پاسخ اجمالی:
پاسخ تفصیلی:
بعضى از فلاسفه مى گویند: همان گونه که شدّت بُعد، موجب خفا است، شدت قُرب نیز چنین است فى المثل اگر خورشید بسیار از ما دور شود، قابل رؤیت نیست، و اگر بسیار به آن نزدیک شویم، چنان نور خیره کننده اى دارد که باز قدرت دید آن را نداریم.
و در حقیقت ذات پاک خداوند همین گونه است، یا مَنْ هُوَ إخْتَفى لِفَرطِ نُورِهِ «اى کسى که از شدت نورانیت از نظر ما پنهان شده اى»!
در آیه 12 سوره «ق» نیز نزدیکى فوق العاده خداوند به بندگان، ضمن تشبیه جالبى، بیان شده که او از رگ گردن به ما نزدیک تر است. (نَحْنُ اَقْرَبُ إلیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ) این نزدیکى، از شدت وابستگى ما به او سرچشمه مى گیرد. حتى تشبیهاتى مانند این که عالم همه جسم است، او روح عالم است; عالم همه شعاع است، او قرص آفتاب است، نمى تواند بیانگر این رابطه نزدیک باشد. و بهترین تعبیر همان است که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه اوّل نهج البلاغه فرموده است: مَعَ کُلِّ شَىء لا بِمُقارَنَة وَ غَیْرُ کُلِّ شَىء لا بِمُزایِلَةِ: (او با همه موجودات است اما نه این که قرین آنها باشد، و جدا از همه موجودات است، امّا نه این که از آنها بر کنار باشد.)(1)
و در حقیقت ذات پاک خداوند همین گونه است، یا مَنْ هُوَ إخْتَفى لِفَرطِ نُورِهِ «اى کسى که از شدت نورانیت از نظر ما پنهان شده اى»!
در آیه 12 سوره «ق» نیز نزدیکى فوق العاده خداوند به بندگان، ضمن تشبیه جالبى، بیان شده که او از رگ گردن به ما نزدیک تر است. (نَحْنُ اَقْرَبُ إلیهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ) این نزدیکى، از شدت وابستگى ما به او سرچشمه مى گیرد. حتى تشبیهاتى مانند این که عالم همه جسم است، او روح عالم است; عالم همه شعاع است، او قرص آفتاب است، نمى تواند بیانگر این رابطه نزدیک باشد. و بهترین تعبیر همان است که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در خطبه اوّل نهج البلاغه فرموده است: مَعَ کُلِّ شَىء لا بِمُقارَنَة وَ غَیْرُ کُلِّ شَىء لا بِمُزایِلَةِ: (او با همه موجودات است اما نه این که قرین آنها باشد، و جدا از همه موجودات است، امّا نه این که از آنها بر کنار باشد.)(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.