کمکها و حاتمبخشیهای «غرب»!
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی؛ مجله مکتب اسلام، اسفند 1346، سال 9، شماره 4.
کمکها و حاتمبخشیهای «غرب»! (ارزیابی تمدن غرب)
از مسائل چشم گیری که «قیافۀ انسانی خاصی»! به تمدن کنونی غرب داده کمکهای به ظاهر بلاعوض، و کمکهای باعوض، و قرضه ها و همکاری های اقتصادی و تجاری است که به منظور جبران عقب ماندگی کشورهای عقب مانده، و تسریع رشد کشورهای درحال رشد انجام می شود. اما اگر در «شرائط» و «ماهیت» و «نتائج» این کمکها و همکاری ها دقت کنیم خواهیم دید یکی از ضد انسانی ترین و ظالمانه ترین اعمال آنها همین هاست! امروز بودجه بسیاری از کشورهای غربی (البته منظور از غرب در این سلسله مقالات همانطور که در گذشته نیز یادآوری کردیم همۀ کشورهای صنعتی اروپا و آمریکاست) ستون مخصوصی با ارقام درشت مربوط به کمک به کشورهای در حال رشد، و عقب افتاده دیده می شود که در بدو نظر تحسین هرکس را در برابر این سخاوت های بی دریغ و حاتم بخشی ها که گاهی تا سرحد «اسراف»! پیش می رود، برمی انگیزد! ممالک غربی با تمام وسائل تبلیغاتی خود گوش جهانیان را پر می کنند که ما کشورهای پیشرفته صنعتی «زکات»! مال خود را تام و تمام به شرق می دهیم و از این بابت نسبت به وظائف بزرگ و انسانی که در پیشگاه تاریخ و بشریت داریم چیزی بدهکار نیستیم! و لابد شرقي ها نیز به حکم وجدان و فطرت موظف اند این «حاتم صفتان»! را لااقل از دعای خیر فراموش نکنند (چه کنند کار دیگری از دستشان ساخته نیست!)؛ ولی ضرری ندارد چند لحظه عینک خوش باوری را که از نتایج شوم خودباختگی در برابر غول صنایع غربی است از چشم برداریم، و کمی دربارۀ ماهیت و شرائط و نتائج این کمکهای بی دریغ، آزادانه بررسی کنیم!
اما در مورد کمکهای بدون عوض که مصداق بارز «بزرگواری»! غربی هاست به زودی به مسائل وحشت آور زیر برخورد می کنیم:
1. این کمکها معمولا اختصاص به کشورهایی دارد که با آنها «روابط حسنه»! داشته باشند، و البته صد البته روابط حسنه آن نیست که از نظر یک فرد بی طرف و واقع بین «حسنه» باشد، بلکه باید از دریچه چشم غرب «حسنه» دیده شود، و اگر بخواهیم این حقیقت را عریان تر و دور از عبارات رنگین دیپلوماتیک ادا کنیم باید بگوئیم: این کمکها مخصوص کشورهائی است که غرب در آنجا منافعی دارد، و وجود این «کمکها» کمکی به حفظ آن منافع می کند و یا لااقل چنین چشم داشتی را می توان برای آینده داشت.
2. معولا این کمکهای بلاعوض با یک سلسله «تحميلات سیاسی» همراه است که گاهی کفاره آن را تا هفت نسل بعد هم نمی توانند بدهند؛ مخصوصا در کشورهای ضعیف گاهی چنان این عوض های سنگین سیاسی در برابر آن کمکهای بدون عوض، روشن و آشکار است که قیافه ناشرافت مندانه و زننده آن را به هیچ وجه نمی توان پوشانید.
3. معمولا این کمکها صورت «از یک دست دادن و با دست دیگر گرفتن» دارد؛ زیرا قسمت مهمی از آن از طریق حقوق های هنگفت کارشناسان و حق المطالعه ها، مستهلک می شود و قسمتی را هم از طریق «مصنوعات وارده و گران قیمت» تحویل می دهند. تازه در بسیاری از موارد که مصنوعات نسبتا مرغوب تحویل می دهند، مسیر خاصی برای مصرف آن تعیین می کنند که مثلا این کمک بدون عوض باید صرف توسعه فلان پایگاه و فلان بندر و فلان تشکیلات گردد وگرنه قطع خواهد شد. (نمونههای زیادی از این موضوع را در کشورهای آسیائی و آفریقائی می توان پیدا کرد) با اینکه بدیهی است هر ملتی به نیازمندی های خود و درجه اهمیت آنها بیش از همه کس واقف است و برای تعیین این موضوع احتیاج به «قیم» ندارند، آیا یک کمک شرافت مندانه و بدون نظر معقول است با شرائطی درباره نحوه مصرف آن همراه باشد؟!
