قسط 10 مطلب

عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع)

عدالت از دیدگاه و سیره امام علی(ع) چه جایگاهی دارد؟

امام علی(ع) عدل را اداره کننده عموم می داند و در نظام علوی هيچ مصلحتي بالاتر از اقامه عدل نبود. ایشان به جنبه اجتماعي عدالت توجه بيشتري داشتند. زیرا آن را مایه پيشرفت و گسترش جامعه در امور مادی و معنوی، عامل پيشگيري از فساد اخلاقی و ناراحتی هاي روحی، عامل وحدت و اتحاد مردم با يكديگر، رعايت انصاف نسبت به بندگان خدا، توجه به نيازمندان، اجرای قانون براي همه و تساوی همه در برابر قانون، تجاوز نكردن به حقوق ديگران مخصوصا مظلومين و ... می دانست. سرانجام نیز در راه گسترش قسط، شهد شهادت نوشيد.

رابطه، تشابه و تفاوت عدل و قسط در قرآن؟

با توجه به اینکه واژه عدل و قسط هر دو در قرآن بکار رفته است، این دو واژه چه رابطه، تشابه و تفاوتی با هم دارند؟

«عدل»‏ به گفته اهل لغت لفظى است كه مفهوم برابری و مساوات را در بردارد. در تعریف دیگری، عدل حالتی است بين افراط و تفريط، به گونه ای که در اين حد وسط زيادت يا نقصانی قرار نداشته و اعتدال کامل مراعات شده. «قسط» نیز به معناى نصيب عادلانه است؛ لذا مفهوم دادگرى در آن نهفته است و از آن جهت که در بردارنده مفهوم «اعتدال و حفظ از انحراف و افراط و تفريط» است با عدل هم معنی می باشد. البته واژه «قسط» وقتی افاده معنای «عدالت» را می کند که در باب ثلاثی مزید «إفعال» به کار رود: «أقسط، یقسط، إقساط».

تفاوت های بین معنای «عدل» و «قسط» نیز از این قرار است: 1. در واقع «قسط»، آن «عدلی» است كه ظهور يافته و محسوس گشته. 2. واژه «قسط» و «اقساط» در مواردى به كار مى رود كه گروهى در چيزى شريك باشند ولى «عدالت» هم در موارد شركت و هم در غير موارد آن به كار مى رود. 3. عدالت در مورد حكومت و داورى است و قسط در مقابل تقسيم حقوق است. 4. قسط تنها در مورد كسانى كه عمل صالح دارند و پاداش نيك دريافت مى كنند گفته شده، و در مورد كيفر بدكاران عنوان نشده است.

تفاوت معنای دو واژه «قسط» و «عدل»

تفاوت معنای دو عبارت «قسط» و «عدل» در چیست؟

دو واژه «قسط» و «عدل» گاه به صورت جداگانه به كار مى روند، که تقريباً مفهومى معادل يكديگر دارند، و گاهي در برابر هم واقع مى شوند. درباره تفاوت ميان اين دو می توان گفت: «قسط» به معناى تقسيم عادلانه است و نقطه مقابل آن تبعيض است و عدالت در مقابل تجاوز به حقوق ديگران است، به اين صورت كه فردى حق ديگرى را غصب كرده و براى خود بردارد. اين احتمال نيز وجود دارد كه عدل، مفهومى وسيع تر از قسط دارد؛ چرا كه «قسط» در مورد تقسيم گفته مى شود ولی «عدل» هم در مورد تقسيم و هم در موارد ديگر به کار می رود.

 

«عدالت» خداوند در كيفر و پاداش بندگان

چگونه خداوند «عدالت» را در كيفر و پاداش بندگان لحاظ خواهد نمود؟

در آيات متعددي از قرآن بيان شده كه خداوند در كيفر و پاداش ها با عدالت رفتار کرده و سر سوزنی ظلم نمی كند. لذا می ‌فرمايد: «خدا هرگز ستم نكرد امّا خودشان همواره بر خويشتن ستم می ‌کردند». در واقع خداوند به آن ها عقل و دانش داده و پيامبران الهى و كتب آسمانى را يكى بعد از ديگرى به ‌سوی آن ها فرستاده و كراراً به آنان هشدار داده كه با اعمالشان، آتش به خرمن زندگى خويش نيفكنند؛ اما هنگامی که هیچ‌ یک از این‌ ها مؤثر نيفتاد، آنان را عذاب می کند. از این رو ظلم از ناحيه خود انسان هاست و ربطی به خداوند ندارد.

