تشبيه 10 مطلب

وظيفه انسان ها نسبت به «صفات الهي»

از ديدگاه امام علي(علیه السلام) وظيفه ما نسبت به «صفات الهي» چيست؟

امام علي(ع) در خصوص وظيفه ما نسبت به صفات الهی مي فرمايد: «آنچه را قرآن از صفات خداوند بيان كرده از آن پيروى كن و از نور هدايتش روشنايى بگير و آنچه را شيطان، فرا گرفتنش را به تو تكليف مى كند از امورى كه در كتاب خدا بر تو واجب نشده و اثرى از آن در سنّت پيامبر(ص) و ائمّه(ع) نيامده، علمش را به خداوند واگذار، كه اين نهايت حقّ خدا بر توست!». در واقع، امام(ع) وظيفه همگان را در برابر معرفت صفات خدا روشن ساخته و آن اينكه بايد صفات او را در پرتو هدايت هاى قرآن و سنّت پيامبر(ص) و ائمّه معصومين(ع) فرا گرفت و از استبداد به رأى، تكيه بر افكار محدود انسانى، وسوسه هاى شيطانى و پرتگاه تشبيه اجتناب نمود.

منظور از آیه «وُجُوهٌ یَومَئِذٍ ناضِرَةٌ اِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ»؟

اگر خداوند قابل دیده شدن نیست، پس چرا قرآن در آیه «وُجُوهٌ یَومَئِذٍ ناضِرَةٌ اِلى‌ رَبِّها ناظِرَةٌ» می گوید چهره هایی در قیامت به سوی خداوند می نگرند؟!

آیات دیگر قرآن مشاهده حسّی خداوند را منتفی دانسته و عقل نیز می گوید که اگر چیزى با چشم دیده شود، باید محدود به مکان و جهت و ماده باشد و خدا منزّه از همه اینها است.
یک تفسیر صحیح از آیه این است که بگوییم نگاه بهشتیان به پروردگارشان به معنای نگاهى با چشم دل و از طریق شهود باطن است.
تفسیر دیگر آیه این است که واژه «ناظره» به معنای انتظار است؛ لذا معنای آیه این گونه می شود: «مؤمنان در آن روز انتظارشان تنها از ذات پاک خدا است و حتّى بر اعمال نیک خود نیز تکیه نمى کنند و پیوسته منتظر رحمت و نعمت اویند».
همچنین یکی از اصلی ترین و مهمّ ترین معانی واژه «نظر» تأمّل و تدبّر در یک موضوع است؛ لذا معنای آیه این گونه خواهد بود: «بهشتیان آنجا فقط به خداوند فکر می کنند ولاغیر».

فعالیت غالیان در عصر امام صادق(ع)

فعالیّت غالیان در عصر امام صادق(علیه السلام) چگونه بود؟

امام صادق(ع) که در دوران پرآشوب اواخر دوره اموى عهده دار منصب امامت بود، علاوه بر نبرد با دشمنان و مخالفان، در درون شیعه نیز با غلات روبرو بود. تفکرات غلات در باب ماهیت الهى اغلب با تشبیه و حلول همراه بود و عقاید فاسدی را مانند: الوهیت حضرت امیر(ع) و حلول روح الهى در وجود ایشان، اباحه گرى، تاکید مبالغه آمیز در معرفت امام و ترک واجبات، تبلیغ می کردند.

قرآن و تشبيه حق و باطل به آب و کف روي آن

قرآن حق و باطل را به چه تشبيه کرده است؟

قرآن منظره حق و باطل را در مثالی پر معنا و با عباراتی موزون به زیبایی به آب و کف روی آب تشبیه می کند. در این مثال حقایق مهمی نهفته است که عبارتند از: 1- گاهی باید برای شناخت حق از باطل، به سراغ نشانه ها رفت زیرا باطل تنها در یک لباس ظاهر نمی گردد. 2- باطل همواره به دنبال بازار آشفته می گردد تا بالا نشین و چشم پرکن بماند اما حق در این مبارزه همیشگی متواضع، خاموش و سودمند است.

قرآن و نفی «تشبیه» در صفات خداوند؟!

قرآن کریم نفی «تشبیه» در صفات خداوند را چگونه تبیین می نماید؟

مشركان مى گفتند: خداوند برتر از آن است كه او را عبادت كنيم پس ما به سراغ موجوداتى مى رويم كه به آنها دسترسى داريم؛ او مانند يك پادشاه بزرگي است كه توده مردم به او دسترسى ندارند و بايد به سراغ خاصان او رفت. قرآن مى فرمايد: اين گونه مثال ها را براى خدا نزنيد. خداوند همه جا حاضر است، بعلاوه او مانندى ندارد كه بيانگر وجود او باشد تا به عبادت او برخيزيد. از مجموع این آيات به دست مى آيد كه اوصاف خداوند هيچ گونه شباهتى با اوصاف مخلوقين ندارد؛ و هرگونه مقايسه او با غيرش باعث گمراهى و سقوط در دره «تشبيه» است.

