اجسام 9 مطلب

تبیین مكان و زمان نداشتن خداوند و زمان و مکان از منظر فلاسفه

با توجه به تعريف فلاسفه از مكان و زمان، آيا خداوند دارای زمان و مكان است؟

فلاسفه درباره حقيقت مكان و زمان بحث هاى زيادى دارند. گروهى مكان را همان فضا، يا بُعد خاصّى مي دانند كه اجسام در آن قرار مى گيرد. گروهی فضاى خالى از همه چيز را تنها يك بُعد خيالى مي دانند. در حالی که مكان به این معانی درباره خداوند محال است. زیرا مكان بدون محدوديت تصور نمى شود؛ چرا كه بايد دو جسم جدا در نظر گرفته شوند، تا مفهوم مكان از مقايسه آنها روشن شود. از سویی اگر خداوند، داراى مكان باشد، پس داراى اجزاء است. زمان هم يك حقيقت سيّال و مستقل است كه قبل از همه اشياء خلق شده است.

علت محال بودن «رؤيت» خداوند

چرا «رؤيت» خداوند محال است؟

لازمه رؤيت چيزى، امورى است كه هيچ يك از آنها در مورد خداوند امكان پذير نيست، مانند: جسم بودن، مكان داشتن و داراى اجزا بودن. به علاوه همه اجسام دستخوش دگرگونى و تغييرند و داراى عوارضى مانند رنگ، حجم و ابعاد هستند؛ در حالى كه واجب الوجود نه جزء دارد و نه تغييرى مى پذيرد. نه در معرض حوادث است و نه چيزى بر او عارض مى گردد. تمام اينها از صفات ممكنات است. بنابراين او نه شباهتي به اجسام دارد و نه يك امر مادى و قابل مشاهده است، نه زمانى براى او تصوّر مى شود نه مكانى و نه مى توان به او اشاره حسّى كرد.

حرکت جوهرى در قرآن

آیا آیه «کُلَّ یَوْم هُوَ فِى شَأْن» دلالتى بر حرکت جوهرى دارد؟

حرکت جوهری توسط ملاصدرا مطرح شده است. براساس این نظریه ماده اجسام، وجودى است سیّال، که دائماً ذاتش دگرگون مى شود و هر لحظه وجود تازه اى است که با وجود قبل فرق دارد، اما چون این دگرگونیها با هم اتصال دارد یک شىء محسوب مى شود. نتیجه اش این است که دائماً خداوند دست در کار خلقت و آفرینش جدیدى است، و دائماً ما مستفیض از فیض ذات او هستیم، آیه «وَ کُلَّ یَوْم هُوَ فِى شَأْن» را نیز به این معنى تفسیر کرده اند.

منظور از واژه «محيط»

منظور از واژه «محيط» چيست؟

«مُحْيط» از مادّه «احاطه» به معناى در برگرفتن است و بر دو گونه است: يكى در اجسام، مانند ديوارهايى كه گرداگرد مكانى را گرفته  که به آن «حائط» مى گويند، و ديگر احاطه معنوى، به معناى حفظ و نگاهبانى، يا به معناى اطلاع و آگاهى.

هماهنگي جهان آفرينش، دليلي بر توحيد

آيا هماهنگي و وحدت جهان آفرينش که از ادله توحید است از نظر علمی قابل اثبات است؟

اجزاى اين عالم چنان به هم پيوسته است كه همگى يك واحد را تشكيل مى دهد. تمام كرات منظومه شمسى در آغاز يك واحد به هم پيوسته بودند و تدريجاً از هم جدا شدند و در عين جدايى به هم مربوط اند. منظومه شمسى خود جزيى از يك كهكشان بزرگ است كه به ضميمه كهكشان هاى ديگر مجموعه واحدى را تشكيل مى دهند كه قانون جاذبه همچون زنجيرى آنها را به هم پيوسته است. قوانين مختلفى كه بر جهان حكومت مى كند، مانند: قانون جاذبه و سرعت نور و قوانين حركت و ...، همه جا يكسان است. اين هماهنگى دليل روشنى بر وحدت آفريدگار جهان است.

دیدگاه شیعه دربارۀ تجسیم

دیدگاه شیعه امامیه دربارۀ جسمانیّت خدا چیست؟

شيعه معتقد است، خداوند از هرگونه تشبيه و تجسيم منزه است، امام صادق(ع) مي فرمايد: «خدا نه جسم است و نه صورت، بلکه او جسم کننده اجسام و صورت دهنده صور است». امام جواد و هادى (ع) فرمودند: «هر کس قائل به جسميّت خداوند شود به او زکات ندهيد و به او اقتدا نکنيد». شيخ صدوق، شيخ طوسي، ابوالفتح کراجکى و... تجسيم را انکار و رد نموده اند و علامه حلّى، ابن فهد حلّى، محقق کرکى و علامه مجلسى، قائل به نجاست و کفر مجسمه مى باشند.

رؤیت خدا با چشم مادّی!

آیا خدا را با چشم مادّى مى توان دید؟

بر اساس دلایل عقل، خداوند هرگز با چشم دیده نخواهد شد؛ زیرا چشم تنها اجسام را که داراى مکان، جهت و مادّه می باشند، مى بیند درحالیکه خداوند دارای وجودى نامحدود و مافوق مادّه است. آیاتی مثل: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذ ناضِرَةٌ» و... نیز جنبه کنایی دارد و دلیل عقلی و نقلی بسیاری تصریح دارد به اینکه خدا با چشم سر قابل مشاهده نیست و تنها با چشم دل می توان او را دید.

سحر در عصر حاضر

آیا سحر در عصر ما نیز وجود دارد؟

استفاده از خواص فیزیکی و شیمیائی اجسام، و استفاده از خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم و تله پاتی به خودی خود اشکال ندارد؛ اما اگر از آنها برای فریب مردم استفاده شود از مصادیق سحر خواهد بود همان طور که ساحران گذشته از جمله در زمان حضرت موسی(ع) از این امور استفاده می کردند. همچنین با توجه به قدرت فراوان نیروی اراده انسان در پرتو ریاضت، اگر برای تهذیب نفس باشد مشروع است والا نامشروع و مخرب است.

اشاره به برهان حرکت، در قرآن

آیا در قرآن به برهان حرکت اشاره شده است؟

آیه 12 سوره انعام مى فرماید: «وَلَهُ ما سَکَنَ فِى اللَّیْلَ و النَّهار». «حرکت» و«سکون» دو حالت عارضى و حادث اند، نه قدیم و ازلى. حرکت: بودن چیزى در دو زمان مختلف در دو مکان و سکون: بودن چیزی در دو زمان در یک مکان معین است؛ بنابراین در ذات حرکت و سکون توجه به حالت سابقه نهفته شده و چیزى که حالت قبلی داشته، ازلى نیست. پس اجسام که از حرکت و سکون خالى نیستند، حادثند و نیازمند به آفریدگار. ولى خداوند چون جسم نیست، نه حرکت دارد و نه سکون، نه زمان دارد و نه مکان؛ و به همین جهت ازلى و ابدى است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول الله (ص)

لکل شيء زکاة و زکاة الابدان الصيام

هر چيزي زکاتي دارد و زکات بدن ها روزه است

ميزان الحکمة 6 / 392