«جهل» عامل گرایش به «مذهب»!

کسانی که ادعا می کنند عامل گرایش انسانها به «مذهب» جهل است، چه دلایلی برای این سخن خود بیان می کنند؟

برخی از مادیون معتقدند علت گرایش به مذهب، محدود بودن اطّلاعات بشر در جهان طبيعت يا همان «جهل» است. هر زمان كه انسان پديده اى را ببيند، روح كنجكاو او براى يافتن علّت آن به پا مى خيزد، و اگر نتوانست علل طبيعى آن را بيابد، دست به دامن عوامل ماوراى طبيعى مي زند، و مفاهيمى از اين گونه در ذهن خود مى سازد. مهمّ ترين عيب اين فرضيّه آن است كه با اساسى ترين و قدیمی ترین دليل توحيد و خداشناسى كه «برهان نظم» است، تضادّ غيرقابل انكارى دارد؛ زيرا فلاسفه الهى از قديم ترين ايّام تا به امروز، براى اثبات مقصود خود روى نظام كائنات و جهان هستى تكيه مى كردند و وجود اين نظام را نشانه و گواه زنده وجود يك مبدأ علم و قدرت و تأثير او در ابداع و خلقت جهان مى دانستند.

«نيازهای اخلاقي و اجتماعي» علت گرايش به «مذهب»

آیا این سخن صحیحی است که «نیازهای اخلاقی و اجتماعی» عامل گرایش انسان به «مذهب» است؟

يكي از فرضيّه ها در زمينه انگيزه پيدايش «عقايد مذهبى» اين است كه بشر در زندگى فردى و اجتماعى نيازهاى «روانى»، «اخلاقى» و «اجتماعى» دارد كه بدون اعتقاد به يك مبدأ بزرگِ قادر و توانا به طور كامل برطرف نمى گردد. انسان در زندگى، دردها و آلام روحى، جسمى، فردى و اجتماعى خود را از طریق ايمان به زندگى جاودان پس از مرگ كه ميعادگاه همه انسانها است، تسكين می دهد. در جواب باید گفت: اگر چه که ما به وجود تمام اين آثار اخلاقى و اجتماعى برای مذهب اعتراف داريم ولی اشتباه بزرگ اين فرضيّه یکی دانستن «اثر» با «انگيزه» است.

قرآن و تفسیر نمونه
مفاتیح نوین
نهج البلاغه
پاسخگویی آنلاین به مسائل شرعی و اعتقادی
آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات اعتقادی
احکام شرعی و مسائل فقهی
کتابخانه مکارم الآثار
خبرگزاری رسمی دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی
مدرس، دروس خارج فقه و اصول و اخلاق و تفسیر
تصاویر
ویدئوها و محتوای بصری
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله العالی
انتشارات امام علی علیه السلام
زائرسرای امام باقر و امام صادق علیه السلام مشهد مقدس
کودک و نوجوان
آثارخانه فقاهت

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

مَن أکثَرَ مِن ذِکرِ الآخِرةِ قَلَّتْ مَعصيتُهُ

هر کس که زياد به ياد آخرت باشد، گناه و نافرمانى او کم شود!

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 56