رؤيت 10 مطلب

منظور از آیه «وُجُوهٌ یَومَئِذٍ ناضِرَةٌ اِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ»؟

اگر خداوند قابل دیده شدن نیست، پس چرا قرآن در آیه «وُجُوهٌ یَومَئِذٍ ناضِرَةٌ اِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ» می گوید چهره هایی در قیامت به سوی خداوند می نگرند؟!

آیات دیگر قرآن مشاهده حسّی خداوند را منتفی دانسته و عقل نیز می گوید که اگر چیزى با چشم دیده شود، باید محدود به مکان و جهت و ماده باشد و خدا منزّه از همه اینها است.
یک تفسیر صحیح از آیه این است که بگوییم نگاه بهشتیان به پروردگارشان به معنای نگاهى با چشم دل و از طریق شهود باطن است.
تفسیر دیگر آیه این است که واژه «ناظره» به معنای انتظار است؛ لذا معنای آیه این گونه می شود: «مؤمنان در آن روز انتظارشان تنها از ذات پاک خدا است و حتّى بر اعمال نیک خود نیز تکیه نمى کنند و پیوسته منتظر رحمت و نعمت اویند».
همچنین یکی از اصلی ترین و مهمّ ترین معانی واژه «نظر» تأمّل و تدبّر در یک موضوع است؛ لذا معنای آیه این گونه خواهد بود: «بهشتیان آنجا فقط به خداوند فکر می کنند ولاغیر».

ایمان به خدای نادیده!

چگونه به خدای نادیده ایمان بیاورم؛ در حالی چنین خدایی قابل شناخت نیست؟! از طرفی فردی مثل علی بن ابی طالب می گوید: «من‌ آنچنان‌ نیستم كه‌ عبادت‌ كنم‌ كسي‌ را كه‌ نديده‌ ام»! اگر خداوند دیده نمی شود، پس منظور از این سخن چیست؟!

اولا: دایره هستی منحصر به «محسوسات» نیست و در جهان هستی امور بسیار زیادی وجود دارند که از قلمرو دید و حس ما بیرون اند ولی کسی منکر وجود آنها نیست.
ثانیا: منظور امام علی(ع) نمی تواند «رؤیت جسمانی» خدا باشد؛ زیرا خود تصریح می کند که: «او را چشم ها با مشاهده ديدگان‌ نمي بينند وليكن‌ دل ها به‌ حقائق‌ ايمان‌ مي‌ بينند».
طبق «منطق معنوی» خداباوران، انسان با بندگی و تقوا می تواند به مرحله ای برسد که هیچ شکی نسبت به حقایق نداشته باشد، به گونه ای که گویا حقایق را با چشم می بیند.
ثالثا: ابزار شناخت خداوند، «براهین عقلی و فلسفی» و نظر به آیات و نشانه های او در جهان و اندیشه در نظم موجود در آفرینش است؛ هر كس مى‏ تواند با نظر به «آثار خداوند» در جهان به طور اجمال از وجود ذات و صفات پروردگار آگاه شود.

علّت گرايش برخي از انسان ها به خداياني قابل رؤيت

چرا هميشه انسان هايي در جامعه به سوي خدايان محسوس همانند بت گرايش دارند؟

انسان نخستين بار با جهان محسوس آشنا مى شود. بنابراين جاى تعجّب نيست كه بت پرستى مذهب اقوام عقب افتاده باشد. زيرا از يك سو از درون فطرتشان فرياد خداپرستى بلند است و جاذبه هاى خداشناسى آنها را به سوى خدا دعوت مى كند، و از سوى ديگر چون مقهور جهان حسّ و مادّه اند و شناخت خدايى كه مجرد از زمان و مكان و مادّه باشد براى آنها مشكل است، گام در جاده بت پرستى مى گذارند و روح تشنه خود را با خدايان خيالى به طور كاذب سيرآب مى كنند.

قرآن و اعتبار «کشف و شهود» به عنوان منبع کسب معرفت

آیا قرآن «کشف و شهود» را به عنوان منبع کسب معرفت تایید می کند؟

در آیه 75 سوره «انعام» سخن از مشاهده ملکوت آسمان و زمین توسط ابراهيم(ع) است، که جز با کشف و شهود امکان پذیر نبود. آیه 105 سوره «توبه» نیز بيانگر اين حقيقت است كه پيامبر(ص) و امامان، درك و ديدى دارند كه اعمال انسان ها را از نيك و بد مشاهده مى كنند. در سوره «نجم» طبق عقيده جمعى از مفسّران، شهود جبرائیل توسط پیامبر(ص) مورد اشاره قرار گرفته و طبق نظر برخی دیگر، آن حضرت ذات مقدس الهی را شهود می کند. در سوره های «تکاثر، فرقان، انفال، یوسف و مریم» نیز به کشف و شهود اشاره شده است.

امکان «ملاقات» علی رغم تصریح روایات به «ناشناس» بودن ایشان؟!