نفي «تشبيه» از صفات خداوند از زبان امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) چگونه «تشبيه» را از صفات خداوند نفي مي كند؟

امام علی(ع) برای رهایی انسان از پرتگاه «تشبيه» در صفات خداوند می فرماید: «دست وَهْم به دامان كبريائيش نمى رسد تا محدودش سازد، نه حدّ و نهايتى براى اوست و نه انقطاع و پايانى، اشياء به او احاطه ندارند»؛ زیرا وَهْم به معنى قوّه خيال، به مادّه و محسوسات تعلّق دارد و اگر خداوند در وَهم بگنجد بايد مكان، زمان، كيفيّت و كميّتى براى او تصوّر شود؛ حال آنكه ذاتش از اين امور منزّه است. حدّ و نهايت و انقطاع و پايان، همه از اوصاف جسم است و خداوند از جسمانيّت منزّه است.

تنزیه، پایه اصلی شناخت صفات خدا

پایه اصلى شناخت صفات خدا توجه به کدام نکته است؟

آیه «لَیسَ کَمثلِهِ شىءٌ»، در واقع پایه اصلى شناخت تمام صفات خداوند است نفی تشبیه و پاک شمردن خدا از نقایص ممکنات، اصل و اساس شناخت تمام صفات پروردگار است. زیرا خداوند موجودی است نامحدود و بی پایان، لذا بسیاری از مفاهیمی که درباره غیر خدا ثابت است مثل دوری و نزدیکی، آسانی و سختی و... درباره پروردگار بی معناست. به این دلیل است که می گویند: شناخت اصل وجود خدا آسان است اما شناخت صفاتش مشکل.

استفاده از تشبیه و مثال در قرآن

چرا خداوند در قرآن از مثال و تشبیه استفاده کرده است؟

 تشبيه و مثال وسيله اى براى تجسم حقيقت است. قرآن گاهى در مقام بيان ضعف مدعيان، عجز آنان را در مقابل مگس به تصوير مي کشد و يا سستي تکيه گاه بت پرستان را با سستي خانه عنکبوت مسجم مي کند؛ لذا در قرآن می فرماید: «خداوند ابا نمي کند که به پشه يا کوچکتر مثال بزند».

تشبیه کلمه طیّبه به شجره طیّبه

خداى متعال تجسم حق و باطل را چگونه تشبیه کرده است؟

«کلمه طیّبه» در آیه 24 سوره ابراهیم، هر سنّت، دستور، برنامه، روش، عمل، انسان و خلاصه هر موجود پاک و پر برکتى را شامل مى شود که به یک درخت پاکیزه که میوه های آن همیشه در دسترس می باشد، تشبیه شده است. سپس براى تفهیم مسئله، از روش مقابله و مقایسه استفاده کرده، بلافاصله نقطه مقابل آن یعنی«شجره خبیثه» را بیان می نماید و «کلمه خبیثه» را به آن تشبیه می کند، کلمه خبیثه ای که همان کلمه کفر و شرک، گفتار زشت و شوم، برنامه هاى گمراه کننده و غلط، انسانهاى ناپاک و آلوده، و خلاصه هر چیز ناپاک است.

نقد عقیده تشبیه و تعطیل در نهج البلاغه

پاسخ نهج البلاغه به پیروان عقیده تشبیه و تعطیل در صفات خدا چیست؟

گروهی به نام«مجسمه» قائل به دیده شدن خداوند با چشم هستند. علی(ع) در ردّ این عقیده می فرماید: «حمد و سپاس خدایى را سزاست که ... دیده ها او را نبیند». «...مردمک چشمها را از مشاهده ذات پاکش و رسیدن به او باز داشته است...». جمعى هم بر خلاف گروه اول، راه تعطیل را پیموده اند و معتقدند اصلا شناخت خدا غیر ممکن است. امام(ع) در پاسخ این گروه می فرماید: «...عقول و خردها را بر کنه صفاتش آگاه نساخت و با این حال آنها را از مقدار لازم معرفت و شناخت خود باز نداشته است...».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الحسينُ عليه السّلام :

مَنْ دَمِعَتْ عَيناهُ فينا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ.

چشمان هر کس که در مصيبتهاى ما قطره اى اشک بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد.

احقاق الحق ، ج 5، ص 523