صحیح بخارى

معرفی کتاب «صحیح بخاری»

«صحیح بخارى» یکى از «صحاح ستّه» است که از منابع معتبر و مهم اهل سنت در عقاید، احکام، تفسیر و تاریخ صدر اسلام به شمار مى رود. این کتاب توسط محمد بن اسماعیل بخارى (194-256 ق) نگاشته شده و نویسنده سعى کرده که معتبرترین احادیث نبوى به نظر خودش را در آن گردآورى نماید. نام اصلى آن «الصحیح الجامع» مى باشد که به نویسنده او یعنى «بخارى» نسبت داده شده و به «صحیح بخارى» معروف شده است. بخارى این کتاب را بر اساس کتاب استاد خودش «على بن مدینى» که «العلل» نام داشت نوشته است. نقل است که او با پرداختن مبلغى به فرزند «مدینى» که کودکى بیش نبوده او را تطمیع کرد تا بدون اجازه پدرش، مخفیانه کتاب پدر را به بخارى بدهد؛ بخارى چندین دینار براى نسخه بردارى آن هزینه کرد و آن را از طریق همان کودک به جاى خود باز گردانید و سپس متوارى شده و به خراسان رفت و در آنجا به نوشتن کتاب جامع خود بر اساس احادیث و مطالب استادش پرداخت. استاد نیز پس از اطلاع یافتن بر ماجرا به شدت بیمار شد و از دنیا رفت. او در این کتاب بسیارى از روایات ضعیف و حتى بدون سند را در باب عقاید مهم اسلام مثل توحید، نبوت، معاد، و امامت و حتى در فروع دین(فقه) نوشته که توسط برخى از دانشمندان اهل سنت نیز مورد نقد و ابطال قرار گرفته است. در این کتاب عقاید و احکام شرعى عجیب و غریبى وجود دارد که بر اساس گفتار صریح قرآن و احادیث صحیح پیامبر اکرم(ص) باطل و کفر به شمار مى رود.

معرفی بخارى

بخاری که بود؟

محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن مغیره ابوعبدالله الجعفى البخارى (194-256 ق) از معروف ترین و مهم ترین شخصیت هاى اهل سنت است که یکى از منابع ششگانه معتبر حدیثى آنان، یعنى «الصحیح الجامع» یا «صحیح بخارى» را تالیف نموده است.  او در بخارا تولد و رشد یافت و براى کسب دانش و تکمیل اطلاعات علمى به نقاط مختلف جهان اسلام مسافرت کرد. او از لحاظ اعتقادى از کرابیسى و عبدالله بن سعید بن کلاب پیروى مى کرد که در واقع مى توان گفت گرایش اشعرى داشت؛ زیرا ابن کلاب سر منشاء اندیشه هاى ابوالحسن اشعرى بود. این در حالى است که بزرگان اهل سنت مثل ذهبى، و ابن حجر عسقلانى آن دو نفر را شخصى ملعون دانسته و مورد طعن و کنایه قرار داده اند. او با توجه به تبعیت از سیاست‌های متوکّل عباسى، به مخالفت با معتزله، جهمیّه، اهل راى (قیاس و اجتهاد) از حنفیه، و شیعیان برخاست. اما على رغم مخالفتش با جهمیه، در مسئله مهم اعتقادى مثل خلق قرآن، سخن کرابیسى را پذیرفت که مطابق نظرات جهمیه و مخالف نظرات اهل سنت بود.

صحیح بخارى مهمترین منبع دینی اهل سنت بعد کتاب خدا به شمار می آید. بخارى مهم ترین کتاب خود و اهل سنت را بر پایه مطالب و نوشته هاى «على بن مدینى» نوشته است؛ به طورى که با تطمیع فرزند کوچک مدینى به صورت مخفیانه نوشته هاى او را به دست آورده و نسخه بردارى کرد و سپس به خراسان برگشته و کتاب خود را بر اساس آن نسخه تنظیم کرد. مدینى هم با اطلاع یافتن از این ماجرا دچار بیمارى (سکته) شد و درگذشت. بر خلاف اهمیت والاى «بخارى» و کتاب صحیح بخارى، منتقدان زیادى از میان اهل سنت به بررسى منتقدانه آثار او پرداخته اند. به طورى که عبدالرحمن بن ابى حاتم رازى (240-327 ق) کتابى با عنوان «بیان خطا ابى عبدالله محمد بن اسماعیل البخارى فى تاریخه» نگاشته است، ذهبى نیز بخارى را به عنوان متوهّم درباره رجال شام معرفى کرده، دار قطنى کتاب «الالزامات و التتبع» را در ردّ نظرات وى نوشته است، و خطیب بغدادى کتاب «موضح الاوهام» را تالیف نموده است، حتى عده اى او را به تدلیس در سند و متن حدیث متهم ساخته اند. بعضی از مهم ترین منتقدان بخارى عبارتند از: ابن ابى حاتم رازى، دار قطنى، حاکم نیشابورى، خطیب بغدادى، دمیاطى، ابو الرشید، ابن حجر عسقلانى، زین الدین عراقى و ابو زرعه عراقى.

