محکم 10 مطلب

مراجعه مستقیم به قرآن و حدیث، به جای «تقلید»!

وقتی قرآن و احادیث وجود دارند، چرا مستقیما به آنها رجوع نکنیم تا مجبور به تقلید باشیم؟!

استنباط احکام از قرآن به مقدماتی مانند دانش عربی، علوم قرآن و تشخیص محکمات از متشابهات و ناسخ از منسوخ و... نیاز دارد. بدون دانستن این مقدمات، تلاش برای فهم قرآن به برداشت های ناقص و انحرافی می انجامد که در سخنان بزرگان دینی به عنوان «تفسیر به رأی» شناخته شده و بسیار نکوهش شده است.
استخراج احکام از روایات نیز به قوه تشخیص عـام و خاص، مطلق و مقید، معانی امر و نهی موجود در احادیث، ملازمات مضامین احادیث، شناخت رجال سلسله راویان حدیث، شناخت موارد تقیه از غیرتقیه، روایت‌های صحیح‌ السند از غیرصحیح السند و... وابسته است.
از آن گذشته برای پدیده های جدیدی را که پیشینه ای در روایات معصومین و احکام شرعی گذشته ندارند و به اصطلاح فقها به نام «مسائل مستحدثه» شناخته می شوند، بدون طی کردن مراحل اجتهاد مصطلح، نمی توان حکمی استنباط کرد.
داشتن چنین تخصص هایی از همه برنمی آید و بایستی عموم مردم از متخصصین پیروی کنند، در غیر این صورت جامعه به همان تشتت و اختلاف نظر عمیق و عدم انسجام علمی و فکری ای که سلفیه و وهابیت بر اثر آسان گیری در اجتهاد دچارش شده، مبتلا می گردد.

دو تفسیر عجیب و غریب از «محکم» و «متشابه»

اخیرا چه تفسیری از معنی «محکم» و «متشابه» شده است که موجب تعجب دانشمندان شده است؟

به تازگی دو تفسير عجیب درباره «محكم و متشابه» ارائه شده كه عبارتند از: 1. مرحوم طالقانى می گويد: «قرآن داراى دو وجود و دو مرحله است، مرحله پيش از نزول و پس از نزول. قرآن، پيش از نزول محكم، ثابت و نامتغيّر است؛ اما همان محکمات پس از نزول، در ظروف انديشه هاى گوناگون و به صورت كلمات و آيات متفرق تبين گرديده، و به صورت متشابه در آمده است. 2. محكمات آياتى هستند كه اصول اساسى و ديدگاه هاى كلى مكتب را بيان مى كنند؛ اما آيات متشابه مشتمل بر مطالبى است كه خود «اصل» نيستند، اما منبعث از اصول بوده، لذا فاقد خصلت ثبات و پايدارى می باشند.

سابقه تفسیر موضوعی

تفسیر قرآن به روش موضوعی از چه زمانی رایج شده است؟

جوانه هاى تفسير موضوعى قبل از هر چيز در خود قرآن ديده مى شود؛ و دستور قرآن در زمينه تفسير آيات متشابه به وسيله آيات محكم، نوعى از تفسير موضوعى است. در كلمات معصومین نيز نمونه هاى فراوانى آمده كه روش گردآورى آيات مربوط به يك موضوع، جمع بندى و استفاده از آن را به ما می آموزد. مثلا پیامبر(ص) در حدیثی برای استدلال درباره نکوهش دنیا به آیاتی از سوره حدید، زخرف، اسرا و ق؛ و علی(ع) در جمع بندی معنای کفر، به آیاتی از سوره جاثيه، نمل، بقره، ممتحنه، عنكبوت و ابراهيم استشهاد می نمایند.

متشابه القرآن و مختلفه

معرفی کتاب «متشابه القرآن و مختلفه»

این کتاب که یکی از منابع کم نظیر و بسیار مهم در زمینه تفسیرآیات متشابه قرآن به شمار می رود توسط رشیدالدین ابوجعفر محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب (م 588 ق) تالیف شده است. ابن شهر آشوب که یکی از دانشمندان بزرگ شیعه و جامع علوم و فنون بود و مورد اعتماد شیعه و سنی می باشد، این کتاب را بنا به در خواست عده‌ای از فضلای زمان خود برای روشن ساختن معنای آیات متشابه قرآن و زدودن اختلافات موجود در زمینه این آیات نوشته است.

