بررسی نقش کتاب «المبسوط» شیخ طوسی در پیشرفت فقه
حجتالاسلام والمسلمین دکتر اکبر محمودی؛ دانشآموخته سطح چهار حوزه علمیه قم و دکترای دانشگاه معارف اسلامی (mahmoodiakbar24@gmail.com).
بیان مسئله
یکی از دانشهای مهم در میان علوم اسلامی، علم فقه است که دانشمندان برجسته فراوانی در این زمینه، کوشش و تلاش نموده و خدمات زیادی را به جامعه اسلامی، ارائه دادهاند. واژه فقه، یک کلمه عربی است که در لغت، بهمعنای درک، فهم، علم و... آمده است(1) و در اصطلاح، در راستای همین معنا بهکار برده شده، ولی به یک فهم خاصی اطلاق میشود.
فقه در اصطلاح فقهای اسلامی، با تعاریف و تعابیر گوناگونی آمده(2) که از مجموع آنها، دو تعبیر برداشت میشود:
- علم به احکام دینی، اعم از تکلیفی و وضعی، بهوسیله ادله معتبر تفصیلی. در این تعریف، حالت فقیه و مجتهد، لحاظ و معرفی شده است.
- دانشی که در آن، احکام دینی، اعم از تکلیفی و وضعی، با ادله معتبر، استخراج و استنباط میشود.
در این تعبیر دوم، فقه، بهعنوان یک دانش، مورد تعریف قرار گرفته است. این دانش، بهلحاظ ماهیت و هدفی که دارد، از جمله گستردهترین و پرمخاطبترین علوم از میان علوم اسلامی است و در میان همه مذاهب اسلامی، در کانون توجه قرار دارد. بنابراین تأثیر و خدمت در این علم، بهمعنای نقشآفرینی در مهمترین و ارزشمندترین علم از علوم اسلامی خواهد بود.
«شیخ محمدبن حسن طوسی» (385-460ق)، از جمله اندیشورانی است که در زمینه فقه اسلامی، خدمات و فعالیتهای زیادی را برعهده گرفت و با آثار و خدمات خود در عرصه فقه اسلامی، این دانش را از لحاظ کمی و کیفی، چندین گام، به مراحل جلوتر، انتقال داده است. کتاب المبسوط فی فقهالإمامیه، مهمترین و آخرین کتاب فقهی شیخ طوسی بهشمار میرود که توانسته است در زمان خودش روش جدیدی را در فقهپژوهی رقم بزند. بهگونهای که با نوع نگارش و تأثیر بر آثار و فقهای زمان خویش و نوآوری در گسترش و پیشرفت کمّی و کیفی دانش فقه اسلامی نقش بسیاری داشته است.
از شیخ محمدبن حسن طوسی (385-460ق)، آثار، خدمات و فعالیتهای علمی و اجتماعی وی در زمینهها و عرصههای گوناگون، همچنین آثار، خدمات و فعالیتهای فقهی وی، نگاشتههایی، بهچشم میخورد، ولی تاکنون، نگاشتهای درباره نقش کتاب المبسوط فی فقهالإمامیه از شیخ طوسی در گسترش دانش فقه اسلامی، بهرشته تحریر در نیامده است. با توجه به اهمیت بحث، ضرورت و اهمیت نگارش این مقاله، به اثبات میرسد.
روش تحقیق در این مقاله علمی، از جهت نوع مطالعه و بررسی، توصیفی - تحلیلی است؛ به دلیل اینکه در آن، کتاب المبسوط و خدمات شیخ طوسی در این کتاب، مورد تبیین، توصیف و تحلیل قرار گرفته و ارزیابی علمی میشود.
همچنین، به لحاظ فرجام و هدف، روش پژوهش در این مقاله نظری است؛ زیرا نوع نگرش مخاطبین و پژوهشگران را نسبت به جایگاه شیخ محمدبن حسن طوسی و کتاب المبسوط فی فقهالإمامیة متحول و عوض مینماید.
در این نگاشته علمی بهلحاظ ابزاری نیز از روش کتابخانهای استفاده شده است.
الف) نگاهی اجمالی به زندگی علمی و فقهی شیخ طوسی
ابوجعفر محمدبن حسنبن علیبن حسن طوسی بغدادی مشهور به شیخ طوسی و شیخالطائفه، در رمضان سال 385ق، در شهر طوس از منطقه خراسان، دیده بهجهان گشود.(3) وی در 23 سالگی، از خراسان به عراق هجرت کرد و از اساتیدی همچون شیخ محمدبن محمد مفید عکبری بغدادی (336-413ق) و سیدمرتضی علمالهدی موسوی بغدادی (355-436ق)، کسب فیض کرد.
در زمان سکونت شیخ طوسی در شهر بغداد، خلیفه عباسی، ابوجعفر عبداللّه القائم بأمر اللّه (391-467ق)، کرسی تدریس کلام در شهر بغداد را به وی سپرد. در میان شاگردانش، حدود 300 تن از علما بودند. او در این جایگاه بود تا اینکه شهر بغداد، بهدست ترکان سلجوقی سقوط کرد و در سال 447ق، رکنالدین ابوطالب طغرلبیک سلجوقی (درگذشته 455ق) وارد بغداد شد و کتابخانه شاپور را سوزاند. در سال 448ق، میان شیعیان و اهلسنت، درگیری شد و شیخ طوسی از شهر بغداد به شهر نجف اشرف، هجرت کرد و تا آخر عمرش، در این شهر ماند. شیخ طوسی در زمان حضور در شهر نجف اشرف، حوزه علمیه را در این شهر، پایهگذاری کرد و پس از وفات سیدمرتضی علمالهدی (355-436ق)، رهبری و مرجعیت دینی شیعیان را برعهده گرفت. او پس از 12 سال زندگی در شهر نجفاشرف، در شب دوشنبه، 22 محرم سال 460ق، در همین شهر، دیده از جهان فروبست و پس از غسل بهدست شاگردانش، در خانه خودش دفن شد.(4) براساس سفارش شیخ طوسی، خانه وی که در محله مشراق است به مسجد تبدیل شد و در زمان حاضر، به مسجد شیخ طوسی (جامع الشیخ الطوسی) شهرت دارد.
