نيكسون یکی از رؤسای جمهور آمريكا

نيكسون یکی از رؤسای جمهور آمريكا

نيكسون یکی از رؤسای جمهور آمريكا در كتابش حقايق مهمي را درباره اسلام بیان می کند و خطر عمده را متوجه اسلام اصیل مي داند و معتقد است براي نابودي آن باید حتي با دشمن نیز متحد شد. از دیدگاه او زيربناى سياست آمريكا عبارت است از: ايجاد اختلاف، دامن زدن به ناسيوناليسم افراطى، روى كار آمدن دولت هاى دست نشانده، ايجاد وابستگى ها و ايجاد فشار در ميان نسل جوان و فعّال از طريق مواد مخدّر و امور ديگرى مانند آن.

«وحدت» تنها راه نجات ملل شرقی

چه چیزی می تواند ملت های شرقی را در برابر هجوم سنگین استعمار غرب مقاوم و از خطرات حفظ نماید؟

تنها راه نجات کشورهای شرقی از زیر نفوذ استعمار غرب وحدت می باشد؛ که بتوانند خودشان برای خود تصمیم بگیرند و مشکلات خود را رفع کنند و به رشد اقتصادی و تکنولولژی برسند. این وحدت دارای امتیازاتی می باشد زیرا منابع و ذخایر و جمعیت این کشورها از بقیه جهان بیشتر است و هر دولتی به تنهایی نمی تواند مشکلات خود را رفع کند بلکه باید یک وحدت بزرگ بین کشورهای شرقی باشد تا بتوانند خود را از نفوذ کشورهای غربی نجات دهند.

سیاست آمریکا در قبال اسلام

سیاست آمریکا در قبال اسلام چگونه سیاستی است؟

نيكسون یکی از رؤسای جمهور آمريكا در كتابش حقايق مهمي را درباره اسلام بیان می کند و خطر عمده را متوجه اسلام اصیل مي داند و معتقد است براي نابودي آن باید حتي با دشمن نیز متحد شد. از دیدگاه او زيربناى سياست آمريكا عبارت است از: ايجاد اختلاف، دامن زدن به ناسيوناليسم افراطى، روى كار آمدن دولت هاى دست نشانده، ايجاد وابستگى ها و ايجاد فشار در ميان نسل جوان و فعّال از طريق مواد مخدّر و امور ديگرى مانند آن.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ کانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُ کَثُرَ بُکائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: کانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً.

من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 177