 

صحت حدیث ولایت به روایت ترمذى از عمران بن حُصین

آیا حدیث ولایت به روایت ترمذى از عمران بن حُصین اعتباری دارد؟

حدیث ولایت به روایت ترمذى از عمران بن حُصین اعتبار دارد؛ چرا که رجال سند حدیث همگى از ثقات نزد اهل سنت مى باشند. ناصرالدین البانى نیز این حدیث شریف را نقل کرده و سعى بلیغ در تصحیح سند آن نموده است. همچنین این حدیث مورد تصحیح ابن حبّان است، علاوه بر این که حدیث فوق به صورت متفرّق از طرق دیگر نیز نقل شده که در سند آن شیعه وجود ندارد؛ همانند جمله «انّ علیّاً منّى و أنا منه» که در «صحیح بخارى» نقل شده است.

تشابه بین وهابیان و خوارج

آیا بین عقائد خوارج و وهابیان وجه تشابهی وجود دارد؟

با مراجعه به تاریخ روشن مى شود که در موارد گوناگونى این دو فرقه شبیه یکدیگرند. مانند خوارج آراى شاذ و خلاف مشهور دارند، معتقدند مى توان دار الاسلام را در صورتى که ساکنان آن مرتکب گناه کبیره شوند، دار الحرب نامید، در سخت گیرى در دین و جمود و تحجّر در فهم آن شبیه آنانند، همچون خوارج اهل اسلام را مى کشند و بت پرستان را رها مى کنند و آیاتى را که در شأن کفار نازل گشته بر مؤمنین حمل مى کنند.

جانشین پیامبر(ص) در جنگ تبوک

پیامبر(صلی الله علیه وآله) در جنگ تبوک چه کسی را به عنوان جانشین خود معرفی کرد؟

علمای هر دو مذهب نقل کرده اند: پیامبر(ص) به سوى تبوک حرکت کرد و على(ع) را به جاى خود نهاد. على(ع) گفت: آیا مرا در میان کودکان و زنان مى گذارى؟ فرمود: «آیا خشنود نمى شوى که براى من، به منزله هارون براى موسى(ع) باشى، جز آن که پیامبرى پس از من نیست؟».

دلیل قول به سنّت بودن تکتّف

قائلین به تکتّف براى اثبات مدعاى خود به چه روایتى استناد مى کنند؟

براى سنّت بودن «تکتف» به روایت سهل بن سعد استدلال شده که در صحیح بخارى آمده است. لکن این حدیث را برخى موقوف دانسته اند و برخى مرفوع. علاوه بر این، دلالت این حدیث نیز ضعیف است.

مقبولیت منصور بن معتمر نزد اهل سنت

سخن علماى اهل تسنن در مورد مقبولیت منصور بن معتمر و پذیرش روایات او چه مى باشد؟

جوزجانى می گوید: مردم به خاطر راستىِ زبانش در حدیث، او را پذیرفته اند. اصحاب صحاح سته و غیر  آنها، به سخنانش استدلال نموده اند و مى توان احادیث او را در صحیح بخارى و مسلم ملاحظه نمود. شعبه، ثورى، ابن عیینه، حماد بن زید و دیگران از اعلام این طبقه، از او حدیث نقل نموده اند و ابن سعد مى گوید: او موثق، ایمن، کثیر الحدیث، بلند مرتبه و عالى درجه است.

مقبولیت منهال بن عمرو نزد اهل سنت

سخن علماى اهل تسنن در مورد مقبولیت منهال بن عمرو و پذیرش روایات او چه مى باشد؟

شعبه، مسعودى، حجاج بن ارطاة و گروهى از این طبقه، از او حدیث فرا گرفته اند. ابن معین، احمد عجلى و غیر این دو او را توثیق کرده اند. ذهبى رمز بخارى و مسلم را در کنار نام او قرار داده و مى توان احادیث او را در صحیح بخارى ملاحظه نمود.

مقبولیت یحیى بن سعید نزد اهل سنت

سخن علماى اهل تسنن در مورد مقبولیت یحیى بن سعید و پذیرش روایات او چه مى باشد؟

اصحاب صحاح سته و دیگران به احادیث او استدلال مى کنند، کما اینکه احادیث او در صحیح بخارى و مسلم نیز موجود است.

شأن نزول آیه انذار در «صحیحین»

آیا آنچه در باره شأن نزول آیه انذار در صحیح بخارى و مسلم آمده پذیرفتنى است؟

راویان حدیث یعنی عبدالله بن عمر در وقت نزول آیه یک ساله بوده و ابوهریره هفده سال بعد از نزول آیه اسلام آورده، حال چگونه این واقعه را نقل مى کنند؟ همچنین هنوز حضرت زهرا(ع) در سال نزول آیه متولد نشده است؛ چگونه پیامبر او را مخاطب قرار داده؟ خداوند دستور به انذار عشیره نزدیک پیامبر را داده است در حالى که مطابق روایت صحیحین پیامبر(ص) اقوام دور خود را انذار کرده است. خطاب مناسب با شروع دعوت، تشویق مردم به ایمان است نه آن که آن ها را در ابتدا از عذاب بترساند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313