او در رشتههای گوناگونی از علوم اسلامی، تبحر داشت و آثار فراوانی را بهرشته تحریر درآورد. کتاب الإقتصادالهادی إلی طریقالرشاد در دانش کلام و اعتقادات، کتاب التبیان فی تفسیرالقرآن در دانش تفسیر قرآن کریم، کتاب العدة فی أصولالفقه در دانش اصول فقه، کتابهای تهذیبالأحکام و الإستبصار فی ما اختلف منالأخبار در حدیث، کتابهای إختیار معرفة رجالالحدیث، رجال الطوسی (الأبواب) و فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماءالمصنفین و أصحابالأصول (الفهرست) در دانش رجال و تراجم و کتابهای الخلاف فیالأحکام، النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، الجمل و العقود فیالعبادات و المبسوط فی فقهالإمامیه در دانش فقه، از جمله آثار ارزنده این دانشمندان بزرگ شیعه است.
آثار فراوان شیخ طوسی در زمینه فقه و اصول فقه، با کمیت و کیفیت بالا، گویای این مطلب است که او سرآمد زمان خودش در تفقه و اجتهاد بوده است، همچنین حتی از بسیاری نظرات فقهی مذاهب دیگر نیز مطلع بود. کتاب تهذیبالأحکام که یکی از چهار کتاب معتبر و اصیل حدیثی در نزد شیعیان است، هرچند یک کتاب حدیثی بهشمار میرود، ولی در حقیقت این کتاب 10 جلدی، شرحی بر کتاب المقنعه نگاشته شیخ محمدبن محمد مفید عکبری بغدادی (336-413ق)، استادِ شیخ طوسی است. کتاب المقنعة شامل یک دوره از اصول عقاید و فروع دین اسلام است و کتاب تهذیبالأحکام، توضیح و شرح قسمت دوم، یعنی بخش فروعات فقهی کتاب المقنعة است. این کتاب، اولین کتابی است که شیخ طوسی در زندگی خودش، بهنگارش درآورده است و یکی از آخرین کتابهای وی نیز با عنوان المبسوط در زمینه علم فقه نگاشته شده. بنابراین، همت اصلی او در زمینه فقه اسلامی بوده است. گواه بر این مطلب، مرجعیت دینی او پس از وفات سیدمرتضی علمالهدی موسوی بغدادی (355-436ق) است.
میزان و کیفیت خدمات و آثار شیخ طوسی چنان ارزشمند است که علمای پس از او، وی را شیخ اعظم، شیخ طائفه و رئیس طائفه نام نهادهاند. علامه حسنبن یوسف حلی (648-726ق) با آنکه خود از علمای برجسته جهان تشیع و صاحب آثار علمی زیادی است، در شأن شیخ طوسی میفرماید: «شیخ طوسی پیشوای دانشمندان شیعه و رئیس طایفه امامیه، صاحبنظر در علوم: اخبار، رجال، فقه، اصول، کلام و ادب بوده... وی عقاید شیعه را در اصول و فروع آن، دستهبندی و اصلاح کرده است».(5)
ب) معرفی اجمالی کتاب المبسوط
کتاب المبسوط فی فقهالإمامیة، مهمترین کتاب شیخ محمدبن حسن طوسی در حوزه دانش فقه اسلامی است و نهاییترین نظرات این فقیه گرانقدر در مسائل فقهی این کتاب، منعکسشده است. این کتاب، پس از کتابهای النهایة فی مجردالفقه و الفتاوی، الجمل و العقود فی العبادات و الخلاف فیالأحکام، پدید آمده است؛ زیرا در این کتاب، برخی مباحث را به کتابهای ذکر شده ارجاع داده است. برای نمونه، در بحث حکم اراضی زکات، در فراز «الأرضون علی أربعة أقسام حسب ما ذکروه فی النهایة»(6) به کتاب النهایة و در کتاب عدد، در فراز «و قال آخرون لایحیض و اختلف المخالف مثل ذلك ذکرناها فی الخلاف»(7) و در کتاب دیات، در فراز «و فیه خلاف کثیر ذکرناها فیالخلاف»(8) به کتاب الخلاف ارجاع داده است. در خطبه کتاب المبسوط(9) نیز به این مطلب اشاره دارد که این سه کتاب، پیش از کتاب المبسوط نوشته شدهاند.
نگارش چند کتاب فقهی پیش از کتاب المبسوط فی فقهالإمامیة، نشان از قوت علمی و استحکام مطالب این کتاب دارد. شیخ طوسی کتاب المبسوط را پیش از کتاب الإقتصادالهادی إلی طریقالرشاد نوشته است؛ زیرا پس از پایان کتاب جهاد، در فراز «وتفصیل ذلك بیناه فی النهایة والمبسوط لا نطول بذکره ههنا»(10) برای رعایت اختصار میگوید که تفصیل آن را در کتاب النهایة و کتاب المبسوط آورده است. از اینعبارت شیخ طوسی در کتاب مزبور درمییابیم که نگارش کتاب المبسوط قبل از کتاب الإقتصاد الهادی إلی طریق الرشاد صورت گرفته بود.
