رستگاری 16 مطلب

جايگاه و سهم دعا در حل مشکلات مردم؟

دعا چه جايگاه و سهمی در حل مشکلات دارد؟ آيا صحيح است که به نام دعا مردم را از تدبیر امور، عمل، تحقيق، درمان و توسعه باز داريم؟!

دین و مذهب هرگز دعا را جانشين اسباب و علل قرار نداده، بلكه آن را چيزى مافوق آنها قرار داده؛ یعنی همان جا كه هيچ راه و وسيله ديگرى جز دعا برای شخص وجود ندارد و تنها روزنه اميد استمداد از نيرويى مافوق، نيروى لايزال مبدأ جهان هستى است. در این صورت مفهوم دعا درخواست فراهم شدن اسباب و عواملى است كه از دايره قدرت انسان بيرون باشد از كسى كه قدرتش بى پايان و هر امر ممكنى براى او آسان است.
ضمن اینکه دعا تنها الفاظ و به اصطلاح لقلقه لسان نيست؛ بلكه يك نوع آمادگى روحى و شايستگى معنوى و خودسازى است كه مى تواند در سلسله علل قرار گيرد و علّت ناقصه اى را كامل كند؛ زيرا فضل بى پايان خدا به اندازه شايستگيها و لياقتها به افراد مى رسد و بنابراين كسب شايستگى و لياقت مى تواند منشأ فضل و فيض تازه اى گردد.

انحصار گرایی شیعه در نجات و مسئله عدل الهی؟!

آیا اینکه تنها مذهب شیعه برحق باشد و کسانی که پدر و مادر شیعه دارند بهشتی شده و دیگران جهنمی شوند، بی عدالتی نیست؟!

اولا: دین ارثی از هیچ کس قبول نیست و بر همه واجب است بعد از بلوغ نسبت به اعتقادات خود تحقیق کند، حتی اگر شیعه باشد. شیعیان نیز اگر ایمان محکمی نداشته باشند، اعمال صالح نداشته و اهل گناه باشند، سرنوشت بدی خواهند داشت.
ثانیا: خداوند فقط انسانهای کافر و لجوج را وارد جهنم خواهند کرد؛ یعنی فقط آنهایی که با علم به بطلان یک آئین از آن پیروی می کنند و به همین صورت از دنیا می روند اهل جهنّم خواهند بود.
ثالثا: خداوند حکیم، هر شخصی را با توجه به دانش و امکاناتی که در اختیار او قرار داده، مورد تکلیف و بازخواست قرار خواهد داد. لذا بر مستضعفین فکری، و لو غیر شیعه که حق ستیز نیستند، حرجی نیست.

اهميت «امر به معروف و نهی از منكر» در آيات قرآن

اهميت «امر به معروف و نهی از منكر» در آيات قرآن چگونه تبیین شده است؟

در قرآن، «امر به معروف و نهی از منكر» به عنوان يك دستور عام بيان شده و از ويژگی های امت اسلامی شمرده شده نه به اين معنى كه در امت هاى پيشين اصلا نبوده است؛ بلكه به اين معنى كه در امّت اسلامى به صورت يك اصل اصيل آمده است و بالاتر اين كه بر ايمان به خدا نيز مقدم شده است و يكي از سه ويژگی صالحان و نخستين ويژگی مومنان، دانسته شده است و قرآن، رستگاری را منحصر در انجام دادن اين دو وظيفه می داند و تعبير به امت، بيانگر انجام دادن كار گروهی است. با فراموش كردن اين دو وظيفه مهم، ريشه های ايمان سست شده و معروف منكر و منكر معروف می شود.

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

کفایت ایمان، تقوا و عمل صالح برای رستگاری، تأییدی بر پلورالیسم توسط قرآن!

آیا طبق معیار های قرآنی، صرف داشتن ایمان، تقوا و عمل صالح برای رستگاری و حقانیّت کافی است؟

ایمان حقیقی به حق تعالی، مستلزم ایمان به همه پیامبران و همه کتاب های آسمانی و از جمله پیامبر اسلام و قرآن کریم است؛ زیرا مومن حقیقی در برابر دستورات الهی تسلیم است و اهل تعصب نیست.
رد کردن دعوت خاتم الانبیاء(ص) عملی ناصالح و خلاف دستورات الهی است؛ نیز از نظر قرآن، یکی از ویژگی‌ های انسان های با تقوا ایمان به پیامبر اکرم(ص) است.
حتی صرف ایمان حقیقی و تقوای راستین و عمل صالح نیز ما را به سوی اسلام و قرآن می کشاند و ادعای پلورالیزم و حقانیت عموم شرایع را رد می کند.
بنابراین آن دسته از آیات قرآن که به سوی ایمان و تقوا و عمل صالح دعوت می کنند در حقیقت به سوی اسلام و قرآن دعوت می کنند، نه به سوی تایید همه شرایع.

