موزون 7 مطلب

احتمال خلق موجودات، به دست خالقی غیر از خدا!

چه لزومی دارد که بگوییم همه موجودات را خداوند آفریده است؟ مگر نمی شود توسّط موجود دیگری خلق شده باشند؟

اولا: توجه به لزوم واجب الوجود بودن خدای خالق، امکان خلق شدن جهان به دست وجودی غیر از او را منتفی می کند. واجب الوجود از هر لحاظی بی نقص و بی خلل است و تصور اینکه حتی یک پدیده را نیز خدایی دیگر غیر از خدای مورد باور مومنان آفریده باشد، موجب نقض شدن اصل مسلم واجب الوجود بودن اوست. زیرا گسترده نشدن چتر سیطره و فیض آفرینش این خدای واجب الوجود حتی بر سر یک مخلوق نوعی نقص برای اوست. وقتی خدایی وجود دارد که از همه کمالات خدایی برخوردار است، چرا چیزی نیافریده باشد و با وجود نامنتهای او چه جایی برای خدایی کردن خدای دیگر وجود دارد؟!
ثانیا: اگر فرض کنیم که جز خدای مورد اعتقاد مؤمنین خدای دیگری نیز وجود دارد، باید هر دو به اقتضای خدایی منشاء فیض و آفرینش باشند. امّا مطالعه علمی جهان هستی که در قالب مجموعه‏ های هماهنگ و واحدی به هم پیوسته متجلی شده، انسان را به وحدت و یگانگی پروردگار آنها واقف می سازد. به عبارت دیگر، اگر دست و اراده دیگری غیر از خداوند یکتا بر عالم هستی حاکم بود و اگر تدبیر دیگری غیر از تدبیر الهی در جهان خلقت جریان داشت حتماً ناموزونی و فساد نیز در آن حاکم بود.

نسبت بین عدل و فضل الهی؟

چه نسبتی بین عدل و فضل الهی وجود دارد؟

عدل درباره خدا معانی ای گسترده در سه حوزه موزون بودن آفرینش، عدالت در قانون گذاری و عدالت در حوزه جزا دارد. فضل الهی نیز به معنای نعمت ها و مواهبی است که به بندگان داده می شود؛ فضل الهی تنها مربوط به مؤمنین و خداترسان است در حالی که عدل الهی برای همه افراد یکسان اجرا می شود. از آنجا که فضل الهی به خاطر سخاوتمندی خدا شامل حال آن بندگان می شود کسی حق اعتراض ندارد که چرا از فضل خدا بی نصیب مانده است.

اقسام «ربا»

«ربا» دارای چه انواع و اقسامی است؟

«ربا» در فقه اسلامى دو قسم است: 1- «ربای معاوضه» که باید سه شرط در آن جمع شود: الف) جنس «مكيل» يا «موزون» باشد. ب) هر دو کالای معامله از يك جنس باشد. ج) وزن یکی از طرفین معامله بیشتر باشد. 2- «رباى قرضى» به اين معنا كه چیزی را به كسى قرض بدهد و شرط كند كه به هنگام بازگرداندن، چيزى اضافه بدهد.

جریان «ربای قرضی» در تمام انواع اجناس

آیا «رباى قرضى» در تمام انواع اجناس اعم از مکیل، موزون و معدود جارى است و دلیل این تعمیم چیست؟

«رباى معاوضى» تنها در اجناسى است كه با وزن و پيمانه خريد و فروش مى شود و در معدودات (شمردنى ها) جارى نيست؛ ولى در «رباى قرضى» تفاوتى بين اين سه نيست و در تمامی انواع اجناس، ربای قرضی جارى است؛ و اجماع فقها و اطلاق آیات و روایات و دلایل دیگر مبین این حکم است.

هشدار خداوند به «كم فروشان»

خداوند چگونه درباره «کم فروشی» هشدار داده است؟

خدا در قرآن به «كم فروشان» هشدار داده كه: واى بر كم فروشان! آنها كه وقتى براى خود وزن مى كنند حق خود را كامل مى گيرند و هنگامى كه مي خواهند براى ديگران كيل كنند كم مى گذارند آيا آنها باور روز قيامت ندارند؟ اگر هر مسلمانى در اين آيات تامل كند حتماً خود را اصلاح كرده و جامعه رو به سعادت مى رود. قوم شعيب(ع) به خاطر همين گناه بزرگ كم فروشي بود كه به عذاب الهى دچار شده و نابود گشتند.

اقسام «ربا»

«ربا» به چند قسم تقسیم می شود؟

«ربا» دو قسم دارد: 1. «ربای معاملاتی»: معامله یک جنس با جنس مشابه آن که یکی از آنها وزن بیشتری دارد. بنا به نظر شيعه، شرط اساسى در این نوع ربا اين است كه مكيل يا موزون باشد، بنابراين رباى معاملاتى در معدود جارى نيست. 2. «ربای قرضی» که بین موزون، مکیل و معدود فرقی نمی کند و هر نوع سودی که گرفته شود حرام می باشد.

مفهوم حروف مقطّعه

حروف مقطعه در قرآن چه مفهومى دارد؟

حروف مقطعه می فهماند: قرآنی که تمامی سخنوران جهان را متحیر و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده، از همین حروف در اختیار همگان است و خداوند از حروف الفبا ، مطالب و معانى بلند را در قالب الفاظ زیبا و کلمات موزون ریخته است. در 24  سوره بلافاصله بعد از حروف مقطعه، سخن از قرآن و عظمت آن به میان آمده، که این خود نشان مى دهد  ارتباطى میان این دو(حروف مقطعه و عظمت قرآن)  وجود دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

رسول الله(صلى الله عليه وآله)

إنَّ اللهَ عَزّوجلّ غافِرُ کلِّ ذنب، إلاّ رَجُلٌ اغتصَبَ أجِيراً أجرَهُ أو مَهْرَ امرأة

خداوند بزرگ هر گناهى را مى آمرزد مگر مردى را که مزد مزدبَرى يا کابين زنى را نپردازد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 38