آید که در کنار خدای آفریدگارش خدایی کند؛ این چندگانگى بر مخلوقات و نظام حاکم بر جهان اثر مى گذارد و نتیجه آن تضارب خدایان و عدم وحدت نظام آفرینش خواهد بود و باعث نابودی نظام هستی می شود.

مخالفان عموميّت قدرت الهی

چه كساني مخالف عموميّت قدرت الهی هستند؟

بعضى از فلاسفه و متكلّمان مذاهب مختلف در عين اين كه قدرت خداوند را بدون گفتگو قبول دارند؛ در عموميّت آن ترديد كرده اند. از ميان مخالفين عموميت قدرت الهی می توان از پيروان مذهب مجوس، پيروان مكتب تفويض، جمعى از اهل سنت (پيروان نَظَّام)، جمعى از فلاسفه و كسانى كه معتقدند اگر بپذیریم قدرت خدا به همه چيز تعلّق مى گيرد در پاره اى از موارد تضادهايى به وجود مى آيد كه قادر به حلّ آن نيستيم، و ... نام برد.

قدرت مطلق خداوند و پارادوکس سنگ!

آیا خداوند می‌تواند سنگی را خلق کند که قادر به بلند کردن آن نباشد؟

اراده خداوند به امور محال که ذاتا ناشدنی هستند تعلق نمی گیرد. خلق نشدن چنین پدیده هایی نه از محدودیت قدرت خداوند که از محال بودن پدید آمدن خود آنهاست. خداوند خالق چنین سنگی و محیط و مسلط بر آن است و لازمه اینکه عاجز از حرکت دادنش باشد این است که در عین محیط بودنش، بر آن محیط بر آن نباشد و این اجتماع نقیضین است، که در فلسفه و علوم عقلی ثابت شده امری محال و ناشدنی است.

معنای صفت «غالِب» در مورد خداوند؟!

منظور از صفت «غالِب» در مورد خداوند چيست؟

واژه «غالِب» از ماده «غلبه» به معنى قهر است و دلالت بر قوّت مي كند و معنا و مفهوم اين وصف الهى این است که زمام عالَمِ اسباب در دست خدا است و آنچه مى خواهد آن مى شود و چون انسان ها به اين حقيقت توجّه ندارند غالباً در عالم اسباب گم مى شوند، از مساعد بودن آنها خوشحال و از نامساعد بودن آنها مأيوس مى گردند، در حالى كه اگر ايمان به غالبيّت و قاهريّت خدا داشته باشند هرگز غبار يأس بر روح آنها نمى نشيند.

بزرگی و عظمت خداوند از زبان امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) بزرگی و عظمت خداوند را چگونه بیان می کند؟

امام علی(ع) در ارتباط با بزرگی و عظمت خدا می فرماید: «[او بزرگ است] اما نه به اين معنا كه حد و مرز جسمش طولانى است، [او با عظمت است] اما نه به اين معنا كه ابعاد جسمانى فوق العاده بزرگ دارد؛ بلكه شأن و مقامش بزرگ و والاست و سلطه اش با عظمت!»، در واقع بزرگى و عظمت خدا جنبه جسمانى ندارد، بلكه عظمت معنوى است؛ زيرا اگر او داراى جسم بزرگى بود حتماً اجزايى و زمان و مكانى داشت، حال آنكه از همه اينها برتر و بالاتر است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

إيّاکَ أَنْ تُخْدَعَ عَن دارِ الْقَرارِ

مبادا از سراى باقى غافل مانى

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54