مدرک 3 مطلب

معنای «مُدرك» بودن خداوند؟!

«مُدرك» بودن خداوند به چه معناست؟

«راغب» در «مفردات» مى گويد: معنى ادراك رسيدن به انتهاى چيزى است؛ اما بعضى آن را به معنى مشاهده با چشم تفسير كرده اند. اما حقيقت اين است كه از نظر لغت چيزى كه دلالت كند به این كه «ادراك» به معنى خصوص «ادراك حسى» است وجود ندارد؛ بلكه مفهوم ادراك به معنى رسيدن به نهايت چيزى و احاطه و وصول به آن است، خواه از طريق حس باشد يا از طريق فهم و عقل؛ از این رو قرآن مى فرمايد: «هرگز چشم ها خدا را نمى بيند و درك نمى كند [خواه در دنيا، و خواه در آخرت، خواه نسبت به پيامبر(ص) در شب معراج و خواه نسبت به ديگران]».

منظور از «صفات جمال» و «صفات جلال» خداوند؟

منظور از «صفات جمال» و «صفات جلال» خداوند چیست؟

منظور از صفات «جمال» صفاتى است که براى خداوند ثابت است، مانند علم و قدرت و ازلیّت و ابدیّت و لذا آن را صفات «ثبوتیه» نیز مى نامند. منظور از صفات «جلال» صفاتى است که از خدا نفى مى شود، مانند جهل و عجز و جسمانیت و مانند آن،  لذا آن را صفات «سلبیه» نیز مى نامند.

دقت در شناسائى صفات خدا

چرا شناسائى صفات خدا نیازمند دقت و احتیاط است؟

نخستین شرط شناسایى صفات خداوند نفى تمام صفات مخلوقات از آن ذات مقدّس و تشبیه نکردن او به هیچ یک از موجودات عالم است. صفات خدا به دو دسته «صفات ثبوتیه» (آنچه خداوند آنها را داراست) و «صفات سلبیه» (آنچه خداوند از آنها منزّه است) تقسیم می شود. در واقع هر کمالى تصوّر شود خداوند دارد و هر نقصى تصوّر شود خداوند از آن بریست؛ پس صفات ثبوتى و سلبى خداوند نامحدود است. امّا پی بردن به حقیقت ذات خداوند به این مى ماند که بخواهیم اقیانوس بیکرانى را در ظرف کوچکى جاى دهیم.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله):

يَأتي عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَحُجُّ أغنِياءُ أمَّتي لِلنُّزهَةِ، وأوْساطُهُمْ لِلتِجارةِ، وقُرّاؤُهُمْ للريّاءِ والسُّمْعَةِ وفُقَرائُهُم لِلمسألةِ.

زمانى بر مردم خواهد آمد که: ثروتمندان امت من براى تفريح و خوشگذرانى، و قشر ميانه براى داد و ستد و قاريان براى ريا و شهرت و فقيران براى درخواست به حج مى روند.

الحجّ والعمرة في الکتابوالسنّة: 244/672