شیخ آقابزرگ محمدمحسن منزوی تهرانی (1255-1348ش) در کتاب الذریعة إلی تصانیف الشیعة به نسخههای بسیار قدیمی این کتاب، اشاره کرده است که یکی از آنها مربوط به سال 613ق بوده و دیگری، نسخه کتابخانه آستان قدس رضوی(علیه السلام) در شهر مشهد مقدس است که به خط شیخ رشیدالدین ابوالحسن علیبن حسین در سال 586ق، نوشته شده است.(11)
در کتاب مقدمهای بر فقه شیعه، نگاشته پروفسور سیدحسین مدرسی طباطبایی (زاده 1320ش) نیز به 11 نسخه خطی از این کتاب، اشاره شده است که دو نسخه قدیمی آن، نسخه کتابخانه عمومی حضرت آیتاللّه العظمی مرعشی نجفی در شهر قم، مربوط به سال 507ق و نسخه کتابخانه ملک، مربوط به سال 571ق با شماره 1120 است.(12)
شیخ طوسی مطالب کتاب المبسوط فی فقهالإمامیه را به هفت قسمت، بخشبندی میکند. شیخ آقابزرگ محمدمحسن منزوی تهرانی در کتاب الذریعة إلی تصانیفالشیعة، به قسمت ششم و هفتم، اشاره کرده است. در آغاز جلد اول، قسمت اول را از کتاب طهارت تا آخر کتاب ضحایا و عقیقه، معین کرده است. اکنون این بخشهای زیر را شامل میشود:
1. جلد اول: کتابهای طهارت، صلات، زکات، صوم، اعتکاف، حج، ضحایا و عقیقه؛
2. جلد دوم: کتابهای جهاد، جزایا و احکام آن، قسمت فی و غنائم، بیوع سلم، رهن، مفلس، حجر، صلح، حواله، ضمان، شرکت، وکالت؛
3. جلد سوم: کتابهای اقرار، عاریه، غصب، شفعه، قراض و مضاربه، مساقات، اجارات، مزارعه، إحیاء موات، وقوف و صدقات، هبات، لقطه؛
4. جلد چهارم: کتابهای وصایا، فرائض و مواریث، ودیعه، نکاح، صداق، قسم، خلع و مبارات؛
5. جلد پنجم: کتابهای طلاق، رجعت، إیلا، ظهار، لعان، عدد، رضاع؛
6. جلد ششم: کتابهای نفقات، عتق، مکاتب، تدبیر، أمهات أولاد، نذور، صید و ذبائح، أطعمه، سبق و رمایه؛
7. جلد هفتم: کتابهای جراح (قصاص)، دیات، قسامه، کفاره قتل، قتال اهل بغی، مرتد؛
8. جلد هشتم: کتابهای حدود، قطاعالطریق، اشربه، اهل رده، دفع عن النفس، وصول البهیمة والفحل، آداب القضا، شهادات، دعاوی و بینات.
کتاب المبسوط، سالها بهصورت نسخه خطی، دستبهدست میشده و برای نخستینبار در سال 1270ق به خط محمدعلی خوانساری، چاپ و منتشر شده است. چاپ دوم آن نیز در سالهای 1387و1388ق، توسط چاپخانه حیدریه در شهر تهران بوده است. ناشر این کتاب، المکتبة المرتضویة لإحیاء آثار الجعفریة بوده و آن را محمدباقر بهبودی تصحیح کرده (1307-1393ش) آخرین کلماتی وی در پایان جلد هشتم، تاریخ ربیعالأول سال 1393 قمری را نشان میدهد.
دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) در شهر قم، این کتاب را با تحقیق و تصحیح و با قطع وزیری و جلد گالینگور، از سال 1383ش بهبعد چاپ و منتشر کرده است.
ج) علت نگارش کتاب المبسوط
همانگونه که «شیخ طوسی» در مقدمه کتاب المبسوط، در فراز «أما بعد، فإنی لا أزال أسمع معاشر مخالفینا من المتفقهة و المنتسبین إلی علم الفروع، یستحقرون فقه أصحابنا الإمامیة و یستنزرونه إلی قلة الفروع و قلة المسائل و یقولون: إنهم أهل حشو و مناقضة و إن من ینفی القیاس و الإجتهاد، لا طریقَ له إلی کثرة المسائل و لا التفریع علی الأصول لأنّ جُلّ ذلك و جمهوره، مأخوذ من هذین الطریقین و هذا جهل منهم بمذاهبنا و قلة تأمل لأصولنا و لو نظروا فی أخبارنا و فقهنا، لعلموا أن جل ما ذکروه من المسائل، موجود فی أخبارنا و منصوص علیه تلویحاً عن أئمتنا الذین قولهم فی الحجة، یجری مجری قول النبی(صلی الله علیه واله وسلم) إما خصوصاً أو عموماً أو تصریحاً أو تلویحاً».(13) متذکر شده است، برخی فرقههای اسلامی، بهعلت ناآشنایی با فقه شیعه دوازدهامامی، آن را بهاندکبودن تفریعات فقهی، منتسب میکردند. همچنین فقهای شیعه را اهل حشو و ناقض نظریات پیروان مذاهب دیگر میدانستند و میگفتند؛ فقهای شیعه بهدلیل باطلدانستن قیاس و اجتهاد، راهی برای ورود به مسائل و فروعات شرعی نخواهند داشت؛ زیرا همه یا بیشتر تفریعات فقهی از همین راه قیاس و اجتهاد، بهدست میآیند.
شیخ محمد طوسی برای اینکه بتواند پاسخ اینگونه افراد را بدهد، تصمیم گرفت تا کتاب المبسوط فی فقه الإمامیة را بهنگارش درآورد. او پس از کتاب النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوای که الفاظ مسائل مطرح در آن، براساس متن روایات و نصوص معتبر است، کتاب الجمل و العقود فی العبادات را نگاشت که بهصورت گذرا، مسائل فقهی را بیان میدارد و در آن کتاب، وعده داد تا فروعات فقهی را در کتابی گردآورد که بهنگاشتن کتاب النهایة انجامید. ازآنجاکه فروعات فقهی، تنها وقتی که در کنار اصول فقهی قرار گیرند، قابلفهم هستند، از تصمیم خودش، منصرف شد و تصمیم گرفت کتاب المبسوط را بنویسد.
او پیش از نگارش کتاب المبسوط، کتاب الخلاف فیالأحکام را براساس فقه مقارنهای تألیف کرد و در آن به ذکر گسترده اسامی و ادله فقهای مذاهب دیگر اسلامی، پرداخت. نگارش کتاب الخلاف فیالأحکام در محتوای کتاب المبسوط تأثیر گذاشت و این کتاب، به مجموعهای از فقه منصوص، فقه مقارنهای و فقه استدلالی بههمراه تفریعات گوناگون تبدیل شد.
د) فقه شیعه پیش و پس از کتاب المبسوط
تا پیش از نگارش کتاب المبسوط فی فقهالإمامیة توسط شیخ محمدبن حسن طوسی، همیشه فرقه شیعیان اثناعشریه، توسط پیروان مذاهب و فرقههای دیگر اسلامی، به این نکته متهم میشدهاند که کتابی که واجد فروعات فقهی فراوان بههمراه اجتهاد و استدلال باشد، ندارند و کتابهای فقهی آنان روایی است. تا اینکه شیخ طوسی کتاب المبسوط را نوشت و خدمت شایانی به فقه شیعه و فقه اسلامی کرد و پس از آن دانش فقه متحول، گسترده و پویا شد.
پس از نگارش این کتاب، شیعه اثناعشریه بهلحاظ تولید آثار فقهی نزد فرقههای اسلامی دیگر جایگاهی رفیع یافت.
