اراده الهی بر ضلالت و هدایت برخی از انسانها و منافات آن با عدل الهی!

در بعضی از آیات قرآن مشاهده می کنیم که هدایت و گمراهی بندگان به خداوند منتسب شده است؛ مثل آیات 26 سوره بقره، 93 سوره نحل، 8 سوره فاطر، 27 سوره رعد و... . حال منظور از «اراده» خداوند بر «گمراهی» برخی از افراد در این آیات و آیه ای مثل «یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهدِى مَنْ یَشاءُ» چیست؟! آیا عادلانه است که خداوند عده ای را گمراه کند و سپس به سبب گمراهی آنان را مجازات نماید؟!

هدایت و ضلالت الهی به معنای زمینه سازی و یا از بین بردن زمينه هاى مساعد است؛ بدون اينكه فرد را بر هدایت و یا گمراهی اجبار کرده باشد. این توفیقات و یا سلب توفیقات از سوی خداوند بی حساب و کتاب نیست؛ بلکه هر بنده ای با اعمال خود توفیقات الهی را به خود جلب و یا از خود سلب می کند. این موضوع مورد تأیید بسیاری از آیات قرآن و روایات اسلامی است.

راه های درمان «غفلت» از منظر روايات

روايات چگونه راه هاي درمان «غفلت» را به ما نشان داده است؟

برای درمان «غفلت»، علاوه بر انديشيدن به عواقب و پيامدهاى آن، بايستي به سراغ ريشه ها رفت؛ زيرا تا ريشه هاى يك بيمارى قطع نشود، درمان آن امكان ندارد. هم چنين پند و عبرت از وقایع تاریخی و تحولات روزگار، استمرار و دوام ذکر، نماز با حضور قلب و تفکر و اندیشه از ديگر راه هاي درمان غفلت هستند.

معنى هدایت و ضلالت الهی

منظور از هدایت و ضلالت الهى چیست؟

«هدایت تشریعى» به معنى ارائه طریق؛ بدون قید و شرط و جنبه عمومى و همگانى دارد، چنانکه در آیه 3 سوره دهر آمده: «إِنّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمّا شاکِراً وَ إِمّا کَفُوراً»، اما «هدایت تکوینى» به معنى گرفتن دست بندگان و حفظ و حمایت از آنها تا رساندن به ساحل نجات، هرگز بى قید و شرط نیست. اضلال نقطه مقابل هدایت  است و مخصوص گروهى است که اوصاف آنان در قرآن بیان گشته است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أحسَنُ الإحسانِ، و أعلى مَراتِبِ الإيمانِ

ايثار، نکوترين نيکوکارى و بالاترين مرتبه ايمان است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22