با توجه به روایاتی که می گوید "حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه) در عصر «غیبت کبری» برای کسی شناخته نمی شود" چگونه مي توان قائل به امکان «ملاقات» با ایشان شد؟

تصریح روایات مبنی بر شناخته نشدن امام زمان(عج) در عصر «غيبت کبری» منافاتي با امكان رؤيت ندارد؛ چراكه این روایات نفى رؤیت نسبت به عموم مردم می کند نه افراد خاص. ضمن اینکه برخی از روایات نفي رؤيت نيز مربوط به حج است و عموميت ندارد. هم چنين مقصود از عدم رؤيت به قرينه «لا يعرفونه» که در برخی روايات آمده، «نشناختن» است نه «ندیدن».

وظیفه ما در برابر مدعیان «رؤیت» امام زمان(عج)

وظیفه ما در برابر کسانی که مدعی اند امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) را دائماً یا غالباً می بینند چیست؟

وظیفه ما در برابر مدعيان رؤيت امام زمان(عج) اين است كه بدانیم اولاً: مسئله رؤيت به اختيار انسان نیست و وابسته به يك سرى شرايط و مصالح خاصى است كه اگر آماده شود مقدمات ملاقات نيز فراهم مى شود. ثانياً: مطابق توقيع حضرت به على بن محمد سمرى، مدعى ملاقات دائمى، دروغگو است و بايد او را تكذيب كرد. ثالثاً: بايد مدعى ملاقات را آزمايش كرد که آيا هدفش از اين كار، ريا و جذب مردم و انحراف در جامعه است يا نه؟ و ... .

حضرت موسی(ع) و تقاضاى رؤیت خدا!

چرا حضرت موسى(علیه السلام) تقاضاى رؤیت خدا را کرد؟

بهترین تفسیری که در این باره بیان شده و روایات هم آن را تأیید می کند این است که: بعد از آنکه قوم موسی درخواست رؤیت خدا را کردند موسی که می دانست خدا قابل رؤیت نیست، از زبان قوم این تقاضا را بیان کرد و خداوند هم جواب روشنی به آنها داد.

ثبت شق القمر در تاریخ

چگونه ممکن است «شق القمر» رخ داده باشد ولى در تواریخ جهان ذکرى از آن به میان نیامده باشد؟

با توجه به اینکه ماه همواره در نیمى از کره زمین قابل رؤیت است و این مسئله نیز بعد از نیمه شب بوده که غالب مردم درخوابند و در بسیاری از مکان ها هم موانعی مثل ابر و... مانع دید است و بسیاری هم به ماه در آن لحظه کوتاه توجه نداشتند و امکانات ثبت و نشر این لحظه نیز برای رؤیت کنندگان وجود نداشته است؛ عدم ذکر این حادثه در غیر تواریخ اسلامى دلیل عدم وقوع آن نیست.

سایه، نشانه ای از عظمت خدا

چگونه از وجود سایه هاى اجسام پى به عظمت خدا مى بریم؟

خداوند در آیه 48 سوره «نحل» حرکت سایه هاى اجسام را به عنوان نشانه اى از عظمتش معرفى و آنها را در حال سجده براى پروردگار و تواضع و خضوع مى داند. سایه ها با این که چیزى جز عدم نور نیستند، فوائد فراوانى دارند: 1ـ سایه ها براى تعدیل تابش اشعه نور، نقش حیاتى دارند. 2ـ نقش مؤثر سایه ها در نجات انسانهای گرفتار بیابان و بیابانگردان، فوق العاده محسوس است. 3- نور به تنهایی سبب رؤیت اشیاء نیست، بلکه همواره باید نور با سایه ها و نیم سایه ها توأم گردد، تا مشاهده اشیاء تحقق پذیرد.

رؤیت خدا با چشم مادّی!

آیا خدا را با چشم مادّى مى توان دید؟

بر اساس دلایل عقل، خداوند هرگز با چشم دیده نخواهد شد؛ زیرا چشم تنها اجسام را که داراى مکان، جهت و مادّه می باشند، مى بیند درحالیکه خداوند دارای وجودى نامحدود و مافوق مادّه است. آیاتی مثل: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذ ناضِرَةٌ» و... نیز جنبه کنایی دارد و دلیل عقلی و نقلی بسیاری تصریح دارد به اینکه خدا با چشم سر قابل مشاهده نیست و تنها با چشم دل می توان او را دید.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

ما مِنْ اَحَدٍ قالَ فى الحُسَينِ شِعْراً فَبَکى وَ اَبکْى بِهِ اِلاّ اَوْجَبَ اللّهُ لَهُ الْجَنّةً وَ غَفَرَ لَهُ.

هيچ کس نيست که درباره حسين عليه السّلام شعرى بسرايد و بگريد و با آن بگرياند مگر آن که خداوند، بهشت را بر او واجب مى کند و او را مى آمرزد.

رجال شيخ طوسى ، ص 289