هنوز هم پس از مدتها در دروس و نگاشتههای فقهی شیعیان اثناعشریه به مطالب کتاب المبسوط اشاره میشود.
شیخ محمدحسن نجفی (1166-1228ش)، معروف به صاحب جواهر، در کتاب معتبر، و پر استدلال جواهر الکلام فی شرح شرائعالإسلام، که چندین قرن پس از کتاب المبسوط نوشته شده و در عصر حاضر، منبع معتبر جهت مراجعه فقها و مجتهدین اسلامی است، در بسیاری از بخشها به کتاب المبسوط اشاره و از آن استفاده کرده است. گونههای استفاده صاحب جواهر از کتاب المبسوط متفاوت است که برخی عبارتاند از:
1. نقل نفی خلاف در مسئله موردنظر از کتاب المبسوط که بسیار فراوان است؛(14)
2. استبعاد ادعای نفی خلاف در کتاب المبسوط در مسئله مورد بحث؛(15)
3. نقل اجماع در مسئله مورد بحث از کتاب المبسوط که فراوان بهچشم میخورد؛(16)
4. نقل اتفاق امت در مسئله موردبحث از کتاب المبسوط؛(17)
5. نقل مقتضای مذهب شیعه در مسئله موردنظر از کتاب المبسوط؛(18)
6. نقل دیدگاه کتاب المبسوط در مسئله موردنظر که بسیار فراوان است؛(19)
7. نقل اقوال اشخاص دیگر از کتاب المبسوط که فراوان دیده شده است؛(20)
8. استظهار از عبارت کتاب المبسوط درباره مسئله موردبحث؛(21)
9. توضیح عبارتهای کتاب المبسوط؛(22)
10. نقل دلایل شیخ طوسی در کتاب المبسوط در مسئله خاص؛(23)
11. نقل روایت از کتاب المبسوط(24) که بسیار فراوان است؛
12. نقد دیدگاه کتاب المبسوط.(25)
هـ) نظر اندیشوران درباره کتاب المبسوط
کتاب المبسوط را دانشمندان و اندیشوران بسیاری ستایش و تمجید کردهاند که به برخی مهمترین آنها اشاره میشود:
- شیخ محمدبن علیبن شهرآشوب سروی مازندرانی در کتاب معالمالعلماء در فراز «المبسوط ثمانیة أجزا حسن»(26) آورده است که کتاب المبسوط دارای هشت جزء بوده و نیکوست.
- سیدمحمدباقر موسوی خوانساری در کتاب روضاتالجنات، در فراز «أما الفقه فهو خرّیت هذه الصناعة و الملقی إلیه زمام الإنقیاد و الطاعة و کلّ من تأخر عنه من الفقهاء الأعیان فقد تفقّه علی کتبه و استفاد منها نهایة أربه و منتهی طلبه و له فی هذا العلم کتاب المبسوط الذی وسع فیه التفاریع و أورع فیه دقائق الأنظار».(27) مینویسد: «شیخ طوسی در دانش فقه، استاد این فن است و افسار انقیاد و اطاعت در این زمینه بهدست وی داده شده و همه فقهای برجسته متأخر از وی، با استفاده از کتابهای وی، فقه آموختند و نهایت مهارت و نیاز خود را از آنها بردند. وی در علم فقه، دارای کتاب المبسوط است که در آن، فروعات زیادی را گسترانده و نظرات دقیق را جای داده است».
- محمدعلی مدرس تبریزی در کتاب ریحانةالأدب در فراز «المبسوط در فقه که در رشته خود بینظیر است»،(28) کتاب المبسوط را کتابی بینظیر در دانش فقه، خوانده است.
- شیخ آقابزرگ محمدمحسن منزوی تهرانی در کتاب الذریعة إلی تصانیفالشیعة در فراز «و هو من أجلّ کتب الفقه مشتملٌ علی جمیع أبوابه فی نحو سبعین کتاباً»،(29) نوشته است: کتاب المبسوط، از جمله ارزشمندترین کتابها در زمینه دانش فقه است که همه ابواب فقه در آن قرار دارد و حدود 70 کتاب در آن وجود دارد.
و) ویژگیهای برجسته کتاب المبسوط
تحلیل و بررسی کتاب المبسوط فی فقه الإمامیة، مختصات و ویژگیهای برجستهای از آن را به پژوهشگر، نشان میدهد که در ادامه به برخی مهمترین آنها اشاره میشود:
1. باببندی مباحث فقه اسلامی
همانگونه که اشاره شد، در کتاب المبسوط، مباحث دانش فقه اسلامی، باببندی شده و بهشکل روشمند و منسجم، دستهبندی و محتواسازی شده است. این نوع از باببندی با این حجم زیاد تا پیش از نگارش این کتاب، بیسابقه بوده است. ایجاد چنین سبکی از نگارش فقهی، با وجود عدم سابقه در آن، نشان از قوت و احاطه علمی نویسنده آن دارد. باببندی مسائل یک علم، بهویژه علومی که محتوای بسیار گسترده و عمیق دارند، از جمله دانش فقه اسلامی، در مدیریت محتوا و همچنین عرضه و ارائه آن، بسیار مؤثر است. شیخ طوسی توانسته در همه کتابهای فقهی خود از جمله کتاب المبسوط این خدمت را به جهان اسلام ارائه دهد و علم فقه را به سمت پیشرفت و ترقی پیش ببرد.
2. گستردهترین کتاب فقهی شیعه در زمان خودش
تا پیش از کتاب المبسوط، کتابهای فقهی فراوانی در مذهب تشیع، حتی از خود شیخ محمدبن حسن طوسی، به نگارش در آمده است، ولی کتاب المبسوط گستردهترین کتاب در دانش فقه در زمان خودش، بهشمار میرود. امروزه در میان کتابهای فقهی شیعیان، کتابهای گسترده زیادی، از جمله کتابهای: المعتبر (نوشته محقق نجمالدین جعفربن حسن حلّی)، تذکرةالفقهاء (نوشته علامه حسنبن یوسف حلّی)، مسالکالأفهام إلی تنقیح شرائعالإسلام (نوشته شهیدثانی زینالدینبن علی جبعی عاملی)، مجمعالفائدة و البرهان (نگاشته احمدبن محمد مقدس اردبیلی)، کشفاللثام عن قواعدالأحکام (نوشته فاضل هندی بهاء الدین محمدبن حسن اصفهانی)، الحدائقالناضرة فی أحکامالعترة الطاهرة (نوشته شیخ یوسف بحرانی)، ریاضالمسائل فی بیان (تحقیق) الأحکام بالدلائل (نوشتار سیدعلیبن محمدعلی طباطبائی حائری)، مستندالشیعة فی أحکامالشریعة (نگاشته احمدبن محمدمهدی نراقی) و جواهرالکلام فی شرح شرائعالإسلام (نوشته شیخ محمدحسن نجفی) وجود دارد؛ ولی همه آنها از کتابی مانند المبسوط سرچشمه گرفته و وامدار مسائل و فروعات مطرحشده در این کتاب هستند. در همه این کتابها، به شکلی به کتاب المبسوط اشاره شده و همگی نویسندگان به این کتاب توجه و عنایت خاصی داشتند.