تفاوت معنای اصطلاح «علوم قرآنی» با «معارف قرآنی»

اصطلاح «علوم قرآنی» به چه معناست؟ و چه تفاوتی با «معارف قرآنی» دارد؟

اصطلاح «علوم قرآنی» به مجموعه مسائل مرتبط با شناخت قرآن و شؤون مختلف آن گفته می شود و مباحث بيرونى «قرآن» را مورد بررسی قرار می دهد؛ در حالی که «معارف قرآنی» به درون و محتواى «قرآن» از جنبه تفسيرى می پردازد. به عبارت دیگر «علوم قرآنی» مقدمه ای برای «معارف قرآنى» و تفسير است. در «علوم قرآنى» مباحثى مانند پدیده وحى، تاریخ نزول قرآن، جمع و تأليف قرآن، مسئله قرائت و قُرّاء، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و ... مطرح شده است.

مُصحف امام علي(ع) و ویژگی های آن

مُصحفی که توسط امیرالمؤمنین علي(ع) گردآوری و مُدوّن شد چه ویژگی ها و صفاتی داشت؟ و سرانجام آن چه شد؟

مُصحف امام علي(ع)، داراى ويژگى هاى خاصّى بود: 1. ترتيب دقيق آيات و سور، طبق نزول آنها رعايت شده بود. 2. قرائت آيات، بر طبق قرائت پيامبر(ص) ثبت شده بود. 3. مُصحف مشتمل بر تنزيل و تأويل بود. از سویی نقل شده امام(ع) پس از جمع آوری قرآن، آن را به مسجد آورد؛ در حالى كه مردم پيرامون ابوبكر بودند، به آنان گفت: بعد از مرگ پيامبر(ص) به جمع آورى قرآن مشغول بودم. آن گاه يكى از سران گروه با ديدن آنچه امام(ع) فراهم كرده بود، گفت: به آنچه آورده اى نيازى نيست. امام(ع) فرمود: ديگر هرگز آن‌ را نخواهيد ديد، و دیگر كسى آن را نديد.

معناى محکم و متشابه در آیات قرآن

منظور از آیات محکم و متشابه چیست؟

مراد از «آیاتٌ مُحْکَماتٌ» آیاتى است که مفهوم آن به قدرى روشن است که جاى گفتگو و بحث در آن نیست. و منظور از«متشابهات» یعنى آیاتى که معانى آن در بدو نظر، پیچیده است و در آغاز، احتمالات متعددى در آن مى رود اگر چه با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها روشن می شود.

علت بیان سرگذشت پیشینیان در قرآن

چرا در قرآن داستان هاى مختلف اقوام پیشین آمده است؟

خداوند در آیه 120 سوره هود در پاسخ به این سؤال می فرماید: «ما سرگذشت پیامبران را براى تو بیان کردیم، تا قلبت را محکم و اراده ات را قوى کنیم. و در این اخبار حقایق مربوط به زندگى و حیات، پیروزى و شکست و عوامل موفقیت و شکست امتها همگى براى تو آمده است که براى مؤمنان موعظه، اندرز و تذکر است».

مفهوم قناطیر

منظور از «القَناطِیْرِ الْمُقْنَطِرَه» و «الخَیْلِ الْمُسَوَّمَه» چیست؟

«قناطير» جمع «قِنطار» يعني چيز محکم يا مال زياد است و تمام مصاديق بيان شده همان مفهوم وسيع مال زياد را دارد. «خَيل» به معنى اسب ها يا اسب سواران است.  «مُسَوَّمَه» به معنى نشاندار يا برازنده است.

شیعه و تأویل آیات متشابه‏

چرا شیعیان آیات قرآن را تأویل مى کنند؟

خداوند در سوره آل عمران آیات قرآن را به دو دسته محکم و متشابه تقسیم می کند.علما درباره تأویل آیات متشابه با کمک آیات محکم و سنّت اثبات شده و مسلم، وحدت نظر دارند. قرآن با انتقاد از تاویل آیات متشابه به وسیله فتنه گران که در پی سوءاستفاده از آیات قرآن هستند و برای پرهیز از غلطیدن در دام تجسّم و تشبیه و مخالفت با اصول مسلم قرآنی موجود در آیات محکم، تاویل اینگونه آیات را تابع شرایط و ضوابط خاص تفسیری دانسته که توسط راسخون در علم صورت می گیرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

عَن الرّضا عليه السّلام :

يا دِعبِلُ! اِرْثِ الحُسَيْنَ عليه السّلام فَاَنْتَ ناصِرُنا وَ مادِحُنا ما دُمْتَ حَيّاً فَلا تُقصِرْ عَنْ نَصْرِنا مَا اسْتَطَعْتَ.

اى دعبل ! براى حسين بن على عليه السّلام مرثيه بگو، تو تا زنده اى ، ياور و ستايشگر مايى ، پى تا مى توانى ، از يارى ما کوتاهى مکن .

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 567