تنگدستي 6 مطلب

عدل الهی در فقر منتهی به کفر

منظور از حدیث «كاد الفقر ان يكون كفراً» چیست؟ اگر عده ای بخاطر فقر و تنگدستی کافر شوند، آیا خداوند آنها را مجازات خواهد کرد؟

اولا: آنچه منظور پیامبر اکرم(ص) بوده «فقر روحی» است که مصداق کاملش «حرص» می باشد؛ به خصوص اگر بدانیم در این حدیث «فقر» در کنار «حسد» قرار گرفته و این می تواند دال بر این باشد که پیامبر اکرم(ص) در صدد بیان آثار برخی رذائل اخلاقی هستند. عبارت کامل حدیث چنین است: «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ‏ يَكُونَ‏ كُفْراً وَ كَادَ الْحَسَدُ أَنْ يَغْلِبَ الْقَدَرَ».
ثانیا: حتی اگر «فقر» در آن کلام نبوی اشاره به فقر مالی باشد، باز هم منظور این نیست که شخص فقیر وضعیتی «جبرگونه» برای کافر شدن دارد؛ بلکه منظور تنها این است که «فقر» مانند بسیاری از عوامل محیطی ای که بر رفتارهای انسان تاثیر منفی دارند، می تواند انسان را به سمت بدی بکشاند و می دانیم که اگر عوامل دیگر در تضاد با این نتیجه فقر وجود داشته باشند آن را کنترل می کنند. چنانکه همیشه اکثر ساکنان دنیا فقرا بودند؛ امّا همیشه در صف اول ایمان بوده اند. پس «فقر علت تامه کفر نیست» و نمی توان به بهانه آن از مسئولیّت اعمال و عقاید گریخت و فقر توجیه مناسبی برای کفر نیست.

نقش انسان در تنگی و وسعت «رزق»؟!

آیا انسان در تنگی و وسعت رزق و روزی خویش نقشی دارد؟

اگرچه در آیات قرآن گفته شده که خداوند روزی مردم را گسترده یا تنگ می کند؛ اما باید توجه داشت این مشیت الهی تابع حکمت است نه بی حساب و کتاب. یکی از این حکمتهای مورد اشاره قرآن این است که هرچه کوشش و فداکاری شخص بیشتر باشد روزی اش نیز گسترده تر می گردد و هر کسی که تقوا پیشه کند کارهایش گشایش می یابد و روزی اش تأمین می گردد. روایات نیز فقر را معلول ناتوانی و تنبلی دانسته و عواملی چون خوش زبانی و اخلاق نیک و صله رحم و سحرخیزی و شکر و توجه به خدا را سبب گشایش روزی می داند.

مهمترین بایدها و نباید های اسلام

مهمترین بایدها و نباید های اسلام چیست؟

طبق آيات 151 تا 153 سوره انعام، مهمترين بايدها و نبايد هاي اسلام عبارتند از: عدم شرک به خدا، نيکي به والدين، پرهيز از قتل فرزندان به علت تنگدستي، عدم گرايش به اعمال زشت و قبيح، پرهيز از قتل بي گناهان، پرهيز از مال يتيم جز به قصد اصلاح، کم فروشي نکردن، عدالت ورزي در قضاوت و گفتارهر چند در مورد خويشاوندان، وفاي به عهد الهي و پيروي از مسير حق با پرهيز از راههاي باطل.

برهان«فقر و غني» در روايات اسلامي

برهان «فقر و غني» در روايات اسلامي چگونه بيان شده است؟

روایات ما انسان را در وجود و ذات، فقیر و محتاج به خداوند معرفی می کند. در دعاى عرفه آمده: «خدايا من در حال غنا، فقيرم، چگونه در حالت فقر، فقير نباشم؟». در حديثی از پیامبر(ص) مى خوانيم: «فقر افتخار من است و به آن مباهات مى كنم». همچنین ایشان عرضه مى دارد: « خداوندا مرا با نياز به خودت بى نياز كن، و با احساس بى نيازى از تو نيازمند مگردان». لذا در دعاى عرفه در اثبات وجود خدا آمده؛ «چگونه با موجوداتى كه در اصل وجود خود به ذات پاك تو نيازمندند بر وجود تو استدلال شود؟».

امام عسکري(ع) و تقويت و توجيه رجال سياسي

امام عسکري(علیه السلام) چه اقداماتي جهت تقويت و توجيه رجال سياسي تشيع انجام دادند؟

از آنجا كه در دوره امام عسکری(ع) شخصيت هاى بزرگ شيعه در فشار بودند، امام به تناسب مورد، هر يك از آنان را به نحوى دلگرم و راهنمايى مى‏ كرد و روحيه آنان را بالا مى ‏برد تا ميزان تحمل و صبر و آگاهى آنان در برابر فشارها، تنگناها و فقر و تنگدستي ها فزونى يابد و بتوانند مسئوليت بزرگ اجتماعى و سياسى و وظايف دينى خود را به خوبى انجام دهند. نامه امام به محمد بن حسن بن ميمون و على بن حسين بن بابويه قمى، نمونه بارز این اقدامات است.

منظور از «ملبسهم الاقتصاد» از ویژگی های متقین در بیان امام علی(ع)

منظور از «ملبسهم الاقتصاد» که امام علی(علیه السلام) آنرا از ویژگی های متقین دانسته اند چیست؟

در معنای اين صفت، دو احتمال وجود دارد؛ يكي اين كه ممكن است مراد معناي حقيقي خود باشد؛ يعني زندگي آنان در حد متوسط است و هرگز دچار تنگدستي نمي شوند. احتمال دوم اين كه لباس در معنى مجازى و كنايى خود استعمال شده باشد. وقتى مى گويند: لباس فلانى اقتصاد و تقوا است؛ يعنى از همه جهات ميانه روى و تقوا دارد که در قرآن هم به اين صفت سفارش و تأکید شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

الإيثارُ أشرَفُ الإحسانِ

ايثار، ارجمندترين نيکوکارى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22