3. استدلالیترین کتاب فقهی شیعه در زمان نویسنده
هرچند در کتابهای فقهی پیش از کتاب المبسوط، گاهی استدلال و اجتهاد صورت میگرفت، ولی تا پیش از این کتاب، به میزان آن، در حجم استدلال و اجتهاد، اثر درخور توجهی یافت نشده است. بهطور اساسی کتابی فقهی که در آن استدلال، برهان و اجتهاد نباشد و تنها به ذکر مسائل و احکام فقهی، بسنده کند، یک توضیحالمسائل است که تنها دارای نظرات و فتاوای فقهی است و در صورتی، معنای فقه در آن، حقیقت خواهد یافت که به سمت استدلال و اجتهاد پیش رود و برای مسائل گوناگون فقهی، ادله و براهین معتبر و متقن بیاورد. این رویکرد، در کتاب المبسوط کلید خورد و روش نگارش کتابهای فقهی، با نگارش این کتاب، تغییر یافت. شیخ طوسی توانست با نگارش چنین کتابی، سبک و شیوه طرح بحث در مسائل فقهی را متحول کند. وی در این کتاب، به ادله و براهین زیادی پرداخته است که برخی مهمترین آنها عبارتاند از:
- آیات قرآن کریم که بسیار زیاد بهچشم میخورد؛(30)
- روایات پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) که در موارد زیادی مورد تمسک قرار گرفته شده است؛(31)
- اخبار ائمه معصومین(علیهم السلام) که بسیار فراوان است؛(32)
- سیره پیامبر اعظم(صلی الله علیه واله وسلم) ؛(33)
- سیره امامان معصوم(علیهم السلام) ؛(34)
- اجماع که خیلی فراوان دیده میشود؛(35)
- اصل برائت که در مسائل زیادی به آن تمسک شده است؛(36)
- اصل احتیاط که در برخی موارد بهچشم میخورد؛(37)
- استصحاب، که در برخی از مسائل به آن استدلال شده است؛(38)
- عمومات و اطلاقات که تا حدودی، زیاد است؛(39)
- دلایل عقلی که در موارد زیادی، دیده میشود؛(40)
- شیخ طوسی در استدلالهای خویش در این کتاب، تنها در ابتدای کتاب غصب، در فراز «تحریم الغصب معلوم بالأدلة العقلیة و بالکتاب و السنة و الإجماع»(41) بهصراحت، عبارت دلیل عقلی را آورده است و در جاهای دیگر، به شکلهای گوناگون به آن اشاره کرده است.
- ظاهر ادله که در جاهای زیادی از آن استفاده شده است؛(42)
- قواعد فقهی که در موارد زیادی به آنها تمسک شده است؛(43)
- عرف مردم؛(44)
- عدم دلیل برای دیدگاه مقابل که نتیجه آن، پذیرش دیدگاه مورد ادعا خواهد بود.(45)
4. پرفروعترین کتاب فقهی شیعه در زمان خودش
شیخ طوسی در بسیاری از ابواب دانش فقه اسلامی، تا حد امکان، فروعات فراوان و متنوعی از مسائل فقهی را بیان داشته است. هرچند در زمان حاضر، پرفروعترین کتاب فقهی شیعه، کتاب العروةالوثقی نوشته سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی (1247-1337ق) بهشمار میرود و فقهای شیعه از این کتاب در دروس و نوشتارهای فقهی خودشان بهره فراوان میبرند و حتی در دروس خارج فقه خودشان، متن آن را اصل قرار داده و بر آن حاشیه و تعلیقه میزنند، ولی کتاب المبسوط نیز تا سالیان متمادی، نقشی همانند نقش کتاب العروةالوثقی داشت. میتوان گفت فروعات زیادی از کتاب العروةالوثقی، در کتاب المبسوط نیز قابلمشاهده است. کتاب صلاة،(46) کتاب زکات،(47) کتاب قسمت زکات و اخماس و انفال،(48) کتاب اجارات،(49) کتاب فرائض و مواریث،(50) کتاب نکاح،(51) کتاب حدود،(52) کتاب دعاوی و بینات(53) و... از جمله بخشهای دارای فروعات فقهی فراوان در این کتاب هستند.
5. کتاب فقهی مقارنهای
برخلاف کتاب الخلاف فیالأحکام، بنای شیخ طوسی بر آن نبوده که همه نظرات علمای مذاهب دیگر را در مسائل فقهی در کتاب المبسوط گرد آورد، ولی تا حد امکان، به بسیاری از نظرات علمای مذهبهای دیگر در این کتاب اشاره کرده است.(54) بههمینسبب، میتوان کتاب المبسوط را فقه استدلالی مقارنهای نامید.
وی در مقدمه کتاب المبسوط، در فراز «و لا أذکر أسماء المخالفین فی المسألة لئلا یطول به الکتاب و قد ذکرت ذلك فی مسائل الخلاف مستوفاً»،(55) فرموده است که اسامی علمای مذهبهای دیگر در مسئله فقهی را در کتاب المبسوط ذکر نمیکند تا کتاب، طولانی نشود. افزونبرآنکه این اسامی را در کتاب الخلاف فیالأحکام بهصورت کامل ذکر کرده است. استشهاد به احادیث اهلتسنن(56) - بهمنظور اثبات مدعای خود - از جمله مهمترین عناصر تألیف مقارنهای و تطبیقی شیخ طوسی در این کتاب بهشمار میرود.