4. گاهی منظور از این کمکها ایجاد رقابت های غلط در میان کشورهای توسعه نیافته و بردن استفادههای کلان از این مجرا است؛ زیرا آنها با کمک به یک کشور، مخصوصا کمکهای نظامی، کشورهای همسایه را مجبور به تهیه تجهیزات مشابه می سازند، و از این راه بازار داغی برای عرضه داشتن مصنوعات گوناگون خود به وجود میآورند، و به این طریق میتوانند مصنوعات خود را با قیمت و شرائط سنگینی به فروش برسانند، همانطور که در مسابقه تسلیحاتی بسیاری از کشورهای آسیائی و آفريقائی دیده میشود.
5. بسیاری از این کمکها از درآمد ملی و واقعی کشورهای صنعتی نیست، بلکه صورت واقعی آن گرفتن از یک کشور و دادن به کشور دیگر است! این حقیقتی است که در کنفرانس اقتصادی که اخیرا در «دهلی نو» تشکیل گردید و بسیاری از حقایق در آن گفته شد افشا گردید.
توضیح اینکه: قسمت مهمی از این کمکها به این صورت است که کشور کمک کننده برای کمکهای خود پول بیشتری در گردش وارد می کند و بر اثر ایجاد «تورم پولی» قیمت اجناس خود را عملا بالا می برد، در نتیجه دیگران مجبور می شوند قیمت بیشتری در برابر این اجناس بپردازند؛ و این تفاوت معادل همان مبلغی است که کشور صنعتی مزبور به یک مملکت توسعه نیافته کمک کرده است و این مصداق روشن همان مثل معروف «بخشیدن از کیسه خلیفه» میباشد!
اما در مورد کمکهای باعوض، علاوه بر وجود غالب این اشکالات، اشکال بزرگتری هست که از همه ناراحت کننده تر می باشد و آن اینکه: روز به روز پشت ممالک توسعه نیافته زیر بار این کمکها خمیده تر می شود، و عجیب این است که این کمکها نه تنها فاصله ممالک به اصطلاح توسعه یافته، و توسعه نیافته را کم نمی کند بلکه سال به سال فاصله آنها را بیشتر می سازد؛ همان طور که نماینده ایران در کنفرانس اقتصادی دهلی نو صريحا به این حقیقت اشاره کرد.
یکی از دانشمندان مینویسد: «در سال 1963 کشورهای در حال توسعه جمعا می بایست مبلغ 3100 میلیون دلار از باب اصل و فرع قرضههای خود به کشورهای صنعتی بپردازند؛ مقایسه این مبلغ با رقم سال قبل نشان می دهد که بدهی این کشورها تنها از همان باب در ظرف یک سال 19 درصد افزایش یافته است»!!(1) پایان این وضع ناگفته پیدا است.
اکنون باید دید در برابر این وضع خطرناک چه باید کرد؟ در اینجا وظیفه ای شرقي ها دارند و مسئولیتی غربي ها؛ اما شرقيها نباید هرگز به طور انفرادی در گرفتن این کمکها با ممالک صنعتی وارد مذاکره شوند. هر قدر شرائط آن به ظاهر سهل و آسان و حتی صورت رایگان داشته باشد، بلکه همه و یا لااقل کشورهای یک منطقه به صورت یک واحد بزرگ با آنها روبرو شوند، در غیر این صورت تمام بدبختی های گذشته دامنگیر آنها خواهد شد.
غربیها نیز اگر به راستی می خواهند یک کمک انسانی برای توسعه کشورهای شرقی (همان توسعه شرافت مندانه ای که به هرحال به حال غرب نیز مفید خواهد بود) انجام دهند نباید هریک مستقیما با ممالک شرق روبرو شوند و شرائط خاصی به آنها تحمیل کنند و هزار گونه اغراض سوء خود را از طریق این کمکها عملی سازند؛ بلکه از طریق تشکیل یک صندوق بین المللی بی طرف این کمکها طبق برنامه صحیح و بدون چشم داشت هیچ گونه امتیاز سیاسی، به نسبت نیازمندی ها تحویل کشورهای توسعه نیافته داده شود. ولی بدبختانه نه ممالک شرقی آمادگی آنچنان اتحادی را دارند و نه کشورهای صنعتی غرب این حسن نیت و بی نظری را.
باز هم در فرصت مناسبی در این باره مشروح تر سخن خواهیم گفت.
ادامه دارد ... قبل از هر چیز، یک «انقلاب فرهنگی» لازم است
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.