حوزه های عدل الهی؟

آیا عدل الهی فقط در قیامت تحقق می یابد یا در دنیا نیز وجود دارد؟ اگر عدالت خداوند اختصاص به قیامت ندارد در چه حوزه هایی جریان دارد؟

عدالت خداوند در سه حوزه «آفرینش»، «قانون گذاری» و «جزا» در جریان است و ملاک عدالت در هر سه حوزه «قرار گرفتن امور در جایگاه صحیح» است، لذا خداوند در حوزه آفرینش هر مخلوقی را به بهترین صورت آفریده و در حوزه قانون گذاری نیز قوانین را طوری قرار داده که موجب احقاق حقوق همگان شود و از هر کسی به اندازه توان او انتظار دارد و در قیامت نیز به اندازه عمل انسان ها جزا می دهد.

دلايل عقلی مبنی بر ضرورت تشكيل «حكومت»؟

چه دلايل عقلی مبنی بر ضرورت تشكيل «حكومت» وجود دارد؟

از ديدگاه عموم، انسان داراي زندگی اجتماعی است و تمام منافعش از كنار آن می گذرد. انسان چون در اين نوع زندگی، خواه ناخواه دچار كشمكش ها می شود نيازمند قوانينی است كه لازمه اجرای آنها، وجود حكومت است. پيشرفت مردم در سايه برنامه ريزي نيز محتاج حكومت است. از ديدگاه خداپرستان، جامعه با نصيحت اداره نمی ‌شود؛ بلكه نيازمند تشكيل حكومت است تا به اهدافش برسد. پيامبر(ص) هم با ايجاد حكومت توانست به اهدافش برسد. پس تا حكومتى بر اساس اعتقادات الهى تشكيل نشود قسمت عمده احكام اسلامى روی زمين مى ماند.

اقامه قسط و عدالت اجتماعی از اهداف بعثت

آیا می توان عدالت اجتماعی را یکی از اهداف بعثت انبیاء دانست؟

خداوند در سوره حدید آیه 25 به صورت عام به یکى از اهداف مهّم نهضت انبیاء یعنى برقرارى عدالت اجتماعى اشاره کرده و نزول کتاب و میزان را مقدمه اى بر آن مى شمرد و تأکید کرده که جوامع انسانى باید آن چنان تربیت شوند که خود قیام به عدل کنند.

اعتقاد به مصلح جهانى، در نزد فرق و مذاهب اسلامی

آیا همه فِرَق اسلامى به ظهور مصلح در آخرالزمان اعتقاد دارند؟

قیام مردى از اهل بیت نبوى و ظهور او در آخر الزمان، مورد اتّفاق مسلمانان شیعه و سنّى است و حدود 657 حدیث پیرامون این مسأله نقل شده، از جمله پیامبر(ص) فرمود: اگر از دنیا جز یک روز باقى نمانده باشد، خداوند آن روز را طولانى مى کند، تا آنکه مردى از فرزندانم خروج کند که جهان را پر از عدالت و قسط نماید، آن گونه که از ستم و بیداد پر شده باشد.

معنی و مفهوم واژه «حق»

واژه «حق» در لغت و اصطلاح به چه معنی می باشد؟

واژه «حق» کلمه ای است عربی که معادل آن در فارسی به معنی «هستی پایدار» است. یعنی هر چیزی که از ثبات و پایداری برخوردار باشد، حق است. البته «حق» دارای درجاتی است؛ زیرا ثبات دارای مراتب گوناگونی است و همه حق ها در یک رتبه از ثبات نیستند. اما معنی اصطلاحی «حقوق» عبارت است از: مجموعه قوانین و مقررات اجتماعی که از سوی خداوند برای برقراری نظم و قسط و عدل در جامعه بشری تدوین می شود تا سعادت بشر و جامعه را تأمین سازد.

معنای واژه «قسط»

منظور از واژه «قسط» چيست؟

واژه «قسط» در اصل به معناى سهم و نصيب عادلانه است و به همين جهت گاه به معناى عدالت مى آيد، و آن در صورتى است كه نصيب عادلانه هر كس پرداخته شود، و لذا يكى از نام هاى خداوند را «مُقْسِط» ذكر كرده اند. اما گاهی «قسط» در معناى ظلم به کار می رود و آن زمانى است كه نصيب عادلانه او گرفته شود، از این رو «قاسِطْ» به معناى ظالم است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رسولُ اللّه صلّى اللّه عليه و آله :

يا فاطِمَةُ! کُلُّ عَيْنٍ باکِيَهٌ يَوْمَ الْقيامَةِ اِلاّ عَيْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَينِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعيمِ الْجَنّةِ.

فاطمه جان !روز قيامت هر چشمى گريان است ؛ مگر چشمى که در مصيبت و عزاى حسين گريسته باشد، که آن چشم در قيامت خندان است و به نعمتهاى بهشتى مژده داده مى شود.

بحارالانوار، ج 44، ص 293