6. تقریب میان مذاهب اسلامی
در همه آثار شیخ محمدبن حسن طوسی، نشانههایی از تقریب میان مذاهب اسلامی و پرهیز از افراط و تفریط دینی و مذهبی و همچنین تعامل صحیح با مذاهب اسلامی دیگر، بهچشم میخورد. در هیچجایی از آثار این فقیه گرانقدر، جسارت و سوءادب نسبت به پیروان مذاهب اسلامی دیگر دیده نشده است و این نشان از بصیرت، درایت و درک بالای این مجتهد دینی شیعی دارد.
شیخ طوسی تلاش کرده است در مسائل فقهی، تا حد امکان، بهنظرات علمای مذاهب دیگر نیز اشاره کند و رویکرد استدلال و برهان را بر رویکرد تکفیر و افراطیگری غلبه دهد. این مجتهد شیعی در کتاب الخلاف فیالأحکام بهطور بسیار گسترده، بهنظرات و آرای فقهی دانشمندان مذهبهای دیگر، اشاره داشته و در برابر آنان، به استدلال و برهان پرداخته است. در کتاب المبسوط نیز که پس از کتاب الخلاف فیالأحکام نوشته شده، تا حدودی این رویه را ادامه داده است. هرچند هدفش از نگارش این کتاب، انعکاس آرا و نظرات دانشمندان مذاهب اسلامی دیگر نبوده، ولی برای رعایت تقریب میان مذاهب، تا قدر امکان، به برخی از نظرات و آرای آنان، اشاره داشته است. البته هدف وی از نگارش کتاب المبسوط چیزی سوای هدفش در تألیف کتاب الخلاف فیالأحکام بوده است. بههمیندلیل، میزان اشاره او بهنظرات و آرای علما مذاهب اسلامی دیگر، کمتر بوده است. درهرحال، رویکرد تقریب میان مذاهب اسلامی در کتاب المبسوط، مانند کتابهای دیگر وی مشهود و قابللمس است. تمسک به احادیث اهلسنت، برای اثبات مدعای خویش، یکی از راهکارهای شیخ طوسی برای تقریب مذاهب اسلامی در این کتاب است.
7. بیسابقهبودن در روش و فروعات
هرچند پس از کتاب المبسوط، نگاشتههای دیگری در فقه شیعه، پدیدار شد که در سبک فقه استنباطی و استدلالی و همچنین در فروعات متفاوت و گوناگون، برجستهتر از این کتاب، هستند، ولی تا پیش از عرضه این کتاب توسط شیخ طوسی، هیچ نوشتاری همانند این کتاب به جامعه علمی عرضه نشده بود. شیخ طوسی در خطبه این کتاب، درباره اهمیت و ارزشمندی این اثر، در فراز «هذا الکتاب - إذا سهل اللّه تعالی إتمامه - یکون کتاباً لا نظیر له لا فی کتب أصحابنا و لا فی کتب المخالفین؛ لأنّی إلی الآن ما عرفت لأحد من الفقهاء کتاباً واحداً یشتمل علی الأصول و الفروع مستوفی مذهبنا، بل کتبهم و إن کانت کثیرة فلیس تشتمل علیهما کتاب واحد و أما أصحابنا فلیس لهم فی هذا المعنی ما یشار إلیه بل لهم مختصرات و أوفی ما عمل فی هذا المعنی کتابنا النهایة و هو علی ما قلت فیه»(57) نوشته است: این کتاب، کتابی است که مانندی برای آن (در آن زمان) در میان کتابهای شیعه اثناعشریه و کتابهای مذهبهای اسلامی دیگر، وجود ندارد، زیرا من (شیخ طوسی) تااکنون، برای هیچ شخصی از فقها، کتاب واحدی که شامل اصول و فروع باشد و همه مطالب مذهب شیعه اثناعشریه را بیان کند، نمیشناسم، بلکه کتابهای آنان، اگرچه زیاد است، شامل اصول و فروع نمیشود. شیعه اثناعشریه در این زمینه، کتابهای مختصری دارند. کاملترین کتاب در زمینه اصول، کتاب النهایة است که دربردارنده فروع نیست.
بنابراین، تا زمان نگارش کتاب المبسوط مدل نگارشی خاصی برای آن وجود نداشت و همین نکته، قدرت علمی و فقهی شیخ طوسی در زمان خودش را نشان میدهد.
8. ارائه روش اجتهاد در مسائل فقهی بهصورت عملی
شاید در کتابهای پیش از کتاب المبسوط، بهصورت کوتاه و گذرا، به برخی از مسائل مرتبط با اجتهاد در مسائل فقهی، اشاره میشد، ولی شیخ طوسی در کتاب المبسوط بهصورت عملی، روش اجتهاد و استفاده از ادله عام و خاص، مطلق و مقید، عقلی و نقلی، قرآنی و روایی و... برای استخراج و استنباط احکام شرعی مسائل گوناگون را به جهان تشیع عرضه کرد.
با این نگاه، میتوان به جرأت گفت که کتاب المبسوط، نخستین کتاب جامع در زمینه آموزش اجتهاد درست درباره مسائل ریز گوناگون فقهی در شیعه بهشمار میرود. هرچند شیخ طوسی این کتاب را برای آموزش اجتهاد، بهنگارش در نیاورده است، ولی در آن زمان میتوانست بهترین منبع رسیدن به درجه اجتهاد باشد. بهترین شاهد برای این مدعا، مراجعه همه یا بسیاری از فقها و مجتهدان همه اعصار، حتی عصر حاضر، به این کتاب گرانقدر برای استنباط احکام فقهی است.
ز) شاخصترین نوآوریهای شیخ طوسی در کتاب المبسوط
شیخ طوسی در کتاب المبسوط فی فقهالإمامیة در زمان خودش، نوآوریهای گوناگونی را عرضه کرده است. که به برخی اشاره میکنیم:
1. ایجاد روش استدلالی و اجتهادی در فقه شیعی
در آغاز شکلگیری فقه شیعی، کتابهای فقهی، براساس سلسله احادیث اهلبیت معصومین(علیهم السلام) درباره احکام حلال و حرام، معاملات و... مانند اخلاق، معارف و عقاید بود که در طول سه قرن در کتابهایی با نامهای: «أصل»، «جامع»، «نوادر»، «مسائل» و... بهطور منظم یا نامنظم، مفصل یا مختصر، با تلاش محدثان و فقهای شیعه، که تعدادی از آنان، اصحاب نزدیک امامان معصوم شیعه(علیهم السلام) بودند، فراهمشده بود. این احادیث که با سلسله سند به ائمه معصومین(علیهم السلام) اسناد داده میشدند، در آن زمان فقه شیعه امامیه را شکل میدادند.
