عوامل لغزش و گناه

چه عواملی موجب لغزش و گناه در انسان چيست؟

عوامل لغزش و گناه عبارت است از: 1- جهل؛ 2- رذائل اخلاقى؛ مثل هواپرستى، تكبر، لجاجت و حسادت که مانع تعقّل صحيح است. 3- عدم تأمل و تفکر در تصميم گيرى؛ 4- تصميم گیری در حال غضب؛ 5- استبداد رأى و عدم مشورت در امور و ...

رابطه و تأثیر متقابل «علم» و «تقوا»

چگونه می توان رابطه و تاثیر متقابل «علم» و «تقوا» را اثبات نمود؟

علم و تقوا رابطه نزديكى دارند؛ و چه رابطه اى نزديك تر از تأثير متقابل اين دو بر يكديگر. تقوا سرچشمه علم است و علم نيز سرچشمه تقوا، و اين يك اصل اساسى در مسیر معرفت است. هنگامى كه روح انسان بر اثر تقوا پاكيزه شود، جاذبه نيرومندى ميان آن و علوم حقيقى برقرار مى گردد. در واقع تقوا دل را آماده علم و دانش کرده و انسان را لايق فيض الهى مى كند. علم نیز در تقوا اثرگذار است؛ علم حقيقى ريشه هاى رذايل اخلاقى را از بين مى برد و عواقب آن را یادآور می شود و اين آگاهى، كمك مؤثّرى به پرهيز از گناه مى نمايد.

ارتباط علم و اخلاق با یکدیگر

آیا علم و آگاهی تاثیری در پذیرش و عدم پذیرش مسائل اخلاقی در افراد دارد؟

قرآن مجيد كراراً تعليم كتاب و حكمت را در كنار تزكيه و پاكسازى اخلاقى قرار مى دهد؛ و اين نشان از رابطه عميقى میان این دو است. از سوى ديگر، در بعضى از آيات مثل سوره نمل، آيه 14 و آل عمران، آيه 75 و 78 صريحاً مى گويد: «كسانى هستند كه با علم و آگاهى راه غلط را مى پيمايند». تجربيّات روزمرّه نيز اين واقعيّت را نشان مى دهد كه آگاهى در بسيارى از موارد مى تواند باز دارنده باشد و در عين حال موارد زيادى هم ديده مى شود كه افراد آگاه، دست به اعمال سوء زده و اخلاق رذيله را براى خود ترجيح مى دهند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ کانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُ کَثُرَ بُکائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: کانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً.

من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 177