محرومیت 6 مطلب

محدویت روابط با جنس مخالف و فوران عطش جنسی و تولید خشونت بین مسلمانان!

چرا اسلام در روابط بین زنان و مردان «محدودیت» قائل شده که باعث شود بین شهروندان جوامع مسلمان «عطش جنسی» فوران کند و تولید خشونت کند؟!

اولا: برخلاف آنچه در سؤال ادعا شده، با توجه به تجربه تاریخی بشر و مطالعات میدانی کنونی در جوامع آزاد، آنچه باعث خشونت و ناامنی در جامعه می شود آزادی مطلق در روابط بین زنان و مردان نامحرم است، نه محدودیت درست و حساب شده. خشونت نتیجه بی قانونی و بی قیدی است نه محدودیت های قانونی و شرعی.
ثانیا: غريزه جنسى نيرومندترين و ريشه دارترين غريزه آدمى است و در طول تاريخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكى شده است؛ شهوت جنسی درجه و حد مشخصی ندارد تا با آزاد گذاشتن فروکش کند؛ وقتی شهوت شعله ور شد دیگر هیچ چیزی جلو دار آن نیست.
ثالثا: اسلام و ادیان الهی غریزه جنسی را سرکوب نمی کنند و محدودیت ادعایی در حقیقت قانونمند کردن روابط دو جنس مخالف است. هدف مکاتب الهی کنترل و هدایت غریزه جنسی در قالب تشکیل خانواده است. راهکار این مکاتب توصیه به تهذیب نفس، کنترل روابط، مراقبت از نوع تغذیه، کنترل رفتار فردی، رعایت پوشش مناسب و توصیه به ازدواج است.

ظالمین مرفّه و مظلومین محروم، و مسئله عدل الهی؟!

آیا اینکه برخی از ظالمان تا آخر عمر در ناز و خوشبختی زندگی می کنند و در مقابل مظلومین تا آخر عمر تنها رنج و بدبختی دیده اند، در تضاد با عدل الهی نیست؟!

اولین پاسخهای این سوال این است که اولا نیل به سعادت مادّی با معیار ظالم و مظلوم یا کافر و مؤمن پذیرفته نیست؛ بلکه هر انسان و هر ملّتی با هر نوع منش و تفکری با توجّه به مدیریت صحیح و تلاش و علم گستری می تواند به سعادت مادی برسد. ثانیا بخش مهمّی از دارایی ظالمان حاصل استعمار، دزدی، کم فروشی، احتکار، اختلاس و خیانت است که این روش از کسب مادّیات در آئین و مرام مؤمنان و مظلومان جایز نیست.
با وجود این پاسخ ها باید توجه داشت که گاهی انسان در عین فقر، مورد رحمت و بهره مند از نعمت الهی است. و گاهی نیز در عین ثروتمندی، مورد غضب پروردگار است. مثلا خداوند عده ای از ستمگران را با بهره مندی از ثروت به عذاب استدراج دچار می سازد، و یا با اعطای امکانات دنیوی و ثروت در دنیا، پاداش اعمال نیک اندک ایشان را در همین دنیا می دهد تا در آخرت تکلیفشان مشخّص باشد و ادّعایی نداشته باشند.
رنج و مشكلات مومن در دنیا مي تواند از جمله نعمت‌ ها و الطاف خداوند بر انسان ‌ها باشد و با عدل الهی منافات ندارد؛ چون آثار مثبت دنيايی و آخرتی بسيار به ارمغان مي ‌آورد، از قبيل بيداري از خواب غفلت، رشد و شكوفايي استعدادها و توانايی های بالقوه، پاك شدن از بعضي گناهان و رسيدن به درجات و ثواب ‌هاي بزرگ و... .

کسب روزی مقّدر، با تلاش و کوشش

آیا تلاش انسان در جهت کسب روزى، با مقدّر بودن آن منافات دارد؟

بعضى از افراد تنبل با اتکاء به آیه 6 سوره هود و برخی روایات، خیال مى کنند نیازی به تلاش برای کسب روزی نیست. چرا که روزى افراد مقدر شده و در هر حال به انسان مى رسد. اینان با این کار بهانه دست دشمنان می دهند تا مذهب را عاملی برای رکود اقتصادی و استثمار محرومان قرار دهند. درحالیکه سیره پیامبران و امامان تلاش برای رزق و روزی بوده است. پس روزىِ هر کس مقدّر شده اما مشروط به تلاش و کوشش، همانطور که هر کس اجلی دارد اما مشروط به پرهیز از خطر.

تهذیب نفس و رستگارى

تهذیب نفس از دیدگاه قرآن داراى چه جایگاهى است؟

«تهذیب نفس» از دیدگاه قرآن داراى جایگاهى بلند است. این مسئله نزد خداوند از چنان اهمیتی برخوردار است که طولانى ترین و مهمترین سوگندهای خداوند که در سوره«شمس» است و سه بار در آن سوگند به ذات پاک خداوند تکرار شده است؛ سرانجام روى این مسأله تأکید می کند که: «فلاح و رستگارى در تزکیه نفس است». همچنین قرآن با این تعبیر بیان می کند که رستگارى انسان نه در گرو پندارها و خیال ها و نه در سایه مال و ثروت و مقام و نه وابسته به اعمال اشخاص دیگر است.

دیدگاه های متفاوت در باره عشق

چه دیدگاههائی نسبت به عشق وجود دارد؟

بعضی هر حرکتی را در جهان مربوط به عشق می دانند و بعضی آن را تا سرحدّ یک بیمارى نفرت انگیز تحقیر نموده اند. این اختلاف، از اختلاف در زوایه دید قضاوت کنندگان سرچشمه مى گیرد. اگر منظور از عشق یک کشش نیرومند میان دو انسان، در مسیر یک هدف عالى بوده باشد چه از آن بالاتر تصوّر مى شود؟! زیرا قدرت خلاقیّت آن به قدرى عجیب است که مى تواند به سرعت همه موانع را در مسیر تکامل پشت سر بگذارد. امّا اگر منظور از عشق کشش نیرومندى باشد که دو انسان را به گناه بکشاند هر چه در مذمت آن گفته شود کم است.

اهمیت «عقل» از دیدگاه اسلام

«عقل» در آیین اسلام، از چه جایگاهی برخوردار است؟

اسلام بيش از همه اديان براى «عقل» اهميت قائل است و آن را اساس دين معرفى می کند و نبودش را موجب محرومیت از تكليف می داند. تمام فقها و كارشناسان اسلامى در اين اصل اتفاق نظر دارند كه كليات اصول عقايد بايستى به استدلال عقلى مستند باشد. آيات قرآن نیز در موارد متعدد دستور به تفكر و تدبر مى دهند و حتی از زبان جهنمیان می فرماید: «اگر حقيقت را شنیده و تعقل مى كرديم از معذبين نبوديم».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

مَنْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ حَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ عَلَى النّارِ.

نزد هر کس که از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 285