 

اشتراک معنوی ادیان الهی در «تسلیم»، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا آیه 19 سوره آل عمران: «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»، با توجّه به تفسیری که علامه طباطبایی از واژه «اسلام» دارند، تاییدی بر پلورالیسم نیست؟!

اولا: واژه اسلام در همه جای قرآن به معنی تسلیم نیامده بلکه در آیه 3 سوره مائده «وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً»؛ به معنی شریعت محمدی(ص) آمده است.
ثانیا: علامه طباطبایی اساسا قائل به تعدّد ادیان نیست؛ بلکه دین را امری واحد و ثابت و مشترک بین همه ی شرایع می ‌داند که در طول تاریخ نزول وحی در قالب شرایع متعدد ظهور کرده و در حال تکامل بوده است تا به آخرین و کاملترین شریعت یعنی اسلام محمدی(ص) رسیده است.
ثالثا: ایشان با توجه به ادامه آیه، بیان می کنند که لازمه «حقیقت تسلیم»، پذیرفتن اسلام محمدی(ص) هست.
رابعا: ایشان می افزاید آیه نه تنها در مقام تایید اسلام اهل کتاب نیست، بلکه در مقام تهدید آنان به عذاب اخروی است.

دلالت آیه 71 سوره «اسراء» بر وجود امام زمان(عج)

آیه 71 سوره «اسراء» چگونه بر وجود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دلالت می کند؟

در آیه 71 سوره «اسراء» آمده است که در روز قيامت از هر كسی در مورد اعتقاد به امام بر حق سؤال مى شود. لذا بايد در هر زمانى امام واجب الاطاعة وجود داشته باشد، امامى كه بدون معرفت و متابعت از او، جلوي رسيدن انسان به فلاح و رستگارى را در قيامت مي گيرد. لذا پیامبر(ص) فرمود: «هر كس بميرد در حالى كه امامش را نشناخته به مرگ جاهليت از دنيا رفته است». بنابراین در این زمان آن امام، حضرت مهدی(عج) است.

جايگاه و اهمیت «قصد قربت» در عبادات؟

آیا انجام عبادات به قصد رفتن به بهشت و نجات از دوزخ، با «قصد قربت» سازگار است؟

«قصد قربت» یکی از لوازم «عبادت» است و انجام «عبادت» براى رسيدن به پاداش و ترس از آتش دوزخ، با «قصد قربت» منافاتی ندارد؛ زیرا در سرتاسر قرآن براى تشويق مؤمنان به اطاعت پروردگار از نعمت هاى بهشتى سخن گفته شده و براى نهى از مخالفت، از عذاب هاى دوزخ انذار شده است. البته شكی نيست که اگر عبادت پروردگار تنها براى اداى شكر و شايستگى حق پروردگار باشد، عبادتى در حد بسيار اعلا انجام شده است، اما بدان معنی نيست كه طمع در جنت و خوف از عذاب و يا رسيدن به مواهب مادى، با خلوص نيت مخالفت داشته باشد.

راه تقرّب و رسیدن به خدا؟

احساس می کنم از خداوند دور شده ام؛ راه رسیدن به خدا را برای من بیان فرمایید؟ می خواهم احساس کنم به خداوند نزدیکم و از بندگان مقرّب او هستم.

تقّرب و رسیدن به خدا‌ مهم ترین دغدغه هر مؤمنی است که برای دستیابی به آن تلاش می کند. بهترین راه رسیدن به خدا و رضوان الهی، همان راهی است که خود خداوند بیان و مشخص کرده است. این امر محقّق نمی گردد جز با شناخت خداوند متعال، حرکت در مسیر بندگی، رعایت اخلاق و مراقبت از نفس. علاوه بر این، باید موانع قرب الهی را رفع نمود که ارتکاب گناه از جمله آن موانع است.

عاقبت دروغ بستن به خداوند

قرآن عاقبت دروغ بستن بر خداوند را چگونه ترسیم می کند؟

قرآن در پاسخ به کسانی که برای خداوند فرزند قائل شدند، می فرمايد: «آنان که به خدا دروغ مي بندند، هرگز رستگار نمی شوند». اصولا دروغ با رستگارى جمع نمى شود، به خصوص اگر دروغ بر خدا و پيامبران الهى باشد. علاوه بر اینکه فرزند داشتن در نظام آفرينش، علاوه بر بقاء نسل، نيازی فطرى و طبيعى است. از این رو، فرزند براى خداوندى كه ازلى، ابدى و قادر بر هر كارى است، مفهومی ندارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

مَنْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ فَفاضَتْ عَيْناهُ حَرَّمَ اللّهُ وَجْهَهُ عَلَى النّارِ.

نزد هر کس که از ما (و مظلوميت ما) ياد شود و چشمانش پر از اشک گردد، خداوند چهره اش را بر آتش دوزخ حرام مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 285