ظلم و بی عدالتی در سن بلوغ دختران!

واداشتن دختران در 9 سالگی (6 سال پيشتر از پسران) به تکالیف دینی تبعیض و بی عدالتی نیست؟

به خاطر شرایط فیزیولوژیک، رشد بدنی، عقلانی و روانی دختران زودتر از پسران صورت می گیرد و تکلیف بر قدرت عقلانی، توانایی جسمی و «بلوغ» مترتب است. «بلوغ» به معناى رسيدن به سنّ خاصّى است كه انسان در آن سن «آمادگى انجام كار مورد نظر را دارد». تعیین زمان بلوغ شرعی دختران چند سال زودتر از پسران، بر اساس صلاحیت طبیعی و به معنای هماهنگی قوانین تشریع با مقررات تکوین است. از طرفی زودرس بودن دوره بلوغ جنسی دختران در مقایسه با پسران، باعث قرار گرفتن آنان در معرض گناه می شود، اما اسلام با بیان لزوم مسئولیت پذیری دختران از همان سن در قبال احکام شرعی، زمینه پیشگیری از گناه و واکسینه شدن از خطاها در آنان ایجاد می کند.
ضمن اینکه بلوغ مراحل و صورت بندی های مختلفی دارد و بر اساس همین مراحل فقها، عباداتی را که ممکن است برای دختران در سن پایین مشقت بار باشد، با یک سری از احکام جایگزین، مورد تخفیف قرار داده اند. شارع مقدس در این موضوع که متناسب با هر سن و توانی، چه خواسته هایی را از شخص مکلف بخواهد، ظرافت ها و دقت ها و اقضائات مورد نیاز را لحاظ کرده است.

تبعیض بین دختر و پسر با پایین بودن سن بلوغ دختران؟!!

آیا پایین بودن سن بلوغ دختران نشانه خوش شانسی و برتری مردان بر زنان است؟

برخی مغرضانه یا جاهلانه، پایین بودن سن بلوغ در دختران را مورد اشکال قرار داده و می گویند: کم بودن سن بلوغ و تکلیف در دختران، زحمتی زودرس است و مردان را در این زمینه خوش شانس تر و برتر از زنان می باشند. در پاسخ می توان گفت: توفیق زن بیش از مرد است؛ زیرا خداوند آنان را زودتر به حضور پذیرفته و با آنان سخن می گوید. در واقع زن برای دریافت فضایل، شایسته تر از مرد است. لذا بلوغ یک شرافت است. از سویی متخصصان رشد دختران را سریع تر از پسران می دانند. زیرا رشد استخوان بندی و غدد تناسلی در آنان سریع تر است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الحسينُ عليه السّلام :

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى .

من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 279