پس از گذشت سه قرن، به مرور زمان، روش جدیدی در نگارش فقه اسلامی آغاز شد و در آن فقهای شیعه بحثهای فقهی را از قالب احادیث همراه با ذکر سند، خارج کردند و استنباط و اجتهاد خودشان را از احادیث در هر مسئله، بهصورت فتوای شرعی به نگارش درآوردند. نخستین کسی که این روش - یعنی فقه منصوص یا أصول متلقاة - را انتخاب کرد، شیخ علیبن حسینبن بابویه صدوق قمی (درگذشته 329ق) پدر شیخ محمدبن علیبن بابویه صدوق قمی (306-381ق) بود و پس از او شیخ محمدبن یعقوب کلینی (258-329ق) این روش را ادامه داد.
در کنار این روش، از نگارش فقه اسلامی، سبک دیگری در اوایل قرن چهارم قمری، با استفاده از عمومات، اطلاعات و.... بهوسیله سیدحسنبن علیبن ابیعقیل عمانی، معاصر کلینی (258-329ق)، با نگارش کتاب المستمسک بحبل آلالرسول(صلی الله علیه واله وسلم) ابداع شد که بعدها توسط ابوعلی محمدبن احمدبن جنید اسکافی (290-381ق) در کتاب تهذیبالشیعة لأحکامالشریعة و سپس توسط شیخ محمدبن محمد مفید عکبری بغدادی (336-413ق) در کتاب المقنعه و سیدمرتضی علیبن حسین علمالهدی موسوی بغدادی (355-436ق) در کتاب الإنتصار فی انفراداتالإمامیة و کتاب المسائلالناصریات ادامه یافت.
پس از این، اوایل قرن پنجم قمری شیخ محمدبن حسن طوسی روش جدیدی را در نگارش فقه اسلامی، ابداع کرد. او که در سبک فقه منصوص، کتاب النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی را بهنگارش درآورده بود، با نگارش کتاب المبسوط، فقه استدلالی و اجتهادی را ابداع کرد و متون فقهی شیعه را وارد مرحله جدیدی از رشد ترقی و تکامل نمود.
2. ایجاد روش جدید در باببندی مباحث فقه شیعی
تتبع و تحقیق در آثار فقهی شیعه نشان از آن دارد که هرچند پیش از کتاب المبسوط، به مسائل و موضوعات گوناگونی از سوی فقهای شیعه، پرداخته شده بود، ولی تا پیش از این کتابی با این حجم دیده نشده بود. این مطلب، نشان از قدرت و خلاقیت بالای شیخ طوسی در طرح مباحث فقهی در زمان خودش، با امکانات اندک آن زمان، داشته است. باببندی منظم مباحث یک علم، از موازیکاری، هرز رفتن، سردرگمی و بیانضباطی در طرح مباحث آن علم، جلوگیری میکند.
ح) مهمترین خدمات تأثیرگذار کتاب المبسوط
نقشآفرینی و خدمات کتاب ارزشمند المبسوط فی فقهالإمامیة در این چند قرنی که از نگارش آن میگذرد، فراوان و چشمگیر است که به برخی از مهمترین آنها اشاره میشود.
1. پاسخ به غرضورزان و دفاع از فقه شیعه
همانگونه که بیان شد، علت اصلی برای نگارش کتاب المبسوط فی فقه الإمامیة، همچنانکه خود شیخ طوسی در ابتدای این کتاب(58) بیان فرموده، پاسخ به برخی اشخاصی بود که فقه و فقهای شیعه اثناعشریه را مورد تمسخر قرار میدادند و آنها را به کمبودن فروعات و ایستایی و تکفیر مذاهب اسلامی دیگر، متهم میکردند. این اشخاص، میگفتند وقتی فقهای شیعه، قیاس و اجتهاد را باطل میدانند، چگونه میتوانند به فروعات و مسائل فقهی، پاسخ دهند؟
شیخ طوسی با نگارش این کتاب، بهصورت عینی و عملی، به همگان نشان داد که از نظر فقه و فقهای شیعه قیاس باطل است، ولی راه برای اجتهاد صحیح، باز است و فقه اسلامی، پویا و فعال بوده و در هر زمانی، پاسخگوی نیازها و مسائل شرعی بشریت خواهد بود. ذکر فروعات گوناگون و استدلال و برهان عقلی و نقلی برای بسیاری از آنها، برای آن بوده که شیخ طوسی به آنان نشان دهد که شیعه، قائل به اجتهاد است و اجتهاد بهمعنای قیاس و تفسیر به رأی را باطل میداند، ولی اجتهاد بهمعنای استخراج و استنباط احکام شرعی از منابع معتبر و ناب، قابلقبول بوده و شیعه بدان پایبند است. این نوع عملکرد شیخ طوسی، نشان از بهروز بودن، آگاه به زمانبودن و هوشیاری این عالم فرزانه در زمان خودش دارد.
2. جلوگیری از رکود فقه
در حدیث «إِنمَا عَلَینَا أَنْ نُلْقِی إِلَیکمُ الْأُصُولَ وَعَلَیکمْ أَنْ تُفَرعُوا»(59) از امام صادق(علیه السلام) و در حدیث «عَلَینَا إِلْقَاء الْأُصُولِ إِلَیکمْ وَعَلَیکمُ التفَرّعُ»(60) از امام رضا(علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «برعهده ماست که اصول را برای شما بیان کنیم و برعهده شما هست که فروعات را استخراج کنید». طبق این حدیث، شیعه و دانشمندان شیعه بر این باورند که لازم نیست پیشوایان دینی، همه مسائل دینی را به پیروان خود، بهصورت دقیق بگویند؛ زیرا اساساً محدودیت زمان، مکان و انسان اجازه این کار را نمیدهد؛ بنابراین اندیشمندان باید مسائل ریز را از اصولی که در آیات قرآن کریم و احادیث معصومین(علیهم السلام) آمده، استخراج و استنباط نمایند. این فرایند، همان اجتهاد نام دارد. برهمیناساس، شیعه قائل به اجتهاد بوده و قیاس را باطل میداند، اما قائل به بطلان اجتهاد بهمعنایی که ذکر شد، نیست.
