نقل حدیث بیانگر عقیده ناقل آن نیست

آیا این سخن که: "نقل احادیث «تحریف قرآن» بیانگر عقیده ناقل حدیث به این موضوع می‌باشد" صحیح است؟!

انتساب عقيده‌اى به گروهى به دليل نقل روايت - بى‌آنكه بر آن تصريح كرده و پذيرفته باشند - كارى نادرست است؛ زيرا نقل حديث مادامى كه ناقل آن بر صحّت روايت تعهدى نسپرده و به مفاد آن ملتزم نشده به تنهايى نمى‌تواند از عقيده ناقل آن حكايت كند. به‌علت غفلت از اين نكته است كه به جماعتى از بزرگان نظير «محمد بن‌يعقوب كلينى» و «على بن‌ابراهيم قمى» و «محمد بن‌مسعود عياشى» نسبت تحريف داده‌اند؛ با اين استدلال كه اينان در كتاب‌هاى حديثى خود، رواياتى آورده‌اند كه برحسب پندار مدّعيان بر وقوع تغيير در قرآن دلالت دارد. حال آنكه چنين نسبتى جاهلانه و سخت بى‌بنياد و از نظر روش تحقيق مردود است.

منشاء اعتقاد به «تحریف» در قرآن؟!

چه عواملی موجب شد گروهی به این باور برسند که در قرن کریم «تحریف» صورت گرفته است؟

به نظر مى‌رسد سه عامل بنيادى در گزينش نظريه تحريف از سوى برخى نويسندگان نقش‌آفرين بوده است؛ این سه عامل عبارتند از: 1- وجود روايات تحريف. 2- ابهام در تاريخ گردآورى قرآن. 3- كمرنگى طرح مسأله «امامت» در قرآن.

معنای «تحریف» در متون وحیانی اسلام؟

مراد و منظور از «تحریف در متون وحیانی اسلام» چه نوع تحریفی است؟

تحريف در «كتاب» و «سنت» به عنوان متون وحى آيين اسلام، به دو گونه «لفظى» و «معنوى» مقصود است. آنچه در سنت پيامبر(ص) اتفاق افتاد، بيشتر مربوط به «تحريف لفظى» بوده است؛ اما آنچه درباره «قرآن» به عنوان نخستين و درعين حال مهم‌ترين منبع دين‌شناسى اتفاق افتاده است، «تحريف معنوى» مى‌باشد كه در روايات از آن به «تفسير به رأى» ياد شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

مَنْ حَجَّ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا يُرِيدُ بِهِ رِيَاءً وَ لا سُمْعَةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الْبَتَّةَ

کسى که حجّ انجام دهد و خدا را اراده کند و قصد ريا و شهرت طلبى نداشته باشد قطعاً خداوند او را خواهد بخشيد.

وسائل الشيعة: 11/109