دامان 7 مطلب

معرفي «محمد بن ابي بكر»

«محمد بن ابی بکر» که بود؟

«محمّد بن ابى بكر» فرزند خلیفه اول و «اسماء بنت عميس» است كه در ابتدا همسر «جعفر بن ابى طالب» بود و سپس همسر ابوبكر شد و بعد از آن به همسري امام على(ع) در آمد. محمّد از زمان كوچكي در دامان على(ع) و در سايه او پرورش يافت. او كه در حجّة الوداع سال دهم هجرى متولد شد در زمان خلافت امام علي(ع) حاكم مصر شد و در جنگ با لشكر عمروعاص شكست خورد و به طرز فجيعي به شهادت رسيد. او از ياران خاصّ امام على(ع) بود، بعضى او را از مقرّبان و بعضى از حواريّين امام شمرده اند و اين تعبيرات نشانه نهايت نزديكى او به امام على(ع) است.

 توصیف امام على(ع) از رشد خود در دامان پیامبر(ص)

حضرت على(علیه السلام) درباره همراهى خود با پیامبر(صلى الله علیه وآله) در دوران کودکى چه بیانی دارند؟

علي(ع) مى فرمايند: شما مى دانيد که من نزد رسول خدا چه جايگاهى دارم، آن گاه که کودک بودم مرا در دامانش مى نهاد و در سينه خود جا مى داد. از من دروغى نشنيد و خطايى نديد، هر روز براى من از اخلاقِ خود نشانه اى بر پا مى داشت و مرا به پيروى از آن مى گماشت. هر سال در حرا خلوت مى گزيد، من او را مى ديدم و جز من کسى وى را نمى ديد. آن هنگام  اسلام در هيچ خانه اى جز در خانه رسول(ص) که خديجه در آن بود، راه نيافته بود و من سوّمين آنان بودم... .

علی(ع) در دامان پیامبر(ص)

چرا امام علی(علیه السلام) ایام کودکی خود را در خانه حضرت محمّد(صلی الله علیه وآله) سپری کرد؟

یک سال در زمان کودکی حضرت علی(ع)، قحطی فراگیری در مکه پدید آمد و برادران و برادرزاده های ابوطالب که از عائله مندی و پرهزینه بودن زندگی او مطلع بودند، تصمیم گرفتند هر کدام، یکی از فرزندان ابوطالب را نزد خود نگه دارند. حضرت رسول(ص) نیز علی(ع) را به خانه خود برد و تا سالها نزد خود پرورش داد. علی(ع) همچنان و تا زمان بعثت در خانه حضرت رسول(ص) بود و فضائل اخلاقی را از ایشان می آموخت و بعد از بعثت، ایشان را تصدیق و از ایشان پیروی کرد.

تشریع اذان، از طریق وحى

آیا اذان از طریق وحى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید؟

بر اساس روایات اهل بیت(ع)، «اذان» از طریق وحى به پیامبر(ص) تعلیم داده شد. امام صادق(ع) مى فرماید: «هنگامى که جبرئیل اذان را آورد، سر پیامبر(ص) بر دامان على(ع) بود، او اذان و اقامه را به پیامبر(ص) تعلیم داد. بعد پیامبر(ص) سر خود را برداشت و از على(ع) پرسید آیا صداى جبرئیل را شنیدى؟ عرض کرد: آرى. پیامبر(ص) بار دیگر پرسید: آن را به خاطر سپردى؟ عرض کرد: آرى. بعد فرمود: بلال را حاضر کن و اذان و اقامه را به او تعلیم ده. على(ع)  نیز چنین کرد».

تشریع اذان، از طریق وحى

آیا اذان از طریق وحى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید؟

در پاره اى از روایات اهل تسنن، مطالب شگفت انگیزى در مورد تشریع اذان دیده مى شود که با منطق اسلامى سازگار ندارد. امام صادق(ع) مى فرماید: «هنگامى که جبرئیل اذان را آورد، سر پیامبر(ص) بر دامان على(ع) بود، جبرئیل اذان و اقامه را به پیامبر(ص) تعلیم داد، هنگامى که پیامبر(ص) سر خود را برداشت، از امام سؤال کرد: آیا صداى جبرئیل را شنیدى؟ عرض کرد: آرى.  پیامبر(ص) بار دیگر پرسید: آیا آن را به خاطر سپردى؟ عرض کرد: آرى. پیامبر(ص) فرمود: بلال را حاضر کن، و اذان و اقامه را به او تعلیم ده.

متن حدیث «رد شمس» در منابع اهل سنت

علماى اهل سنت حدیث «ردّ شمس» را با چه تعبیرهایى نقل کرده اند؟

سیوطى به سندش از ابوهریره نقل کرده که گفت: رسول خدا(ص) در حالى که سرش در دامان على(ع) بود خوابید و على(ع) نماز عصر را به جا نیاورده بود، تا این که خورشید غروب کرد. پیامبر(ص) که بلند شد بر او دعا کرد و خورشید بازگشت و على(ع) نماز به جاى آورد و دوباره غروب نمود.

تشریع اذان، از طریق وحى

آیا اذان از طریق وحى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید؟

بر اساس روایات اهل بیت(ع)، «اذان» از طریق وحى به پیامبر(ص) تعلیم داده شد. امام صادق(ع) مى فرماید: «هنگامى که جبرئیل اذان را آورد، سر پیامبر(ص) بر دامان على(ع) بود، او اذان و اقامه را به پیامبر(ص) تعلیم داد. بعد پیامبر(ص) سر خود را برداشت و از على(ع) پرسید آیا صداى جبرئیل را شنیدى؟ عرض کرد: آرى. پیامبر(ص) بار دیگر پرسید: آن را به خاطر سپردى؟ عرض کرد: آرى. بعد فرمود: بلال را حاضر کن و اذان و اقامه را به او تعلیم ده. على(ع)  نیز چنین کرد».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أشرَفُ الکَرَمِ

ايثار، برترين بخشندگى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22