اگر اینگونه نباشد، فقه اسلامی، دچار رکود و ایستایی خواهد شد و نمیتواند از عهده اینهمه مسائل ریز جدید و نوآمد، برآید. بهطور طبیعی در زمان حاضر، از امور و مسائل جدید و نوآمد بهوجود آمدهاند که در زمان نزول قرآن کریم و عصر معصومین(علیهم السلام)، وجود نداشتند. در این موارد دو صورت وجود دارد. یا باید بگوییم که دین اسلام، هیچ حکمی درباره این امور ندارد که این از ضعف، ناتوانی و عدم پاسخگویی این دین به نیازها و احتیاجهای بشریت حکایت دارد؛ پس باطل است. یا باید گفته شود که دین اسلام در این موارد هم حکم شرعی خاص خودش را دارد که این نظر درست است. طبق این دیدگاه، تنها راه درست جهت استخراج و استنباط احکام شرعی این مسائل ریز جدید و روزآمد، تخریج فروعات از اصولی است که در آیات و روایات، بیانشده است و این روش، در احادیث معصومین(علیهم السلام) - از جمله دو حدیثی که ذکر شد - و سیره مستمره آنان مشهود است.
شیخ طوسی در کتاب المبسوط خواسته به این سبک، جامعه عمل بپوشد و بهصورت عملی نشان دهد که فقه شیعه اثناعشریه، دارای رکود و ایستایی نیست و برای همه مسائل ریز، پاسخ و حکم خاص خودش را دارد و میتوان از عمومات، اطلاقات و دیگر ادله و براهین معتبر دینی، احکام شرعی و دینی مسائل را استخراج و استنباط کرد. نگارش این کتاب توسط شیخ طوسی، رکود نسبی فقه شیعه اثناعشریه را متحول و متغیر ساخت و جانی تازه به کالبد فقه شیعه دمید. این نکته در دروس و نگاشتههای فقهی شیعه پس از نگارش این کتاب ارزشمند، بهصورت ملموس، قابلمشاهده است.
3. نوآوریهای ارزشمند در حوزه فقه اسلامی
نوآوری در یک علم، کاری سخت است و به تبحر نیاز دارد و نقش زیادی در گسترش و پیشرفت آن علم خواهد داشت. شیخ طوسی در کتاب بیسابقه المبسوط، نوآوریهای زیادی را ارائه کرده که در مباحث قبلی، به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم: ایجاد روش استدلالی و اجتهادی در فقه شیعی و ایجاد روش جدید در باببندی مباحث فقه شیعی اشاره شده است. هرکدام از این نوآوریها، خدمت بزرگی را به جهان اسلام و عالم تشیع، عرضه نموده و در گسترش و پیشرفت دانش فقه اسلامی، نقش حیاتی داشته است.
4. منبع معتبر جهت مراجعه فقها
کتاب المبسوط با آن حجم گسترده فروعات فقهی و همچنین استدلالها و براهین عقلی و نقلی که در نوع خودش در آن عصر بیسابقه بوده، مرجع و منبع معتبر و مناسبی جهت مراجعه فقها، اعم از پیشکسوتها و تازهکارها بوده است. این مراجعهها تا آنمقدار فزونی یافت که حتی تا عصر حاضر نیز بسیاری از فقها به این کتاب، مراجعه میکردند و در دروس و نگاشتههای فقهی خودشان، از آن بهره میبرند. بهطور معمول، مهمترین دلایل مراجعه به این کتاب، عبارتند از:
- شناخت فروعات و مسائل ریز فقهی جهت احاطه به آنها؛
- آشنایی با طریقه و سبک استدلال و اجتهاد فقهی؛
- آگاهی از نظرات و دیدگاههای شخصی شیخ طوسی در مسائل فقهی؛
- شناخت دلائل و براهین شخصی شیخ طوسی در مسئلههای مختلف و گوناگون فقه اسلامی.
مراجعه به این کتاب، به فقهای شیعه اختصاص ندارد و بسیاری از علمای مذاهب دیگر نیز به این کتاب مراجعه دارند. نقلشده که حضرت آیتاللّه العظمی سیدحسین طباطبایی بروجردی کتاب المبسوط را برای شیخ عبدالمجید سلیم، که از جمله علمای اهلسنت و استاد شیخ محمود شلتوت بوده و شلتوت بسیار به وی احترام میگذاشت ارسال کرد، وی با دیدن این کتاب، شگفتزده شد و علامه شیخ محمدتقی قمی نقل میکند: خود شیخ عبدالمجید سلیم میگفت که هروقت که میخواستم در لجنه فتوا در الازهر مصر شرکت کنم، به کتاب المبسوط مراجعه میکردم.(61)
نتیجهگیری
تتبع و تحقیق در آثار و فعالیتهای علمی اندیشمند برجسته جهان اسلام و دانشمند بزرگ فرقه شیعه اثناعشریه شیخ طوسی (385-460ق)، حکایت از آن دارد که وی از جمله علمای شاخص تأثیرگذار در علوم اسلامی در رشتههای گوناگون اسلامی بوده است. یکی از این زمینهها، دانش فقه اسلامی است که فراوانی، گستردگی، عمقیابی و پویایی آثار و فعالیتهای این دانشمند برجسته شیعه، نشان از نقشآفرینی بزرگ او به لحاظ کمی و کیفی در علم فقه دارد. از جمله آثار فقهی این فقیه گرانقدر، کتاب المبسوط فی فقهالإمامیة است که دارای چندین جلد بوده و فروعات فقهی گوناگونی بههمراه استدلال و اجتهاد در آن بیان شده است. این حجم کار با این کیفیت و کمیت، در آن زمان، با امکانات اندک و محدود، گویای این مطلب است که این عالم برجسته شیعی، قدرت زیادی در فقاهت و اجتهاد داشته و تحول بزرگی را در فقه شیعه و فقه اسلامی، رقم زده است. باببندی مباحث گسترده فقه اسلامی بههمراه بیان نظرات علمای مذاهب دیگر با رویکرد تقریب میان مذاهب، بههمراه ذکر استدلال در بسیاری از مسائل و فروعات فقهی - با وجود عدم سابقه در این زمینه - گواه تکامل فزاینده فقه شیعی و اسلامی، بهدست این فرهیخته ارجمند است. بهطور کلی کتاب المبسوط پس از گذشت قرنهای متمادی، همچنان بسیار مهم و تأثیرگذار است.(62)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.