سستي 3 مطلب

علت سستی کوفیان در امر جهاد

علت تعلل کوفیان در امر جهاد چه بود؟

کوفه برخلاف شام، متشکل از اجتماع گروه های فراوان از اقوام مختلف و به عنوان شهری جدید التأسیس و بدون پشتوانه تاریخی بود و این اختلاف ها موجب درگیری های داخلی می شد. از سویی بسیاری از منافقان برای تفرقه افکنی در شهر حضور داشتند و روحیه سپاهیان کوفه را تضعیف می کردند. از سوی دیگر ثروت پدید آمده از فتوحات اسلامی خوی رفاه طلبی و عافیت جویی را در میان مردمان این شهر ایجاد کرده بود. همه این دلایل موجب بهانه جویی آنها در امر جهاد و شانه خالی کردن از این فریضه می شد.

سستی کوفیان در مسیر حق

امام علی(علیه السلام) عامل پراکندگی یارانش در مسیر حق را چه می داند؟

حضرت علی(ع) از وحدت و جدیت شامیان در مسیر باطل و سستی و تفرقه کوفیان در مسیر حق اظهار شگفتی و دردمندی می کند. حضرت گلایه می کند که چرا کوفیان به خاطر سستی، مورد حمله قرار می گیرند و حمله متقابل نمی کنند و در مقابل معصیت های پدید آمده در جامعه، اعتراضی نمی کنند. حضرت ریشه همه این مصائب را سستی و بی تفاوتی می داند. امام سخن کوفیان در بهانه کردن سرمای زمستان و گرمای تابستان برای نجنگیدن را یادآور می شود و می فرماید کسی که از گرما و سرما گریزان باشد از شمشیر گریزان تر است.

استفاده از تشبیه و مثال در قرآن

چرا خداوند در قرآن از مثال و تشبیه استفاده کرده است؟

 تشبيه و مثال وسيله اى براى تجسم حقيقت است. قرآن گاهى در مقام بيان ضعف مدعيان، عجز آنان را در مقابل مگس به تصوير مي کشد و يا سستي تکيه گاه بت پرستان را با سستي خانه عنکبوت مسجم مي کند؛ لذا در قرآن می فرماید: «خداوند ابا نمي کند که به پشه يا کوچکتر مثال بزند».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556